ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۲۰:۳۸ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 📢کتاب مقدس و تراژدیها پایههای ادبیات غرب اند مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 09:46, 50.1 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام 📹ببینید ویدئوی گفتگو با عبدالله کوثری، مترجم سرشناس، را درباره تراژدیهای یونان، شاهنامه فردوسی، شاملو، مسکوب، نفیسی، مدرسی و …. ماتیکانداستان ۰۰:۰۲ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 📢دخترها را به سربازی نمیبرند. بر مجموعه «آناناس» نوشته وحید حسینیایرانی سمیه کاظمیحسنوند: مجموعه «آناناس» نوشته وحید حسینیایرانی به تازگی در انتشارات «نون» وارد بازار کتاب شده است … «آناناس» مجموعه داستانکهایی است که به موضوعات مختلف اجتماعی و انسانی میپردازد و میکروروایتها و فلشفیکشنهایی از چند خط تا دو صفحه را دربر میگیرد. این مجموعه از چند جنبه قابل بررسی است. جنبه اول عناصر و ساختار روایتهاست. قاعده معمول برای نوشتن داستانک داشتن طرح قوی و پیرنگ استوار است و نویسنده با تیزهوشی این قاعده را به اجرا در آورده است. پیرنگی که در چشم به هم زدنی به ساختار داستان تشخص میبخشد و نتیجه آن انسجام متن، قصه و روایت است. نکته بعدی طنز سیالی است که در داستانها جاری است؛ طنزی به شدت اجتماعی که نه فقط باعث میشود مخاطب طنز را درک کند و حتی نیمچه لبخندی بر صورتش بنشیند، بلکه مخاطب را به فکر فرو میبرد؛ طنزی که به قول صاحبنظران بالاترین نوع «انتقاد اجتماعی» است. انتقادی که متوجه روابط انسانها، عشق، مرگ، جهل و …است. همان چیزی که در آثار «چخوف» و «ا. هنری» هم به شدت دیده میشود. ... ماتیکانداستان ۰۰:۰۲ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ یادداشتی بر مجموعه «آناناس» نوشته وحید حسینیایرانی. دخترها را به سربازی نمیبرند. www fdn. ir/news/۵۱۶۳ ماتیکانداستان ۰۴:۵۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۹ ✒مردی برای کودکان بیسرپرست اعانه جمع میکرد و فریاد میزد ….. ای بیپدرومادرها! مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 00:39, 6.5 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام بیپدرومادرها را تنها نگذارید …📒آناناس/ داستانهای خیلی کوتاه. ✏وحید حسینی ایرانی. 📎نشر نون. ماتیکانداستان ۰۴:۵۶ ۱۳۹۶/۰۲/۰۹ 📌داستانک. جویس و گراس. ✒وحید حسینی ایرانی …دختره و پسره پشت میزی دونفره در حیاط کافه نشستند با آن کولهپشتیها و لباسهای رنگبهرنگ به بعضی از این دانشجوهای هنر میمانستند. میزم چند قدمی آنها بود و طوری نشسته بودم که به نیمرخ هر دو اشراف داشتم. به روبهرو که زل میزدم، نگاهم از وسط نگاههای عاشقکششان به همدیگر میگذشت. حرفهاشان را به راحتی میشنیدم؛ انگار یکی از فاصلۀ دوسه متری با خود من حرف میزند و میخواهد خاطرش جمع شود که صداش را میشنوم. دل و قلوه رد و بدل میکردند و با حرفهای صدتا یکغازشان آتش حسرت مرا هم تند میکردند. میز من هم دونفره بود، اما تنها بودم. خونسرد و آهسته لیوان گندۀ چایی را مینوشیدم. چشمبهراه دوست شاعری، نقاشی، فیلمسازی بودم که از راه برسد و همصحبتم شود. دختره عشوه میآمد و از خوشگلیاش تعریف میکرد که توی دانشگاهشان تک بوده و با وجود کلی خواهان حالا افتخار داده و در تیررس نگاه عاشق پسره جا خوش کرده است. ... ماتیکانداستان ۰۰:۲۵ ۱۳۹۶/۰۲/۰۹ 📌داستان «تابستان ۶٣» و گفتگویی با نویسنده آن، محمد