ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹ ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ خواب پاییزی بازار کتاب تهران «جنون هوشیاری»، «از روزگار رفته (چهره به چهره با ابراهیم گلستان)» و «گل قرمز» در لیست پرفروشها. ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ به عصر هیروگلیف مدرن خوش آمدید! تا ما بیاییم و تصمیم بگیریم که به اموجیها بگوییم تصویرنگاشت یا شکلک یا صورتک یا حتا اسمایلی، فرهنگ انگلیسی آکسفورد، یکی از همین شکلکهای معروف را به عنوان لغت سال ۲۰۱۵ انتخاب کرده. ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ کتابهای دسته دوم بخرید!. علی جنتی در کتابگردی خود چه گفت؟ ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ کدام فیلمها برندهی جایزهی اسکار میشوند؟.۱۰ فیلم کوتاه و ۱۰ انیمیشن کوتاه وارد رقابت اسکار شدند ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ در روز تنها ۱۰ تا ۱۵ جلد کتاب فروخته میشود گزارشی از کتابگردی مسئولان و چهرههای فرهنگی در روز پنجشنبه ۲۸ آبان ماه. ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ پزشک وظیفه؛ غلامحسین ساعدی گفتوگو با آقای دکتر ساعدی در روز شانزده فروردین ۱۳۶۳ برابر با ۵ آوریل ۱۹۸۴ در شهر پاریس. ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ زیستن در دهکدهی جهانی، تهدیدی برای فروش آثار نویسندگان ایرانی دربارهی جهانیشدن و جهانسومیها به بهانهی انتشار پروندهی جمهوری جهانی ادبیات. ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹ ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ بدن به ظاهر سالم میماند ولی در پیچیدگی گوشت سالم، روح میگندید و فاسد میشد نوعی طاعون روح بود و به نظر میرسید که چارهای بر آن وجود ندارد. مبتلایان اولیه زنان بودند که در هر ملتی سد ضعیفی، مقابل بدکاری اند و در بازی به روی پلیدی. و این موضوع عجیب و دردناک بود چرا که در سالهای بردگی و جنگ تا روز آزادی موعود زنان نه فقط در ناپل بلکه در ایتالیا و اروپا در آن بدبختی و ماتم عمومی قدرت روحی و سربلندی بیشتری از مردان نشان داده بودند. در ناپل و در هر شهر دیگر اروپا زنان خود را به آلمانها نداده بودند و فقط فواحش تجارت میکردند و آن هم مخفیانه بود نه در ملأعام. چرا که هم از عکس العمل احساسات عمومی میترسیدند و هم این نوع تجارت به نظر آنان نیز نفرت انگیزترین جنایتی بود که زنی میتوانست در آن سالها مرتکب شود …ولی اکنون بر اثر این طاعون نفرت انگیز که حس شرافت و سربلندی زن را فاسد میکرد ترسناکترین خودفروشیها، هر کاخ و کلبهای را شرمسار کرده بود. ولی چه شرمساری ای؟ قدرت بیماری چنان بود که خودفروشی عملی در خور مدح و تقریبا نشانی از عشق به میهن شده بود و زن و مرد، بی خجالت به این پستی عمومی و فردی افتخار میکردند. درست است که خیلیها بر اثر ناامیدی تقریبا طاعون را ... ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ «بچههای کوچک قرن».. بچههای کوچک و مساله بزرگ این قرن درباره داستانی از زبان یک کودک فرانسوی، درباره نسلی که بعد از جنگ و در پی سیاستهای تشویقی دولت فرانسه برای افزایش موالید به دنیا آمده و بی توجهی دولت فرانسه به نیازهایشان، آنها را در وضعیت بحرانی گرفتار کرده بود …این کتاب در سال ۱۳۴۶ توسط انتشارات نیل و با ترجمه ابوالحسن نجفی به فارسی چاپ شده است. شخصیت اول این داستان، ژوزیان، دختری ست که از نزدیک سیاستهای افزایش جمعیت