📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢چه کنیم وقتی نویسنده غلط املایی دارد؟!

اقتصادی‌نیا: حتما بسیاری از افرادی که در مقام ویراستار یا مشاور نشر آثار ادبی با بنگاه‌های انتشاراتی همکاری می‌کنند و در ارزیابی و انتخاب آثار ادبی (اعم از شعر، داستان، نمایشنامه یا حتی تحقیقات ادبی) طرف مشورت قرار می‌گیرند، با این پرسش مواجه شده‌اند که با آثار ادبی حاوی اغلاط املایی باید چگونه مواجه شوند؟ آیا باید تنها ارزش هنری این نوشته‌ها را ملاک پذیرش یا رد آنها قرار دهند و چشم بر املای خراب آقای نویسنده یا خانم شاعر ببندند یا غلط املایی را نشانۀ بیگانگی با روح زبان فارسی و نبود آشنایی کافی با آن بدانند و از این راه نویسنده و شاعر را چندان تحویل نگیرند؟. زبان اصلی‌ترین ابزار کار نویسنده و شاعر است. پتک آهنگر است، اجاق قناد است و چاقوی جراح. همان‌طور که قیچی کند خیاط، لباس را از ریخت می‌اندازد، غلط املایی بخیه را روی کار می‌اندازد. نوشتن به سر بردن با روح زبان و پیچیدن در برز و بالا و زیر و روی آن است. نوشتن عشقبازی با کلمات و هر واج و هجای آنهاست. آیا ممکن است عاشق رگ و ریشه و خون و استخوان محبوبش را نشناسد و او را با دیگری اشتباه بگیرد؟ نویسنده‌ای که خیال می‌کند از جانش مایه گذاش ...
  • گزارش تخلف

📢ناداستانی درباره آن سیاستمدار مرموز که فداییان اسلام کشتندش …

یزدانی خرم: انتشار نانفیکشن «سی صد و بیست و پنج» اتفاق خوانشی مهمی ست …کلمات حمیدرضا صدر را سال هاست پی گیرم …چه در روایت‌های ناب اش از فوتبال که اوج شان می‌شود کتاب درخشان «پسری روی سکوها»، چه ترجمه‌های اش که برای من رمان عجیب «یونایند نفرین شده» نوشته‌ی دیوید پیس بود و حالا ناداستان‌های اش که اولین شان «تو در قاهره خواهی مرد» خواندنی بود و حالا دومی شان، «سی صد و بیست و پنج» …نانفیکشن تازه‌ی صدر مستندنگاری ای خلاقانه و روایی ست از سی و صد و بیست و پنج روز نخست وزیری حسنعلی منصور …نخست وزیر جوان، لیبرال مسلک و پر ماجرای محمدرضا پهلوی که در بهمن چهل و سه با گلوله‌ی فداییان اسلام ترور شد و شش روز بعد در بیمارستان پارس از دنیا رفت …صدر انبوهی سند را برای نوشتن این روایت مستند گزینش کرد و شاهد بودم ساعت هایی طولانی در کتاب خانه‌ها درباره‌ی منصور مقتول جست و جو کرد …کتاب با روایت دوم شخص مفرد نوشته شده و سرک کشیده به تمام سال‌های عمر این سیاستمدار ایرانی که شاه پهلوی اصلن میل اش به او نبود …صدر نشان می‌دهد که اگر کمی تلاش می‌شد منصور از دنیا نمی‌رفت! و اصولن دربای خانواده و حیات اش انبوهی ...
  • گزارش تخلف

📢سخنان نویسنده کلیدر درباره نامزدهای ریاست‌جمهوری. این آقایان از دل همین نظام اقتصادی برآمده‌اند

رانت‌خواری را با چشم خویش دیده‌اند و شاید هم (نمی‌دانم!؟) به آن کمک کرده‌اند!. ◀گداپروری وهن مردم است و از مناسبات اربات رعیتی می‌آید. مردمی که صدقه را قبول می‌کنند متأسفانه این توهین را پذیرفته‌اند و دوستدار صدقه‌بگیران نمی‌توانم باشم به‌خصوص که بی‌نیازان هم این صدقه را پذیرفتند. این سیاست‌ها باعث گرانی و تورم می‌شود. باعث کاهش ارزش پول ملی می‌شود. انگار می‌خواهند پول کشور را واقعا تبدیل به کاه کنند؟. ◀آقای قالیباف به جای تکیه بر توانایی‌های خودش، حمله به حریف را انتخاب کرد و رفتار اشتباهی از خود بروز داد. همشهری من به جای تکیه بر توانایی خودش شروع به محاجه و تخریب دیگری کرد. ایشان اشتباه کرد. ...
  • گزارش تخلف