طلوعی، را بشنوید … Audio file ( 30:34, 10.5 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام ماتیکانداستان ۲۰:۴۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ 📢شعرهایتان بسیار بهتر از خودتان است! محمد قاضی، مترجم: همه میدانیم که ابتهاج (سایه) شاعر برجستهای است و بسیاری از اشعارش چه به سبک نو و چه به سبک کلاسیک الحق که زیبا و بکر است. با اینکه من هم ارادت زیادی به خاطر شعرهایش به او داشتم و همیشه در هر برخوردی به او احترام میگذاشتم، نمیدانم به چه جهت نه تنها نسبت به من بلکه نسبت به خیلی کسهای دیگر هم برخوردی خشک و زننده حاکی از بیاعتنایی و سرسنگینی داشت … این برخوردهای تلخ و زننده مرا که آدم رفیقدوستی هستم و به راستی از هیچ چیز به اندازه مصاحبت دوستان عزیز، به ویژه دوستان نکتهسنج و باتمییز، لذت نمیبرم سخت رنج میداد … این فرصت یک روز به هنگامی دست داد که همه اعضای شورای نویسندگان در محل شورا جمع میشدیم و هنوز ساعت تشکیل جلسه فرا نرسیده بود. همچنان که در راهرو میگشتم و به دوستانی برمیخوردم که تازه از راه میرسیدند و ابراز محبت میکردند، در یکی از اتاقها به آقای ابتهاج برخوردم که به درون میآمد. طبق معمول جلو رفتم و سلام کردم. او نیز طبق معمول به سلام من به خشکی جواب داد و از کنارم رد شد. هنوز دو قدمی دور نشده بود که به دنبالش رفتم، بازویش را گرفتم و نگاهش داشتم، برگ ... ماتیکانداستان ۲۰:۴۰ ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ 📌داستانک. یک مرد. ✒ایرج فاضل بخششی مرد با پاهای لخت بر روی چمن تازه سبز شده و خیس راه میرفت. سرما از کف پاهایش به سراسر بدن خستهاش میدوید و آخرین انرژی زندگی را از او بی رحمانه میستاند. قدمی دیگر به سختی برداشت. ناگهان پاهایش نافرمانی کردند، سکندری خورد و بر زمین افتاد. او به سختی بر روی زمین خیس غلتی زد و رو به آسمان آبی کرد. مرد چشمانش را از هم گشود. چشمانش تاب تابش نور خورشید را نیاوردند و دوباره بسته شدند. او دیگر نتوانست آنها را باز کند. او مرد. ... ماتیکانداستان ۱۸:۴۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ✒داستانخوانی و نقد در نشست «ماتیکان داستان» 📢ورود برای همه شیفتگان ادبیات و نوشتن، آزاد و رایگان است. 📃پنجشنبهها ۴ تا ۶عصر: مشهد، سهراه ادبیات، ابنسینای۶، کافهکتاب سلام. ماتیکانداستان ۱۳:۱۷ ۱۳۹۶/۰۲/۰۶ 📢خاطره لیلی گلستان از دیدار با گدار، تروفو و …؟. من ۱٩، ۱٨ سال داشتم وقتی به رستوران رفتیم، پدرم آن دو فرانسوی رابه من و من را به آن دو معرفی کرد: دخترم لیلی. مسیو ژان لوک گدار، مسیو فرانسوا تروفو! من بهت زده زبانم بند آمده بود. گدار «از نفس افتاده» را ساخته بود و تروفو هم «چهارصد ضربه» را! و دیگر حسابی معروف شده بودند. ناهار از گلویم پایین نمیرفت. فقط فکر میکردم خدایا چه میشود اگر یکی از این دونفر مرا کشف کند! و مرا در فیلمش بازی دهد. آنها مرا «کشف» نکردند و من گرسنه و تشنه کام از رستوران بیرون آمدم. ... ماتیکانداستان ۱۴:۲۳ ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ عید فرخنده مبعث، یادروز برگزیدن پیامبر مهر و دوستی، گرامی است، تا باد چنین بادا ماتیکانداستان ۱۳:۱۳ ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ مستند «احمد محمود، نویسنده انسان گرا» ساخته بهمن مقصودلو را ببینید احمد محمود نویسنده انسان گرا.mp4 ( 156.