تجربه میکند. سیاستهای حمایتی از قبیل پرداخت هزینهای ماهیانه با عنوان «مدد معاش خانواده» به ازای هر کودک به خانواده. بنابراین او وقتی در ابتدای داستان میخواهد خود را معرفی کند میگوید: «من مولود مدد معاش خانواده و یک روز تعطیل هستم» و از نگرانی پدرش دراین باره میگوید که کاش در روزهای پایانی همین سال متولد شود تا پاداش سالانه امسال را از دست ندهد!». زبان کتاب خصوصا در بخشهای ابتدایی و میانی، زبانی طنز آمیز است، اما این طنز، زاییده شوخ طبعی نویسنده نیست، بلکه طنزی ست ماحصل موقعیت کمیک-تراژیک بعد از جنگ جهانی و تلف شدن سرمایههای انسانی زیرا سایه قدرت طلبی دولتها. دخترک داستان میداند که زایمان برای مادرش که فرزند ... ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ داستان یک پولی.... برتولت برشت.. هوشنگ پیرنظر انتشارات نیل. داستان یک پولی یا اپرای یک پولی نام داستان بلند از آقای برشت است. پالی تنها دختر آقای پیچام است. آقای پیچام یک عمده فروشی برای عرضهی وسایل گدایی دارد و کلا دار و دستهی گداها را مدیریت میکند و بسیار بر پاک دامنی دختر خود حساس است. پالی هم دختر بازیگوشی است که حواسش به همه جا پرت میشود: دی آقای مک هیت هم یک جانی سابقه دار است که تعدادی فروشگاه زنجیرهای ارزان فروشی را اداره میکند و میخواهد با پالی ازدواج کند …داستان بر مبنای ثروت اندوزی و کسب و کار کثیف در بسیاری از جوامع سرمایه داری پیش میرود و به وجدان خفتهی این افراد با دیدی طنز نگاه میکند. در داستان متوجه هستیم که ثروت چه نقش بزرگی را در زندگی بازی میکند، چه قربانی هایی برای پول وجود دارد و چه طور افراد پول دار با تمام جرائم خود تبرئه شده و همیشه برندهی مسابقات هستند …این داستان به صورت تئاتر برای دفعات متعدد اجرا میشه و یکی از شاهکارهای برشت به حساب مییاد. گفته میشود تعداد دفعات اجرای این تئاتر بیش از ۱۰ هزار بار میباشد. آقای برشت جزء نوابغ ادبی آلمان محسوب میشوند. ... ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ قسمتهای زیبایی از کتاب.. مسلما انسان باید بخورد تا زنده باشد اما کسی که خورده لزوما زندگی نکرده … در دنیا کمبود هم دردی و غم خواری نیست فقط موضوع آن است که آدم با هم دردی نمیتواند خوراک گرمی فراهم کند ولی بدون آن بهتر میتواند ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ مقدمهی بهمن محصص بر کتاب پوست: پوست معروفترین اثر کورتزیو مالاپارته است – که در سال ۱۹۴۹ نوشته شد و سبب گفتگوی بسیار گردید و حتی به مراکز قضایی نیز کشیده شد اما سخت گیرترین منتقدین نیز مالاپارته را «نویسندهای فوق العاده و استعدادی بزرگ» شناختند و «نمایندهی شریف و نومید اروپایی شهید و مغلوب» …یکی از منتقدین دربارهی پوست مینویسد: پوست دارای صفحاتی است بسیار زیبا و حماسی و شاعرانه و نویسندهاش دارای مهارتی است خارق العاده. نباید به صداقت آنچه که گفته شده است شک کنیم چرا که مالاپارته خود اولین کسی است که از تأثرش متأاثر شده است …پوست بی شک تواناترین و پر معنیترین اثرش است و در آن مالاپارته به سبب جدل بسیار قوی اش نویسندهای چون سارتر است و به سبب تصاویر بی رحمش نقاشی چون بوش، بروگل و گیا …نام این کتاب را به توصیهی جلال آل احمد به «ترس جان» بدل کردم تا معنایی دقیق از مندرجاتش داده باشم و آن را به فارسی برگرداندم تا روشنفکر و روشنفکرنمای کشور من – مخصوصا روشنفکرنما اگر عقلی داشته باشد – از آن روی سکهی جنگ دوم جهانی و «آزاد