نی برای من از همه‌چیز مهم‌تر است …*کار بعدی شما چه نام دارد و پیش‌بینی می‌کنید چه زمانی منتشر شود؟

«آنتارکتیکا ۸۹ درجه جنوبی» رمان دوم من است که ۵۰۰ صفحه خواهد بود و پیش‌بینی‌ام برای نوشتنش کمتر از دو سال نیست …*آنتارکتیکا به چه معنی است؟. قطب جنوب. (منبع: فرهیختگان).
  • گزارش تخلف

📢گفتگو با نویسنده جوان ایرانی که مخاطبانش ساعتها برای رمان او صف کشیدند. که باران پیانو می‌نوازد

مهربانو ابدی‌دوست: تمام شدن چاپ اول رمان «قهوه سرد آقای نویسنده» در روز نخست رونمایی در کافه میزانسن را فقط طرفداران این نویسنده جوان که در صفی چند ساعته برای گرفتن امضا ایستاده بودند، باور کردند …حتی ناشر نیز پیش‌بینی چنین استقبالی را نکرده بود. رونمایی دوم که به فاصله دو روز بعد در گالری آ برگزار شد، این بار همراه بود با بارش تگرگ و باران در تهران و این وضعیت نیز نتوانست طرفداران او را بی‌خیال گرفتن «قهوه سرد آقای نویسنده» بکند و خیلی از آنها چیزی حدود شش تا هفت ساعت در صف ایستادند تا کتاب مورد علاقه‌شان را با امضای آقای نویسنده دریافت کنند. این رویداد متفاوت موجب شد تا اخبار شبکه یک تلویزیون ایران نیز آن را پوشش بدهد. انتشار فیلم صف طولانی طرفداران کتاب «قهوه سرد آقای نویسنده» در فضای مجازی کنجکاوی خیلی‌ها را برانگیخت. چهارشنبه، روز نخست نمایشگاه کتاب که طبق معمول باید خلوت باشد، جماعتی روانه شهر آفتاب شدند تا «قهوه سرد آقای نویسنده» را بخرند. در این میان خبرگزاری مهر، با این نویسنده جوان گفت و گو کرد. روزبه معین، جمعه بعدازظهر ایران را ترک کرد تا بنابرگفته خود رایزنی‌هایش را برای ا ...
  • گزارش تخلف

📢نویسنده ناجور غیرسیاسی و داستان‌هایی عمیقن سیاسی

امینی نجفی: باید به تأکید گفت که هرابال نویسنده‌ایست به کلی غیرسیاسی. در جوانی مدتی کوتاه به عضویت حزب کمونیست در آمد اما به زودی به آن آیین و جامعه‌ای که به آدمیان وعده داده بود، پشت کرد. در کارهای او زندگی سیاسی تنها ‌به شکلی کنایی و ظریف مطرح می‌شود …مهارت هرابال در نمایش زندگی‌های ساده انسان‌هایی نامتعارف است که بیشتر در حاشیه جامعه و دور از نگاه و «نظارت» نظام زندگی می‌کنند. آنها معمولا از قاعده و هنجار عادی «بیرون می‌زنند» و از نظم و تربیت رایج گریزانند …همین ویژگی است که از داستان‌های هرابال آثاری عمیقا سیاسی می‌سازد و دشمنی متولیان و مأموران «نظام» را با او بر می‌انگیزد. نظام حاکم برای بقای خود همه را در «نرم» و قالبی یکدست و حساب‌شده می‌خواهد، هر آنچه از این «نرم» بیرون افتد، بدگمانی نظام را برمی‌انگیزد، زیرا نظارت و کنترل بر آن ناممکن است …هرابال نه تنها خود «ناجور» زیست، بلکه در آثار خود به ستایش این «ناجوری» دست زد و «نابهنجاری» را همچون یک آیین انسانی به کمال رساند …هرابال سالهای طولانی داستان‌های خود را برای جمع کوچک دوستان می‌خواند. از نیمه دهه ۱۹۶۰ و با فرا رسیدن «بهار ...
  • گزارش تخلف

✒مردی برای کودکان بی‌سرپرست اعانه جمع می‌کرد و فریاد می‌زد ….. ای بی‌پدرومادرها!