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام این فیلم در واپسین ماههای زندگی احمد محمود ساخته شده است. ماتیکانداستان ۰۰:۵۰ ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ 📢اگر از استادان علوم انسانی امتحان دیکته از «کلیله و دمنه» بگیرند ٨۰درصدشان رد میشوند دانشگاه را بر پایه انقلاب فرهنگی چین فهمید. دکتر جواد طباطبایی: در دو سه دهه اخیر، بخش مهم کسانی که در دانشگاه مشغولند، کسانی هستند که حکم دانشگاهی دارند نه اینکه دانشگاهی هستند. مقام هایی وجود دارد که با علم و دانش به دست میآید و نمیتوان آن را با حکم دانشگاهی گرفت. جد من در خانه نشست گفت امامت من ثابت است، اما چون شما به سراغ من نمیآیید من هم برای حکومت نخواهم آمد. دانشگاه هم چنین است. دانشگاه باید با این مدل فهمیده شود نه با مدل انقلاب فرهنگی چین. یک فرد دانشگاهی، دانشگاهی است حتی اگر در دانشگاه نباشد و کسی که دانشگاهی نیست حتی اگر شما به او حکم دهید باز هم دانشگاهی نیست. امروز اگر امتحان دیکته از «کلیله و دمنه» که من در چهارم و پنجم دبیرستان دادهام، گرفته شود ٨٠ درصد استادان علوم انسانی رد میشوند. این مساله هیچ تعارفی ندارد. ... ماتیکانداستان ۲۱:۴۲ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ در اتاق ویرجینیا وولف نه از کتابخانههای سر به فلک کشیده خبری است و نه از انبوه قلم و کاغذ او در همین اتاق نامهای برای لئونارد نوشت که «بیشتر از این نمیتوانم بجنگم …» …. ماتیکانداستان ۲۱:۳۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ ورجینیا و لئونارد وولف خانهشان را در سال ۱٩۱٩ در ساسکس انگلستان خریدند دو سال بعد از اسبابکشی به آن، ویرجینیا اتاق زیرشیروانی را سر و سامان داد و میز تقریبا بزرگی وسط آن گذاشت …. ماتیکانداستان ۲۱:۳۰ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ رولد دال یادداشتها و ایدههای یکخطیاش را روی کاغذهای کوچک مینوشت و روی دیوار نصب میکرد روی میز هم هر چیزی که مورد علاقهاش بود، میگذاشت؛ از شمعدان کوچک گرفته تا صدف و شکلات …. ماتیکانداستان ۲۱:۲۷ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ رولد دال در اتاقش روی صندلی راحتی کرمرنگ مینشست و میز سبزرنگ را روی دستههای صندلی میگذاشت و با مداد روی کاغذ زردرنگ، داستانها ماتیکانداستان ۲۰:۵۷ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ از ژان پل سارتر و سیمون دوبوار، زوج فیلسوف و نویسنده و روشنفکر فرانسوی، عکس دونفره زیادی در اتاق کار و کافههای پاریس وجود دارد در بیشتر آن عکسها سارتر سیگاری گوشهلب دارد …. ماتیکانداستان ۲۰:۵۲ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ در این عکس ژان پل سارتر پشت میز کارش نشسته است او و سیمون دوبوار معمولا دو میز درامتدادهم داشتند و اگر کسی وارد اتاقشان نمیشد، ساعتها پشت میزهایشان مینشستند و کار میکردند …. ماتیکانداستان ۲۰:۴۴ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ داستایوفسکی همینطور که در اتاقش قدم میزد، داستانهایش را برای میرزابنویسی میگفت و دست آخر خودش تصحیحش میکرد … ‹ 42 43 44 45 46 47 48 ›
ماتیکانداستان ۲۰:۳۸ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 📢کتاب مقدس و تراژدیها پایههای ادبیات غرب اند مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 09:46, 50.1 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام 📹ببینید ویدئوی گفتگو با عبدالله کوثری، مترجم سرشناس، را درباره تراژدیهای یونان، شاهنامه فردوسی، شاملو، مسکوب، نفیسی، مدرسی و ….