شدن» اروپا از دست اروپایی باخبر گردد و بداند اگر آلمانها مردم را کشتند آمریکاییها – پس از ... ماتیکانداستان ۱۱:۳۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ مطلب زیر را از روزنامه اعتماد امروز خواندم، نوشته سیدعلی میرفتاح. جالب است:.. کو کتابخر و کتابفروش اگر سیصد و شصت و چهار روز کتاب نخوانید، این یک پنجشنبه هم نمیخوانید. این بازی کتاب گردی البته اتفاق خوبی ست. به خصوص برای رونق بازار کاسد کتاب بد نیست. کلا هر کاری که به رونق کتاب بینجامد مغتنم است. اما کسی که با کتاب بیگانه است، با بیلبورد و شعار و تبلیغات «آشنا» نمیشود. چند شب پیش زنگ زده بودم برایم غذا بیاورند. جلوی در خانه ما یک کتابخانه محقر و معمولی ست. از همین کتابخانههایی که اکثرا شبیهش را توی خانه دارند. پیک غذاآور چشمش که به کتابها افتاد گفت «اینجا کتابفروشی است؟» یعنی آنقدر وجود چهارتا کتاب را توی خانه غریب میدید که نمیتوانست بین خانه و کتاب جمع ببندد. ... ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹ ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ هرچه گفت موافقم، این را هم اضافه کنم که به نظر مهدی هم نزدیکتر است درست میگوید بخشی از این خستگی، از آدمهایی بود که در جریان داوری بودند و در دل ماجرا بودند. همان قصهی شبلی است و این دردناکتر است تا حالا هم نه من و نه کسی دیگر جایی نگفته است. الان جاش است که بگویم گاهی وقتها همین عواملی را که ذکر کردیم ممکن است آدمی را در جایی قرار دهد که سزاوار آن جایگاه نیست. به خاطر اینکه آدم در آن جایگاه که هست سزاوارش هم نیست جایی به کاری دعوتش میکنند که واقعن شایستگیاش را ندارد. مثلا در یکی از همان دورههایی که من در جایزهی هوشنگ گلشیری داور بودم دیدم یکی از داورها که یقینا به اشتباه انتخاب شده بود، با وقاحت تمام دروغ گفت. دورغ گفت که نظر ما چیز دیگری بود اما اعمال نفوذ شد آدم دیگری برنده اعمال شد اصلا چنین چیزی نبوده است. بعد هم توضیح داده بود که نظر خانم فرزانه طاهری بود. این دروغ بود و بس. همهی داورهایی که آنجا بودند سر یک کتاب هم نظر بودند. ... ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ که اقتصاد سرم نمیشود شرط نیست اقتصاد دانها قضاوت میکنند وگرنه اهمیتی ندارد ادبیات میماند و همنسل حاضر و هم آیندگان پی میبرند و میفهمند قضاوت چیز دیگری است اما آن دعواهایی که میگویی این طوری است و تماس میگیرند و هتاکی میکنند به این آدمها آن فرد نه تنها قواعد بازی را نمیداند حرفش اهمیتی هم ندارد. کل ادبیات، جریان اندیشه قدرت تصور آدمی، مگر غیر از این است که بهتر فکر کنیم و بهتر ببینیم وقتی یک آدمی اصلا نمیتواند دیگری را ببیند، نسبتی با ادبیات ندارد. به خدا هنگامی که براهنی مینوشت گلشیری نمیداند زبان داستان چیست؟ ما از این متنها یاد میگرفتیم. اینکه تو میگویی دیگر فحش مسلم است. عزیز من بخشی از ادبیات امروز سرزمین کهن ایران را آدمی مانند گلشیری هدایت کرده است، نویسنده و اندیشمند تربیت کرده است. همینطور براهنی میگویید که من به هوشنگ گلشیری نزدیکترم همین نگاه را به براهنی دارم. نویسنده تربیت کردن مگر چیز کوچکی است اگر همینها هم نبودند ما باید مینشسیتم دربارهی چی حرف میزدیم؟. اینکه ادبیات ایران بلبوش شده است، احمد غلامی این را زیاد میگوید ناشی از این است که آدمهای بزرگی رفتند، بزرگتر بودند در ادبیات آدمهایی که قدرت هدایت داشته باشند دیگر ای ... ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ هرستانها وضع بدتر است آدمهایی هستند کتاب ندارند استاد داستان نویسی هستند یک جاهایی سنت براهنی و گلشیری به این شکل فهمیده شده است. زمانی نمیگذرد که شاگردان متعدد این آدم و آن خانم که همدیگر را حمایت میکنند …. مهسا محبعلی؛ میبخشید من نمیفهمم یعنی شما معتقدید این فضا تشدید میشود و مدام دارد تقویت میشود. بله صد در صد. محمد حسینی؛ ده – پانزده سال پیش، جوانتر بودم علاقمند به ورزش کنگفو بودم و روزی شش هفت ساعت تمرین میکردم. مثل الان هم نبود که این ورزش فدراسیون اینها داشته باشد. ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آن سالها این ورزش زیرزمینی بود. این ورزش از آنجایی که زیر زمینی بود و شناسنامهی روشنی نداشت خوب معلوم نبود چی به چی هست. مربیاش باید شال بند سبز داشته باشد. ... ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ ستان تالیف کرده است یعنی هنگامی افرادی مانند گلشیری تاثیر مستقیم میگذارند گمانم با این مساله موافق هستید که تاثیر شخصیتهایی مانند میر صادقی غیر مستقیم است. مهسا محبعلی؛ آره من کاملا موافقم و اینجا سوء تفاهم پیش نیاد به شکل دقیقتر منظورم شاگردهایی هست که به کارگاه استاد میروند و کتابهایش را نمیخوانند و آن دقت لازم را ندارند. خوب سالها به کارگاه میرود اما متنهای استاد را نمیخواند یا اگر هم بخواند، به شکل متنی مقدس به آن نگاه میکند که چیزی دستش را نمیگیرد. ضرورت دارد چند صدایی باشد و با افراد مختلف و کارگاههای متعدد در ارتباط باشد، این نباشد که یک فرد تبدیل به همه چیز آدم شود. مسالهی دیگری که تاسفانگیز است من شنیدهام در برخی از کارگاهها میگویند کتاب نخوانید، کتاب تئوری خواندن به شما لطمه میزند. خوب وقتی به کسی توصیه میکنی کتاب تئوریک نخوان لابد طرف نگران این است که شاگردی که سر کارگاه حاضر میشود با مطالعهی آثار دیگر ببیند که اصلا استاد دیگر چیزی برای عرضه ندارد. آنچه کارگاه براهنی و گلشیری را سرپا نگه داشت لزوما شخص آنها نبود، گلشیری تا این پایه دموکرات بود وقتی مجلهی کارنامه را دس ... ‹ 449 450 451 452 453 454 455 ›
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ خواب پاییزی بازار کتاب تهران «جنون هوشیاری»، «از روزگار رفته (چهره به چهره با ابراهیم گلستان)» و «گل قرمز» در لیست پرفروشها.
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ به عصر هیروگلیف مدرن خوش آمدید! تا ما بیاییم و تصمیم بگیریم که به اموجیها بگوییم تصویرنگاشت یا شکلک یا صورتک یا حتا اسمایلی، فرهنگ انگلیسی آکسفورد، یکی از همین شکلکهای معروف را به عنوان لغت سال ۲۰۱۵ انتخاب کرده.
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ کدام فیلمها برندهی جایزهی اسکار میشوند؟.۱۰ فیلم کوتاه و ۱۰ انیمیشن کوتاه وارد رقابت اسکار شدند
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ در روز تنها ۱۰ تا ۱۵ جلد کتاب فروخته میشود گزارشی از کتابگردی مسئولان و چهرههای فرهنگی در روز پنجشنبه ۲۸ آبان ماه.
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ پزشک وظیفه؛ غلامحسین ساعدی گفتوگو با آقای دکتر ساعدی در روز شانزده فروردین ۱۳۶۳ برابر با ۵ آوریل ۱۹۸۴ در شهر پاریس.
ماتیکانداستان ۱۴:۱۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ زیستن در دهکدهی جهانی، تهدیدی برای فروش آثار نویسندگان ایرانی دربارهی جهانیشدن و جهانسومیها به بهانهی انتشار پروندهی جمهوری جهانی ادبیات.
ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹
ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ بدن به ظاهر سالم میماند ولی در پیچیدگی گوشت سالم، روح میگندید و فاسد میشد نوعی طاعون روح بود و به نظر میرسید که چارهای بر آن وجود ندارد. مبتلایان اولیه زنان بودند که در هر ملتی سد ضعیفی، مقابل بدکاری اند و در بازی به روی پلیدی. و این موضوع عجیب و دردناک بود چرا که در سالهای بردگی و جنگ تا روز آزادی موعود زنان نه فقط در ناپل بلکه در ایتالیا و اروپا در آن بدبختی و ماتم عمومی قدرت روحی و سربلندی بیشتری از مردان نشان داده بودند. در ناپل و در هر شهر دیگر اروپا زنان خود را به آلمانها نداده بودند و فقط فواحش تجارت میکردند و آن هم مخفیانه بود نه در ملأعام. چرا که هم از عکس العمل احساسات عمومی میترسیدند و هم این نوع تجارت به نظر آنان نیز نفرت انگیزترین جنایتی بود که زنی میتوانست در آن سالها مرتکب شود …ولی اکنون بر اثر این طاعون نفرت انگیز که حس شرافت و سربلندی زن را فاسد میکرد ترسناکترین خودفروشیها، هر کاخ و کلبهای را شرمسار کرده بود. ولی چه شرمساری ای؟ قدرت بیماری چنان بود که خودفروشی عملی در خور مدح و تقریبا نشانی از عشق به میهن شده بود و زن و مرد، بی خجالت به این پستی عمومی و فردی افتخار میکردند. درست است که خیلیها بر اثر ناامیدی تقریبا طاعون را ...
ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ «بچههای کوچک قرن».. بچههای کوچک و مساله بزرگ این قرن درباره داستانی از زبان یک کودک فرانسوی، درباره نسلی که بعد از جنگ و در پی سیاستهای تشویقی دولت فرانسه برای افزایش موالید به دنیا آمده و بی توجهی دولت فرانسه به نیازهایشان، آنها را در وضعیت بحرانی گرفتار کرده بود …این کتاب در سال ۱۳۴۶ توسط انتشارات نیل و با ترجمه ابوالحسن نجفی به فارسی چاپ شده است. شخصیت اول این داستان، ژوزیان، دختری ست که از نزدیک سیاستهای افزایش جمعیت تجربه میکند. سیاستهای حمایتی از قبیل پرداخت هزینهای ماهیانه با عنوان «مدد معاش خانواده» به ازای هر کودک به خانواده. بنابراین او وقتی در ابتدای داستان میخواهد خود را معرفی کند میگوید: «من مولود مدد معاش خانواده و یک روز تعطیل هستم» و از نگرانی پدرش دراین باره میگوید که کاش در روزهای پایانی همین سال متولد شود تا پاداش سالانه امسال را از دست ندهد!». زبان کتاب خصوصا در بخشهای ابتدایی و میانی، زبانی طنز آمیز است، اما این طنز، زاییده شوخ طبعی نویسنده نیست، بلکه طنزی ست ماحصل موقعیت کمیک-تراژیک بعد از جنگ جهانی و تلف شدن سرمایههای انسانی زیرا سایه قدرت طلبی دولتها. دخترک داستان میداند که زایمان برای مادرش که فرزند ...
ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ داستان یک پولی.... برتولت برشت.. هوشنگ پیرنظر انتشارات نیل. داستان یک پولی یا اپرای یک پولی نام داستان بلند از آقای برشت است. پالی تنها دختر آقای پیچام است. آقای پیچام یک عمده فروشی برای عرضهی وسایل گدایی دارد و کلا دار و دستهی گداها را مدیریت میکند و بسیار بر پاک دامنی دختر خود حساس است. پالی هم دختر بازیگوشی است که حواسش به همه جا پرت میشود: دی آقای مک هیت هم یک جانی سابقه دار است که تعدادی فروشگاه زنجیرهای ارزان فروشی را اداره میکند و میخواهد با پالی ازدواج کند …داستان بر مبنای ثروت اندوزی و کسب و کار کثیف در بسیاری از جوامع سرمایه داری پیش میرود و به وجدان خفتهی این افراد با دیدی طنز نگاه میکند. در داستان متوجه هستیم که ثروت چه نقش بزرگی را در زندگی بازی میکند، چه قربانی هایی برای پول وجود دارد و چه طور افراد پول دار با تمام جرائم خود تبرئه شده و همیشه برندهی مسابقات هستند …این داستان به صورت تئاتر برای دفعات متعدد اجرا میشه و یکی از شاهکارهای برشت به حساب مییاد. گفته میشود تعداد دفعات اجرای این تئاتر بیش از ۱۰ هزار بار میباشد. آقای برشت جزء نوابغ ادبی آلمان محسوب میشوند. ...
ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ قسمتهای زیبایی از کتاب.. مسلما انسان باید بخورد تا زنده باشد اما کسی که خورده لزوما زندگی نکرده … در دنیا کمبود هم دردی و غم خواری نیست فقط موضوع آن است که آدم با هم دردی نمیتواند خوراک گرمی فراهم کند ولی بدون آن بهتر میتواند
ماتیکانداستان ۱۱:۳۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ مقدمهی بهمن محصص بر کتاب پوست: پوست معروفترین اثر کورتزیو مالاپارته است – که در سال ۱۹۴۹ نوشته شد و سبب گفتگوی بسیار گردید و حتی به مراکز قضایی نیز کشیده شد اما سخت گیرترین منتقدین نیز مالاپارته را «نویسندهای فوق العاده و استعدادی بزرگ» شناختند و «نمایندهی شریف و نومید اروپایی شهید و مغلوب» …یکی از منتقدین دربارهی پوست مینویسد: پوست دارای صفحاتی است بسیار زیبا و حماسی و شاعرانه و نویسندهاش دارای مهارتی است خارق العاده. نباید به صداقت آنچه که گفته شده است شک کنیم چرا که مالاپارته خود اولین کسی است که از تأثرش متأاثر شده است …پوست بی شک تواناترین و پر معنیترین اثرش است و در آن مالاپارته به سبب جدل بسیار قوی اش نویسندهای چون سارتر است و به سبب تصاویر بی رحمش نقاشی چون بوش، بروگل و گیا …نام این کتاب را به توصیهی جلال آل احمد به «ترس جان» بدل کردم تا معنایی دقیق از مندرجاتش داده باشم و آن را به فارسی برگرداندم تا روشنفکر و روشنفکرنمای کشور من – مخصوصا روشنفکرنما اگر عقلی داشته باشد – از آن روی سکهی جنگ دوم جهانی و «آزاد شدن» اروپا از دست اروپایی باخبر گردد و بداند اگر آلمانها مردم را کشتند آمریکاییها – پس از ...
ماتیکانداستان ۱۱:۳۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ مطلب زیر را از روزنامه اعتماد امروز خواندم، نوشته سیدعلی میرفتاح. جالب است:.. کو کتابخر و کتابفروش اگر سیصد و شصت و چهار روز کتاب نخوانید، این یک پنجشنبه هم نمیخوانید. این بازی کتاب گردی البته اتفاق خوبی ست. به خصوص برای رونق بازار کاسد کتاب بد نیست. کلا هر کاری که به رونق کتاب بینجامد مغتنم است. اما کسی که با کتاب بیگانه است، با بیلبورد و شعار و تبلیغات «آشنا» نمیشود. چند شب پیش زنگ زده بودم برایم غذا بیاورند. جلوی در خانه ما یک کتابخانه محقر و معمولی ست. از همین کتابخانههایی که اکثرا شبیهش را توی خانه دارند. پیک غذاآور چشمش که به کتابها افتاد گفت «اینجا کتابفروشی است؟» یعنی آنقدر وجود چهارتا کتاب را توی خانه غریب میدید که نمیتوانست بین خانه و کتاب جمع ببندد. ...
ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹
ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ هرچه گفت موافقم، این را هم اضافه کنم که به نظر مهدی هم نزدیکتر است درست میگوید بخشی از این خستگی، از آدمهایی بود که در جریان داوری بودند و در دل ماجرا بودند. همان قصهی شبلی است و این دردناکتر است تا حالا هم نه من و نه کسی دیگر جایی نگفته است. الان جاش است که بگویم گاهی وقتها همین عواملی را که ذکر کردیم ممکن است آدمی را در جایی قرار دهد که سزاوار آن جایگاه نیست. به خاطر اینکه آدم در آن جایگاه که هست سزاوارش هم نیست جایی به کاری دعوتش میکنند که واقعن شایستگیاش را ندارد. مثلا در یکی از همان دورههایی که من در جایزهی هوشنگ گلشیری داور بودم دیدم یکی از داورها که یقینا به اشتباه انتخاب شده بود، با وقاحت تمام دروغ گفت. دورغ گفت که نظر ما چیز دیگری بود اما اعمال نفوذ شد آدم دیگری برنده اعمال شد اصلا چنین چیزی نبوده است. بعد هم توضیح داده بود که نظر خانم فرزانه طاهری بود. این دروغ بود و بس. همهی داورهایی که آنجا بودند سر یک کتاب هم نظر بودند. ...
ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ که اقتصاد سرم نمیشود شرط نیست اقتصاد دانها قضاوت میکنند وگرنه اهمیتی ندارد ادبیات میماند و همنسل حاضر و هم آیندگان پی میبرند و میفهمند قضاوت چیز دیگری است اما آن دعواهایی که میگویی این طوری است و تماس میگیرند و هتاکی میکنند به این آدمها آن فرد نه تنها قواعد بازی را نمیداند حرفش اهمیتی هم ندارد. کل ادبیات، جریان اندیشه قدرت تصور آدمی، مگر غیر از این است که بهتر فکر کنیم و بهتر ببینیم وقتی یک آدمی اصلا نمیتواند دیگری را ببیند، نسبتی با ادبیات ندارد. به خدا هنگامی که براهنی مینوشت گلشیری نمیداند زبان داستان چیست؟ ما از این متنها یاد میگرفتیم. اینکه تو میگویی دیگر فحش مسلم است. عزیز من بخشی از ادبیات امروز سرزمین کهن ایران را آدمی مانند گلشیری هدایت کرده است، نویسنده و اندیشمند تربیت کرده است. همینطور براهنی میگویید که من به هوشنگ گلشیری نزدیکترم همین نگاه را به براهنی دارم. نویسنده تربیت کردن مگر چیز کوچکی است اگر همینها هم نبودند ما باید مینشسیتم دربارهی چی حرف میزدیم؟. اینکه ادبیات ایران بلبوش شده است، احمد غلامی این را زیاد میگوید ناشی از این است که آدمهای بزرگی رفتند، بزرگتر بودند در ادبیات آدمهایی که قدرت هدایت داشته باشند دیگر ای ...
ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ هرستانها وضع بدتر است آدمهایی هستند کتاب ندارند استاد داستان نویسی هستند یک جاهایی سنت براهنی و گلشیری به این شکل فهمیده شده است. زمانی نمیگذرد که شاگردان متعدد این آدم و آن خانم که همدیگر را حمایت میکنند …. مهسا محبعلی؛ میبخشید من نمیفهمم یعنی شما معتقدید این فضا تشدید میشود و مدام دارد تقویت میشود. بله صد در صد. محمد حسینی؛ ده – پانزده سال پیش، جوانتر بودم علاقمند به ورزش کنگفو بودم و روزی شش هفت ساعت تمرین میکردم. مثل الان هم نبود که این ورزش فدراسیون اینها داشته باشد. ما هیچ وقت نفهمیدیم چرا آن سالها این ورزش زیرزمینی بود. این ورزش از آنجایی که زیر زمینی بود و شناسنامهی روشنی نداشت خوب معلوم نبود چی به چی هست. مربیاش باید شال بند سبز داشته باشد. ...
ماتیکانداستان ۰۳:۰۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۹ ستان تالیف کرده است یعنی هنگامی افرادی مانند گلشیری تاثیر مستقیم میگذارند گمانم با این مساله موافق هستید که تاثیر شخصیتهایی مانند میر صادقی غیر مستقیم است. مهسا محبعلی؛ آره من کاملا موافقم و اینجا سوء تفاهم پیش نیاد به شکل دقیقتر منظورم شاگردهایی هست که به کارگاه استاد میروند و کتابهایش را نمیخوانند و آن دقت لازم را ندارند. خوب سالها به کارگاه میرود اما متنهای استاد را نمیخواند یا اگر هم بخواند، به شکل متنی مقدس به آن نگاه میکند که چیزی دستش را نمیگیرد. ضرورت دارد چند صدایی باشد و با افراد مختلف و کارگاههای متعدد در ارتباط باشد، این نباشد که یک فرد تبدیل به همه چیز آدم شود. مسالهی دیگری که تاسفانگیز است من شنیدهام در برخی از کارگاهها میگویند کتاب نخوانید، کتاب تئوری خواندن به شما لطمه میزند. خوب وقتی به کسی توصیه میکنی کتاب تئوریک نخوان لابد طرف نگران این است که شاگردی که سر کارگاه حاضر میشود با مطالعهی آثار دیگر ببیند که اصلا استاد دیگر چیزی برای عرضه ندارد. آنچه کارگاه براهنی و گلشیری را سرپا نگه داشت لزوما شخص آنها نبود، گلشیری تا این پایه دموکرات بود وقتی مجلهی کارنامه را دس ...