بی‌پدرومادرها را تنها نگذارید …📒آناناس/ داستانهای خیلی کوتاه. ✏وحید حسینی ایرانی. 📎نشر نون.
  • گزارش تخلف

📌داستانک. جویس و گراس. ✒وحید حسینی ایرانی …دختره و پسره پشت میزی دونفره در حیاط کافه نشستند

با آن کوله‌پشتی‌ها و لباس‌های رنگ‌به‌رنگ به بعضی از این دانشجوهای هنر می‌مانستند. میزم چند قدمی آنها بود و طوری نشسته بودم که به نیم‌رخ هر دو اشراف داشتم. به روبه‌رو که زل می‌زدم، نگاهم از وسط نگاه‌های عاشق‌کش‌شان به هم‌دیگر می‌گذشت. حرف‌هاشان را به راحتی می‌شنیدم؛ انگار یکی از فاصلۀ دوسه متری با خود من حرف می‌زند و می‌خواهد خاطرش جمع شود که صداش را می‌شنوم. دل و قلوه رد و بدل می‌کردند و با حرف‌های صدتا یک‌غازشان آتش حسرت مرا هم تند می‌کردند. میز من هم دونفره بود، اما تنها بودم. خونسرد و آهسته لیوان گندۀ چایی را می‌نوشیدم. چشم‌به‌راه دوست شاعری، نقاشی، فیلمسازی بودم که از راه برسد و هم‌صحبتم شود. دختره عشوه می‌آمد و از خوشگلی‌اش تعریف می‌کرد که توی دانشگاه‌شان تک بوده و با وجود کلی خواهان حالا افتخار داده و در تیررس نگاه عاشق پسره جا خوش کرده است. ...
  • گزارش تخلف

📢در این سایت معروف کتابهای معتبر را به زبانهای مختلف پیدا می‌کنید. goodreads

com). سایت گودریدز (یا خواندنی‌های خوب) با وجود اینکه فقط هشت سال است باز شده اما بزرگترین شبکه اجتماعی برای کتابخوان‌ها در سراسر جهان به شمار می‌رود و میلیون‌ها عضو دارد!. مزایای گودریدز بسیار است، بنابراین به این نکات (که مهمترین‌ها هستند) در مورد سایت گودریدز اکتفا می‌کنم:. ◀گودریدز آثاری مشابه آنچه قبلا خوش تان آمده را معرفی می‌کند. مثلا بزنید شرلوک هولمز خواندم، کتاب پوارو را معرفی میکند …◀پیش از خرید کتاب، بسادگی می‌توان نامش را در گودریدز جستجو کرد و امتیاز و نظرات دیگران را دید. در گودریدز تمام کتب معتبر به زبان مبدا وجود دارد و حتی بسیاری از آثار ترجمه هم وجود دارد …◀می توانید کتابخانه مجازی از علایق تان درست کنید و در موردشان نظر بدهید. رویای هر کتابخوان!. ◀با افرادی مثل خودتان و با سلایق خودتان روبرو شوید و درست مثل شبکه مجازی فیسبوک می‌توانید پای آثاری که دوستتان مطالعه کرده نظر بدهید. ضمنا می‌توانید کتاب ‌های محبوب تان را به دوستان توصیه کنید …◀از جدیدترین کتاب‌ها، پیشنهاد‌ها، مصاحبه با نویسندگان، و شعرها مطلع شوید …◀و امکان برقراری ارتباط مستقیم بین نویسندگان و خوانندگان ...
  • گزارش تخلف

زاری جوایز خصوصی و مراسم و جلسات و مانند این‌ها، و در عوض دراختیار گذاشتن امکانات عمومی در اختیار دولت به بخش خصوصی برای انجام این

