ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۱۸:۲۹ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ نمایش نامه «آخرین دشمن». چهار پرسوناژ🎭🎭🎭🎭. نوشته علی صفری محصولی از کمپانی تیاتر نهال. ثبت شده در کانون نمایشنامه نویسان ایران. ماتیکانداستان ۱۸:۲۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹ ماتیکانداستان ۱۸:۲۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ داء الصدف ترسهائیه که نسل به نسل به آدم ارث میرسه، فکرش رو بکن، پدر پدر پدر پدربزرگ تو یه روز از خونش میاد بیرون، میبینه سر گذر داد میکشه؟ میزنه خودش رو میکشه؟ نه، رنگش میپره، شاید هم میره یه گوشه، شکمشو مشت میکنه و بالا میآره، چشماش پر اشک میشه … بعد وقتی بچهدار میشه فقط خوشگلیش نیست که به بچه ارث میرسه، ترسش هم هست، آره …. از: بیژن نجدی؛ گیاهی در قرنطینه (مجموعهی یوزپلنگان … ص: ۸۲) ... ماتیکانداستان ۱۸:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ اتفاقهای خوب هفته کتاب در مشهد👇👇👇 ماتیکانداستان ۱۸:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ کتابهای مسافر سفرشان را آغاز کردند …. مجریان این طرح بچههای پاتوق هفته نامه جیم بودند طرحی که در هفتههای بعد هم ادامه دارد. ماتیکانداستان ۱۸:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ سوءتفاهم/آلبرکامو/ترجمه جلال آل احمد/۱۱۸صفحه/۱۵۰۰ت/عرضه در /. ☎️ ۰۵۱۳۲۲۱۲۲۶۲ & ۰۵۱۳۲۲۲۲۲۰۴ ماتیکانداستان ۱۶:۲۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹ ماتیکانداستان ۱۶:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ دوستان.. لینک ثبت نام اینترنتی رایگان کتابخانههای عمومی کشور به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی لطفا به گروههای دیگر ارسال نمایید. مهلت تا ۲۴ ابان ماه ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ ….. از پیشگامان داستاننویسی پستمدرن ایران بیژن نجدی، شاعر و داستاننویس واقعگرا و فرا واقعگرا است که در ۲۴ آبان ۱۳۲۰ از یک خانواده گیلانی در خاش دیده به جهان گشود. او خود در معرفیاش مینویسد: «من به شکل غمانگیزی بیژن نجدی هستم. متولد خاش، گیلهمرد هم هستم، متولد ۱۳۲۰ (سالی که جنگ جهانی دوم تمام شد). تحصیلات: لیسانسه ریاضی. یک دختر دارم و یک پسر. اسم همسرم پروانه است. او میگوید، او دستم را میگیرد، من مینویسم.». نجدی در زمان حیاتش تنها مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» را چاپ کرد که تا کنون به چاپ بیست و سوم رسیده و به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی نیز ترجمه شده است. او در دهه ۱۳۷۰ دچار سرطان شد و سال ۱۳۷۶ در ۵۶ سالگی درگذشت و در جوار آرامگاه شیخ زاهد گیلانی در شیخانبر لاهیجان به خاک سپرده شد. ... ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ یوزپلنگ هایی که با من دویده اند/بیژن نجدی بیژن نجدی از انگشت شمار نویسندگانی است که معجزه میکند در نوشتن. با تخیلی وصف ناپذیر، آن چنان زیبا به توصیف صحنهها میپردازد که گویی در واقعیت به تماشای نمایش زندگی آدمها نشستهای و شاهد اتفاقات قصه هایی هستی که نویسنده روایت میکند و انگاری عین واقعیت اند … «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» سرشار از خلق تصاویری این چنین است و نویسنده بی نهایت از تکرار و کلیشه پرهیز کرده و دست به ابتکار زده. بسیاری از جملههای این کتاب با سیقهای دوست داشتنی خلق شدهاند و خاص بودن قلم بیژن نجدی را به نمایش گذاشتهاند …پشت کتاب با عنوان «دفتر خاطرات» آمده:. «بیست و چهارم پاییز:. دیروز به دنیا آمدم. عاشق شدم، دیروز. و دیروز بود. که من مردم.. بیست و پنجم پاییز:. ... ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ دوباره از همان خیابان/ بیژن نجدی. انتشارات مرکز/ برنده جایزه داستان گلشیری … دوباره از همان خیابانها (بیژن نجدی) … …راستش مرتضی صیاد صیاد هم نبود. یک بچه صیاد بود که سفیدک زیر بغل کتش زمستانها از دور عرق تن تابستانش را لو میداد. بچه صیادها برای گرفتن ماهی به دریا نمیروند (رودخانه٬ چرا) آنها کنار دریا روی ماسه جایی که دریا کف دهانش را بالا میآورد (دیدی که) بازی میکنند. راه میروند یا مینشینند تا صیادها با تور از آب بیایند. هی … ها … هی … ها طنابها را بکشند حالا بچه صیادها ماهی هایی را که دمشان را تا زخم به زمین میزنند و قبل از آن که مرگ چشم هایشان را پر کند (میدانی که ماهیها پلک نمیزنند٬ اصلا آنها پلک ندارند) از تور بیرون میکشند و پرت میکنند روی ماسه. ماهیهای حرام را دوباره به آب میدهند و ماهیهای سفید آن طرف … کپورها این جا … روی ماسه … همین طوری دیگر … همین طوری … همه را. تا آرام شدن تمام ماهیها. عجیب این که ماهیها بلد نیستند جیغ بکشند. روزهای بارانی آنها دیر میمیرند. ... ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ نمادها و نشانهها در فیلم، به روشنی نشان از آن دارد که هرکدام از دو شخصیت رعنا و آدینه، چه دغدغه هایی دارند و چگونه فکر میکنند و یکی از آنها به خوبی با هویت زنانهاش کنار آمده و ابدا ابایی از آن ندارد و زنانگی را مانعی برای ورود قوی و جدی به اجتماع بر نمیشمرد. در حالی که دیگری هویتی دارد تثبیت نشده و درگیر این مسائلی است که زندگی اش را تحت تاثیر قرار داده است. پس از آن که بر حسب اتفاقات پیش آمده، این دو نفر، همراه میشوند، فرصت مییابند تا تجربههای جدیدی به دست آورند و از دریچه یکدیگر، وارد دنیاهایی شوند که تا پیش از این برایشان نا شناخته و گنگ بوده است. رعنای سنتی با ترنسی (دگرباش جنسی) مواجه است که دنیای پیچیده و در هم ریختهای دارد و آدینه تثبیت نشده، در دست و پازدگی میان زن بودن یا نبودن، با چشمه جوشانی از زنانگی و مادر بودن مواجه است و حتی در بخش هایی این فرصت را مییابد تا تجربههای زنانهای چون در آغوش گرفتن و اشک ریختن را از سر بگذراند. این تضاد ظاهری و همراهی ناگزیرشان با هم سبب میشود شخصیتها رفتارشان را در آینه ذهنی طرف مقابل ببیند و دست به بازتعریف برساختههای ذهنی بزنند؛ نه لزوما نوعی تحول ادراکی تصنعی که شکلی از بازآفرینی مفاهیم اجتماعی. فیلم نامه به رغم آن که شروعی دو پاره دارد و داستان موازی ... ماتیکانداستان ۱۵:۰۰ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ 💬 خاطره چه چیز عجیبی ست، گاه مثل شعبده باز از کلاه عکس هایی فوری را بیرون میکشد که خیال میکردی تا ابد فراموششان کردهای … 🔻🔻🔻🔻🔻🔻. 