ماتیکانداستان ۰۰:۰۲ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 📢دخترها را به سربازی نمیبرند. بر مجموعه «آناناس» نوشته وحید حسینیایرانی سمیه کاظمیحسنوند: مجموعه «آناناس» نوشته وحید حسینیایرانی به تازگی در انتشارات «نون» وارد بازار کتاب شده است … «آناناس» مجموعه داستانکهایی است که به موضوعات مختلف اجتماعی و انسانی میپردازد و میکروروایتها و فلشفیکشنهایی از چند خط تا دو صفحه را دربر میگیرد. این مجموعه از چند جنبه قابل بررسی است. جنبه اول عناصر و ساختار روایتهاست. قاعده معمول برای نوشتن داستانک داشتن طرح قوی و پیرنگ استوار است و نویسنده با تیزهوشی این قاعده را به اجرا در آورده است. پیرنگی که در چشم به هم زدنی به ساختار داستان تشخص میبخشد و نتیجه آن انسجام متن، قصه و روایت است. نکته بعدی طنز سیالی است که در داستانها جاری است؛ طنزی به شدت اجتماعی که نه فقط باعث میشود مخاطب طنز را درک کند و حتی نیمچه لبخندی بر صورتش بنشیند، بلکه مخاطب را به فکر فرو میبرد؛ طنزی که به قول صاحبنظران بالاترین نوع «انتقاد اجتماعی» است. انتقادی که متوجه روابط انسانها، عشق، مرگ، جهل و …است. همان چیزی که در آثار «چخوف» و «ا. هنری» هم به شدت دیده میشود. ...
ماتیکانداستان ۰۰:۰۲ ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ یادداشتی بر مجموعه «آناناس» نوشته وحید حسینیایرانی. دخترها را به سربازی نمیبرند. www fdn. ir/news/۵۱۶۳
ماتیکانداستان ۰۴:۵۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۹ ✒مردی برای کودکان بیسرپرست اعانه جمع میکرد و فریاد میزد ….. ای بیپدرومادرها! مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 00:39, 6.5 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام بیپدرومادرها را تنها نگذارید …📒آناناس/ داستانهای خیلی کوتاه. ✏وحید حسینی ایرانی. 📎نشر نون.
ماتیکانداستان ۰۴:۵۶ ۱۳۹۶/۰۲/۰۹ 📌داستانک. جویس و گراس. ✒وحید حسینی ایرانی …دختره و پسره پشت میزی دونفره در حیاط کافه نشستند با آن کولهپشتیها و لباسهای رنگبهرنگ به بعضی از این دانشجوهای هنر میمانستند. میزم چند قدمی آنها بود و طوری نشسته بودم که به نیمرخ هر دو اشراف داشتم. به روبهرو که زل میزدم، نگاهم از وسط نگاههای عاشقکششان به همدیگر میگذشت. حرفهاشان را به راحتی میشنیدم؛ انگار یکی از فاصلۀ دوسه متری با خود من حرف میزند و میخواهد خاطرش جمع شود که صداش را میشنوم. دل و قلوه رد و بدل میکردند و با حرفهای صدتا یکغازشان آتش حسرت مرا هم تند میکردند. میز من هم دونفره بود، اما تنها بودم. خونسرد و آهسته لیوان گندۀ چایی را مینوشیدم. چشمبهراه دوست شاعری، نقاشی، فیلمسازی بودم که از راه برسد و همصحبتم شود. دختره عشوه میآمد و از خوشگلیاش تعریف میکرد که توی دانشگاهشان تک بوده و با وجود کلی خواهان حالا افتخار داده و در تیررس نگاه عاشق پسره جا خوش کرده است. ...