عصمت آتش‌بار، داوود آتش‌بیک، داوود آجرلو، قباد آذرآئین، بهنوش آزادی، صدیف آقاپور، علیرضا آقایی‌راد، پونه ابدالی، سپیده ابرآویز، احمد ابوالفتحی، شهره احدیت، افسانه احمدی، علیرضا احمدی، فرشته احمدی، احمد اخوت، کیوان ارزاقی، شیوا ارسطویی، بهاره ارشدریاحی، مهدی اسدزاده، نسرین اسدی، منیژه اسلامی، پیمان اسماعیلی، نیلوفر اسماعیلی، رفیع افتخار، سیدوحید افتخارزاده، مهدی افروزمنش، مهدی افشارنیک، آتوسا افشین‌نوید، ابراهیم اکبری دیزگاه، مژده الفت، شهریار الوندی، میترا الیاتی، آرمان امیری، افسون امینی، رضیه انصاری، معصومه انصاریان، مصطفی انصافی، طوبا اورنگ، بهزاد باباخانی، حمید بابایی، مهناز باقری، مسعود بربر، شبنم بزرگی، سیداحمد بطحایی، آذردخت بهرامی، الناز بهنام، شاپور بهیان، بابک بیات، مریم بیرنگ، زهرا بیگدلی، امیر پروسنان، محمد پروین، احمد پورامینی، ناهید پورزرین، مجتبی پورمحسن، شیوا پورنگ، احمد پوری، جواد پویان، ترانه صادقیان، هادی تقی‌زاده، تکتم توسلی، نسیم توسلی، نازلی جمال‌پناه، حسین جندقیان بیدگلی، فلامک جنیدی، نازنین جودت، فریده چوبچیان، علی حاتم، محمداسماعیل حاجی‌علیان، حامد حبیبی، مریم ...
  • گزارش تخلف

📢حمایت و مطالبات ۲۲۴ داستان‌نویس از حسن روحانی. میان راه رسیده‌ایم و هنوز امیدواریم

بیانیه‌ی ۲۲۴ نفر از داستان‌نویسان ایران درباره‌ی انتخابات ریاست‌جمهوری دوره‌ی دوازدهم. اینک که به پایان کار دولت یازدهم به ریاست جناب آقای‌ حسن روحانی رسیده‌ایم و انتخابی دیگر در پیش است، ما داستان‌نویسانی که نام‌مان در ذیل این نامه آمده است، لازم می‌دانیم برآوردمان را از چهار سال ریاست‌جمهوری ایشان به دست‌ دهیم، تا مگر پرتویی افکنده باشیم بر راه‌ طی شده و بخش مهمی از آن‌چه بر کار نوشتن و نشر و احیانا‌ آن‌چه بر فرهنگ‌مان گذشت در این چهار سال، و نیز دشواری‌هایی که برای طی مسیر آینده هم‌چنان با آن‌ها رودرروییم …در اوایل سال ۹۲، که جناب روحانی دولت یازدهم را به دست گرفتند، نویسند‌گان از جمله قشرهایی بودند که خسته و فرسوده از همه‌ی مصائبی که در هشت سال پیش از آن بر سر خودشان و کتاب‌هاشان و نیز بر همه‌ی جوانب‌ فرهنگی/اقتصادی کشورشان آمده بود، ‌ با امید به سر کار آمدن دولتی فرهنگی، کارآمد، و همه‌جانبه‌نگر اغلب‌شان به پیشباز این دولت رفتند و نه فقط با رأی‌دادن، که بسیاری‌شان حتا با نوشتن و گفتن و هر آن‌چه که می‌توانستند، با ایشان همراه و هم‌دل شدند؛ به‌خصوص که جناب آقای روحانی وعده‌ی گشایش‌ها ...
  • گزارش تخلف

📌داستانک. راست. ✒حسین شعیبی

استیون روی تخت فلزی سلول، دراز کشیده بود و عکس‌های مجله پورنو را نگاه می‌کرد. در سلول باز شد. پدر آلبرتو، کشیش جوان با قبای بلند مشکی در حالیکه تسبیحی را در دو دست خود گرفته بود، همراه با نگهبان زندان وارد شد. نگهبان با دیدن زندانی با تحکم گفت:. «بلند شو خودتو جمع‌وجور کن. صبح داری اعدام میشی، این عکس‌ها دیگه به کارت نمیاد.». «امشب به عشق مامان تو دارم این عکس‌ها را می‌بینم عوضی!». نگهبان می‌خواست به سمت استیون برود که پدر آلبرتو کف دست خود را روی سینه‌اش گذاشت و مانع شد. «خیلی خوشحالم فرزندم که بالاخره قبول کردی ببینمت. ...
  • گزارش تخلف