📚 طوطی 📚.: سوزانا_تامارو.: بهمن فرزانه ماتیکانداستان ۱۴:۵۶ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ پوستر جشنواره داستان بلقیس ماتیکانداستان ۱۳:۳۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ «افسانهی دون ژوان» دون ژوان، در حقیقت مرد بسیار جذابی بوده که زنهای طبقه اشراف را اغوا میکرد؛ زندگی آنها را به نابودی میکشاند و در نهایت نیز، پدر آنها را میکشت. زنان، قدرت مقاومت در برابر جذابیت مردانه او را نداشتند؛ تا اینکه یک شب دون ژوان، روح یکی از این پدرها را در گورستان میبینه و او را برای شام به خونه دعوت میکنه اما موقع خداحافظی روح پدر، دست اون رو میگیره و با خودش به جهنم میبره. توی جهنم به اون میگن باید لباس دلقکها را بپوشه. دون ژوان اعتراض میکنه که من در زندگی زنان زیبای زیادی را از ان خود کردهام؛ چطور چنین چیزی از من میخواهی و شیطان بهش میگه: اگر اسم یکی از این زنان را بگی حرفت را قبول میکنم. زنان از جلوی چشم دون زوان رد میشوند، اما اون هیچ کدام را به خاطر ندارد …قسمتهایی از رمان. بزرگترین بدبختی برای یک مرد، یک ازدواج موفق است؛ چون دیگر هیچ وقت به طلاق نمیاندیشد. وقتی مردی احساس خرسندی و قناعت میکند، فرصت هایی را که خود به خود پیش میآیند، نادیده میگیرد؛ زیرا فکر میکند، نیاز به چیز دیگری ندارد. یک مرد برای جهل خود نیز مسئولیت دارد. جهل نوعی خطا محسوب میشود؛ به همین دلیل ... ماتیکانداستان ۱۳:۳۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ ژاک و اربابش (به انگلیسی: Jacques and his Master) نمایشنامهای اثر میلان کوندرا نویسنده بنام اهل چک نوشته شده در ۱۹۷۱ است نمایشنامه برداشت شخصی کوندرا از رمان ژاک قضا و قدری و اربابش، نوشته دیدرو فیلسوف فرانسوی است که به قول کوندرا «ادای احترامم» به دنی دیدرو است. این نمایشنامه سه داستان عاشقانه دارد: داستان عاشقانه ارباب، داستان عاشقانه ژاک و داستان عاشقانه مادام دولاپومه ری که در سه پرده تنظیم شده است. ژاک و اربابش در یوگوسلاوی، یونان، آلمان و سوییس روی صحنه رفت و در فرانسه مدتها روی پرده ماند و برنده جایزه شد. غربیها کشش خاصی به کوندرا و نوشتههایش داشتند که از پشت پرده آهنین راوی اندیشههایش در طی رویدادهای داخلی زمان اشغال چکسلواکی بود وی بعدها به فرانسه مهاجرت کرد. ... ماتیکانداستان ۱۲:۵۸ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ هشتادمین شماره کتاب هفته خبر با پرونده ۳۰ سال ترجمه توسط فرزانه طاهری و گفتگوهایی با چهرههای سینمایی ایرانی و خارجی منتشر شد ماتیکانداستان ۱۲:۵۸ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ جاناتان کو، نویسنده انگلیسی رمان «شماره ۱۱» در گفتگو با «ایندیپندنت» درباره اثر جدیدیش گفت: انگلیسیها دوست ندارند تصویر خود را در مردمان دیگر کشورها ظاهرا به شباهتها بین ملتها بیشتر علاقه نشان میدهند تا تفاوتها. این در حالی است که در دیگر کشورها کتابهای من به مثابه پیغامی از انگلستان محسوب میشود؛ اینکه سیاستهای جاری چگونه به این کشور آسیب میزند. خوشحالم که کتابم توانسته است جامعه دورو و دوگانه انگلستان را به هجو بکشد و در قاره اروپا مقبول بیفتد. ... ماتیکانداستان ۱۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ شادروان بیژن نجدی ماتیکانداستان ۱۲:۴۹ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ به یاد او که امروز زاد روز تولدش است ‹ 461 462 463 464 465 466 467 ›
ماتیکانداستان ۱۸:۲۹ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ نمایش نامه «آخرین دشمن». چهار پرسوناژ🎭🎭🎭🎭. نوشته علی صفری محصولی از کمپانی تیاتر نهال. ثبت شده در کانون نمایشنامه نویسان ایران.