ماتیکانداستان ۰۰:۲۵ ۱۳۹۶/۰۲/۰۹ 📌داستان «تابستان ۶٣» و گفتگویی با نویسنده آن، محمد طلوعی، را بشنوید … Audio file ( 30:34, 10.5 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
ماتیکانداستان ۲۰:۴۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ 📢شعرهایتان بسیار بهتر از خودتان است! محمد قاضی، مترجم: همه میدانیم که ابتهاج (سایه) شاعر برجستهای است و بسیاری از اشعارش چه به سبک نو و چه به سبک کلاسیک الحق که زیبا و بکر است. با اینکه من هم ارادت زیادی به خاطر شعرهایش به او داشتم و همیشه در هر برخوردی به او احترام میگذاشتم، نمیدانم به چه جهت نه تنها نسبت به من بلکه نسبت به خیلی کسهای دیگر هم برخوردی خشک و زننده حاکی از بیاعتنایی و سرسنگینی داشت … این برخوردهای تلخ و زننده مرا که آدم رفیقدوستی هستم و به راستی از هیچ چیز به اندازه مصاحبت دوستان عزیز، به ویژه دوستان نکتهسنج و باتمییز، لذت نمیبرم سخت رنج میداد … این فرصت یک روز به هنگامی دست داد که همه اعضای شورای نویسندگان در محل شورا جمع میشدیم و هنوز ساعت تشکیل جلسه فرا نرسیده بود. همچنان که در راهرو میگشتم و به دوستانی برمیخوردم که تازه از راه میرسیدند و ابراز محبت میکردند، در یکی از اتاقها به آقای ابتهاج برخوردم که به درون میآمد. طبق معمول جلو رفتم و سلام کردم. او نیز طبق معمول به سلام من به خشکی جواب داد و از کنارم رد شد. هنوز دو قدمی دور نشده بود که به دنبالش رفتم، بازویش را گرفتم و نگاهش داشتم، برگ ...
ماتیکانداستان ۲۰:۴۰ ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ 📌داستانک. یک مرد. ✒ایرج فاضل بخششی مرد با پاهای لخت بر روی چمن تازه سبز شده و خیس راه میرفت. سرما از کف پاهایش به سراسر بدن خستهاش میدوید و آخرین انرژی زندگی را از او بی رحمانه میستاند. قدمی دیگر به سختی برداشت. ناگهان پاهایش نافرمانی کردند، سکندری خورد و بر زمین افتاد. او به سختی بر روی زمین خیس غلتی زد و رو به آسمان آبی کرد. مرد چشمانش را از هم گشود. چشمانش تاب تابش نور خورشید را نیاوردند و دوباره بسته شدند. او دیگر نتوانست آنها را باز کند. او مرد. ...
ماتیکانداستان ۱۸:۴۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۷ ✒داستانخوانی و نقد در نشست «ماتیکان داستان» 📢ورود برای همه شیفتگان ادبیات و نوشتن، آزاد و رایگان است. 📃پنجشنبهها ۴ تا ۶عصر: مشهد، سهراه ادبیات، ابنسینای۶، کافهکتاب سلام.
ماتیکانداستان ۱۳:۱۷ ۱۳۹۶/۰۲/۰۶ 📢خاطره لیلی گلستان از دیدار با گدار، تروفو و …؟. من ۱٩، ۱٨ سال داشتم وقتی به رستوران رفتیم، پدرم آن دو فرانسوی رابه من و من را به آن دو معرفی کرد: دخترم لیلی. مسیو ژان لوک گدار، مسیو فرانسوا تروفو! من بهت زده زبانم بند آمده بود. گدار «از نفس افتاده» را ساخته بود و تروفو هم «چهارصد ضربه» را! و دیگر حسابی معروف شده بودند. ناهار از گلویم پایین نمیرفت. فقط فکر میکردم خدایا چه میشود اگر یکی از این دونفر مرا کشف کند! و مرا در فیلمش بازی دهد. آنها مرا «کشف» نکردند و من گرسنه و تشنه کام از رستوران بیرون آمدم. ...