ماتیکانداستان ۱۸:۲۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹
ماتیکانداستان ۱۸:۲۲ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ داء الصدف ترسهائیه که نسل به نسل به آدم ارث میرسه، فکرش رو بکن، پدر پدر پدر پدربزرگ تو یه روز از خونش میاد بیرون، میبینه سر گذر داد میکشه؟ میزنه خودش رو میکشه؟ نه، رنگش میپره، شاید هم میره یه گوشه، شکمشو مشت میکنه و بالا میآره، چشماش پر اشک میشه … بعد وقتی بچهدار میشه فقط خوشگلیش نیست که به بچه ارث میرسه، ترسش هم هست، آره …. از: بیژن نجدی؛ گیاهی در قرنطینه (مجموعهی یوزپلنگان … ص: ۸۲) ...
ماتیکانداستان ۱۸:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ کتابهای مسافر سفرشان را آغاز کردند …. مجریان این طرح بچههای پاتوق هفته نامه جیم بودند طرحی که در هفتههای بعد هم ادامه دارد.
ماتیکانداستان ۱۸:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ سوءتفاهم/آلبرکامو/ترجمه جلال آل احمد/۱۱۸صفحه/۱۵۰۰ت/عرضه در /. ☎️ ۰۵۱۳۲۲۱۲۲۶۲ & ۰۵۱۳۲۲۲۲۲۰۴
ماتیکانداستان ۱۶:۲۵ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ انجمن ماتیکان داستان.. برای حمایت از ما کانال را به دیگران معرفی کنید در گروهها به اشتراک بگذارید. شماره تماس: ۰۹۳۶۰۴۸۶۵۵۹
ماتیکانداستان ۱۶:۰۱ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ دوستان.. لینک ثبت نام اینترنتی رایگان کتابخانههای عمومی کشور به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی لطفا به گروههای دیگر ارسال نمایید. مهلت تا ۲۴ ابان ماه
ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ ….. از پیشگامان داستاننویسی پستمدرن ایران بیژن نجدی، شاعر و داستاننویس واقعگرا و فرا واقعگرا است که در ۲۴ آبان ۱۳۲۰ از یک خانواده گیلانی در خاش دیده به جهان گشود. او خود در معرفیاش مینویسد: «من به شکل غمانگیزی بیژن نجدی هستم. متولد خاش، گیلهمرد هم هستم، متولد ۱۳۲۰ (سالی که جنگ جهانی دوم تمام شد). تحصیلات: لیسانسه ریاضی. یک دختر دارم و یک پسر. اسم همسرم پروانه است. او میگوید، او دستم را میگیرد، من مینویسم.». نجدی در زمان حیاتش تنها مجموعه داستان «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» را چاپ کرد که تا کنون به چاپ بیست و سوم رسیده و به سه زبان انگلیسی، فرانسه و آلمانی نیز ترجمه شده است. او در دهه ۱۳۷۰ دچار سرطان شد و سال ۱۳۷۶ در ۵۶ سالگی درگذشت و در جوار آرامگاه شیخ زاهد گیلانی در شیخانبر لاهیجان به خاک سپرده شد. ...
ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ یوزپلنگ هایی که با من دویده اند/بیژن نجدی بیژن نجدی از انگشت شمار نویسندگانی است که معجزه میکند در نوشتن. با تخیلی وصف ناپذیر، آن چنان زیبا به توصیف صحنهها میپردازد که گویی در واقعیت به تماشای نمایش زندگی آدمها نشستهای و شاهد اتفاقات قصه هایی هستی که نویسنده روایت میکند و انگاری عین واقعیت اند … «یوزپلنگانی که با من دویدهاند» سرشار از خلق تصاویری این چنین است و نویسنده بی نهایت از تکرار و کلیشه پرهیز کرده و دست به ابتکار زده. بسیاری از جملههای این کتاب با سیقهای دوست داشتنی خلق شدهاند و خاص بودن قلم بیژن نجدی را به نمایش گذاشتهاند …پشت کتاب با عنوان «دفتر خاطرات» آمده:. «بیست و چهارم پاییز:. دیروز به دنیا آمدم. عاشق شدم، دیروز. و دیروز بود. که من مردم.. بیست و پنجم پاییز:. ...
ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ دوباره از همان خیابان/ بیژن نجدی. انتشارات مرکز/ برنده جایزه داستان گلشیری … دوباره از همان خیابانها (بیژن نجدی) … …راستش مرتضی صیاد صیاد هم نبود. یک بچه صیاد بود که سفیدک زیر بغل کتش زمستانها از دور عرق تن تابستانش را لو میداد. بچه صیادها برای گرفتن ماهی به دریا نمیروند (رودخانه٬ چرا) آنها کنار دریا روی ماسه جایی که دریا کف دهانش را بالا میآورد (دیدی که) بازی میکنند. راه میروند یا مینشینند تا صیادها با تور از آب بیایند. هی … ها … هی … ها طنابها را بکشند حالا بچه صیادها ماهی هایی را که دمشان را تا زخم به زمین میزنند و قبل از آن که مرگ چشم هایشان را پر کند (میدانی که ماهیها پلک نمیزنند٬ اصلا آنها پلک ندارند) از تور بیرون میکشند و پرت میکنند روی ماسه. ماهیهای حرام را دوباره به آب میدهند و ماهیهای سفید آن طرف … کپورها این جا … روی ماسه … همین طوری دیگر … همین طوری … همه را. تا آرام شدن تمام ماهیها. عجیب این که ماهیها بلد نیستند جیغ بکشند. روزهای بارانی آنها دیر میمیرند. ...
ماتیکانداستان ۱۵:۰۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ نمادها و نشانهها در فیلم، به روشنی نشان از آن دارد که هرکدام از دو شخصیت رعنا و آدینه، چه دغدغه هایی دارند و چگونه فکر میکنند و یکی از آنها به خوبی با هویت زنانهاش کنار آمده و ابدا ابایی از آن ندارد و زنانگی را مانعی برای ورود قوی و جدی به اجتماع بر نمیشمرد. در حالی که دیگری هویتی دارد تثبیت نشده و درگیر این مسائلی است که زندگی اش را تحت تاثیر قرار داده است. پس از آن که بر حسب اتفاقات پیش آمده، این دو نفر، همراه میشوند، فرصت مییابند تا تجربههای جدیدی به دست آورند و از دریچه یکدیگر، وارد دنیاهایی شوند که تا پیش از این برایشان نا شناخته و گنگ بوده است. رعنای سنتی با ترنسی (دگرباش جنسی) مواجه است که دنیای پیچیده و در هم ریختهای دارد و آدینه تثبیت نشده، در دست و پازدگی میان زن بودن یا نبودن، با چشمه جوشانی از زنانگی و مادر بودن مواجه است و حتی در بخش هایی این فرصت را مییابد تا تجربههای زنانهای چون در آغوش گرفتن و اشک ریختن را از سر بگذراند. این تضاد ظاهری و همراهی ناگزیرشان با هم سبب میشود شخصیتها رفتارشان را در آینه ذهنی طرف مقابل ببیند و دست به بازتعریف برساختههای ذهنی بزنند؛ نه لزوما نوعی تحول ادراکی تصنعی که شکلی از بازآفرینی مفاهیم اجتماعی. فیلم نامه به رغم آن که شروعی دو پاره دارد و داستان موازی ...
ماتیکانداستان ۱۵:۰۰ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ 💬 خاطره چه چیز عجیبی ست، گاه مثل شعبده باز از کلاه عکس هایی فوری را بیرون میکشد که خیال میکردی تا ابد فراموششان کردهای … 🔻🔻🔻🔻🔻🔻. 📚 طوطی 📚.: سوزانا_تامارو.: بهمن فرزانه
ماتیکانداستان ۱۳:۳۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ «افسانهی دون ژوان» دون ژوان، در حقیقت مرد بسیار جذابی بوده که زنهای طبقه اشراف را اغوا میکرد؛ زندگی آنها را به نابودی میکشاند و در نهایت نیز، پدر آنها را میکشت. زنان، قدرت مقاومت در برابر جذابیت مردانه او را نداشتند؛ تا اینکه یک شب دون ژوان، روح یکی از این پدرها را در گورستان میبینه و او را برای شام به خونه دعوت میکنه اما موقع خداحافظی روح پدر، دست اون رو میگیره و با خودش به جهنم میبره. توی جهنم به اون میگن باید لباس دلقکها را بپوشه. دون ژوان اعتراض میکنه که من در زندگی زنان زیبای زیادی را از ان خود کردهام؛ چطور چنین چیزی از من میخواهی و شیطان بهش میگه: اگر اسم یکی از این زنان را بگی حرفت را قبول میکنم. زنان از جلوی چشم دون زوان رد میشوند، اما اون هیچ کدام را به خاطر ندارد …قسمتهایی از رمان. بزرگترین بدبختی برای یک مرد، یک ازدواج موفق است؛ چون دیگر هیچ وقت به طلاق نمیاندیشد. وقتی مردی احساس خرسندی و قناعت میکند، فرصت هایی را که خود به خود پیش میآیند، نادیده میگیرد؛ زیرا فکر میکند، نیاز به چیز دیگری ندارد. یک مرد برای جهل خود نیز مسئولیت دارد. جهل نوعی خطا محسوب میشود؛ به همین دلیل ...
ماتیکانداستان ۱۳:۳۳ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ ژاک و اربابش (به انگلیسی: Jacques and his Master) نمایشنامهای اثر میلان کوندرا نویسنده بنام اهل چک نوشته شده در ۱۹۷۱ است نمایشنامه برداشت شخصی کوندرا از رمان ژاک قضا و قدری و اربابش، نوشته دیدرو فیلسوف فرانسوی است که به قول کوندرا «ادای احترامم» به دنی دیدرو است. این نمایشنامه سه داستان عاشقانه دارد: داستان عاشقانه ارباب، داستان عاشقانه ژاک و داستان عاشقانه مادام دولاپومه ری که در سه پرده تنظیم شده است. ژاک و اربابش در یوگوسلاوی، یونان، آلمان و سوییس روی صحنه رفت و در فرانسه مدتها روی پرده ماند و برنده جایزه شد. غربیها کشش خاصی به کوندرا و نوشتههایش داشتند که از پشت پرده آهنین راوی اندیشههایش در طی رویدادهای داخلی زمان اشغال چکسلواکی بود وی بعدها به فرانسه مهاجرت کرد. ...
ماتیکانداستان ۱۲:۵۸ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ هشتادمین شماره کتاب هفته خبر با پرونده ۳۰ سال ترجمه توسط فرزانه طاهری و گفتگوهایی با چهرههای سینمایی ایرانی و خارجی منتشر شد
ماتیکانداستان ۱۲:۵۸ ۱۳۹۴/۰۸/۲۴ جاناتان کو، نویسنده انگلیسی رمان «شماره ۱۱» در گفتگو با «ایندیپندنت» درباره اثر جدیدیش گفت: انگلیسیها دوست ندارند تصویر خود را در مردمان دیگر کشورها ظاهرا به شباهتها بین ملتها بیشتر علاقه نشان میدهند تا تفاوتها. این در حالی است که در دیگر کشورها کتابهای من به مثابه پیغامی از انگلستان محسوب میشود؛ اینکه سیاستهای جاری چگونه به این کشور آسیب میزند. خوشحالم که کتابم توانسته است جامعه دورو و دوگانه انگلستان را به هجو بکشد و در قاره اروپا مقبول بیفتد. ...