ماتیکانداستان ۱۴:۲۳ ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ عید فرخنده مبعث، یادروز برگزیدن پیامبر مهر و دوستی، گرامی است، تا باد چنین بادا
ماتیکانداستان ۱۳:۱۳ ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ مستند «احمد محمود، نویسنده انسان گرا» ساخته بهمن مقصودلو را ببینید احمد محمود نویسنده انسان گرا.mp4 ( 156.2 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام این فیلم در واپسین ماههای زندگی احمد محمود ساخته شده است.
ماتیکانداستان ۰۰:۵۰ ۱۳۹۶/۰۲/۰۵ 📢اگر از استادان علوم انسانی امتحان دیکته از «کلیله و دمنه» بگیرند ٨۰درصدشان رد میشوند دانشگاه را بر پایه انقلاب فرهنگی چین فهمید. دکتر جواد طباطبایی: در دو سه دهه اخیر، بخش مهم کسانی که در دانشگاه مشغولند، کسانی هستند که حکم دانشگاهی دارند نه اینکه دانشگاهی هستند. مقام هایی وجود دارد که با علم و دانش به دست میآید و نمیتوان آن را با حکم دانشگاهی گرفت. جد من در خانه نشست گفت امامت من ثابت است، اما چون شما به سراغ من نمیآیید من هم برای حکومت نخواهم آمد. دانشگاه هم چنین است. دانشگاه باید با این مدل فهمیده شود نه با مدل انقلاب فرهنگی چین. یک فرد دانشگاهی، دانشگاهی است حتی اگر در دانشگاه نباشد و کسی که دانشگاهی نیست حتی اگر شما به او حکم دهید باز هم دانشگاهی نیست. امروز اگر امتحان دیکته از «کلیله و دمنه» که من در چهارم و پنجم دبیرستان دادهام، گرفته شود ٨٠ درصد استادان علوم انسانی رد میشوند. این مساله هیچ تعارفی ندارد. ...
ماتیکانداستان ۲۱:۴۲ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ در اتاق ویرجینیا وولف نه از کتابخانههای سر به فلک کشیده خبری است و نه از انبوه قلم و کاغذ او در همین اتاق نامهای برای لئونارد نوشت که «بیشتر از این نمیتوانم بجنگم …» ….
ماتیکانداستان ۲۱:۳۸ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ ورجینیا و لئونارد وولف خانهشان را در سال ۱٩۱٩ در ساسکس انگلستان خریدند دو سال بعد از اسبابکشی به آن، ویرجینیا اتاق زیرشیروانی را سر و سامان داد و میز تقریبا بزرگی وسط آن گذاشت ….
ماتیکانداستان ۲۱:۳۰ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ رولد دال یادداشتها و ایدههای یکخطیاش را روی کاغذهای کوچک مینوشت و روی دیوار نصب میکرد روی میز هم هر چیزی که مورد علاقهاش بود، میگذاشت؛ از شمعدان کوچک گرفته تا صدف و شکلات ….
ماتیکانداستان ۲۱:۲۷ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ رولد دال در اتاقش روی صندلی راحتی کرمرنگ مینشست و میز سبزرنگ را روی دستههای صندلی میگذاشت و با مداد روی کاغذ زردرنگ، داستانها
ماتیکانداستان ۲۰:۵۷ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ از ژان پل سارتر و سیمون دوبوار، زوج فیلسوف و نویسنده و روشنفکر فرانسوی، عکس دونفره زیادی در اتاق کار و کافههای پاریس وجود دارد در بیشتر آن عکسها سارتر سیگاری گوشهلب دارد ….
ماتیکانداستان ۲۰:۵۲ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ در این عکس ژان پل سارتر پشت میز کارش نشسته است او و سیمون دوبوار معمولا دو میز درامتدادهم داشتند و اگر کسی وارد اتاقشان نمیشد، ساعتها پشت میزهایشان مینشستند و کار میکردند ….
ماتیکانداستان ۲۰:۴۴ ۱۳۹۶/۰۲/۰۴ داستایوفسکی همینطور که در اتاقش قدم میزد، داستانهایش را برای میرزابنویسی میگفت و دست آخر خودش تصحیحش میکرد …