📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢سعدی و کودک ایرانی

اقتصادی نیا: اولین رویارویی کودکان ایرانی با سعدی اغلب از راه گلستان و بوستان است. چه در مکتب‌خانه‌ها و چه در مدارس قدیم و حتی در آموزش‌های خانگی، کودک ایرانی از راه گلستان و بوستان به باغ پرگل زبان فارسی و حکمت ایرانی وارد می‌شود. سعدی غزل‌گو بعدتر رخ می‌نماید: آن‌گاه که سن عاشقی فرا رسیده و جوان در حال ساختن جهان عاشقانۀ خویش است. از قدیم تا کنون، در کتب اطفال دبستان، همواره پاره‌هایی از بوستان و گلستان درج شده است و سعدی غز‌ل‌گو، کم‌کم، در کتب راهنمایی و دبیرستان است که وارد آموزش رسمی دوران مدرسه می‌شود. این تقدم و تاخر، که البته منطقی و بجاست، سبب می‌شود چهرۀ سعدی در ذهن کودک ایرانی برابر شود با قصه‌گویی که، هرچند شیرین می‌گوید، بی‌پند و درس رهایت نمی‌کند: ناصحی شیرین‌سخن که آهنگ و حلاوت حکایت‌هایش تا ابد سرمایه‌ای است اندوخته در روح هر ایرانی، اما سرانجام ناصح. نمی‌گذارد راز دلت را به دوست همکلاسی‌ات بگویی چون «مر آن دوست را نیز دوستان مخلص باشد، همچنان مسلسل». اجازه نمی‌دهد دهان کوچک هشت ساله‌ات را باز کنی و تندتند دیده‌ها و شنیده‌هایت را تعریف کنی، چون زود می‌گوید «بیندیش و آنگ ...
  • گزارش تخلف

📢وطن دوستی در داستانک هایی متفاوت

پوراحمدی: برای فردی چون وحید حسینی ایرانی با آن سابقه داستان نویسی و ممارست و کوشش پیگیر در روشن نگه داشتن شعله انجمن ماتیکان در شهر بزرگ و پر استعداد و کم فروغ مشهد، یک مجموعه داستان کوتاه کوتاه، کم است و نمی‌تواند قامت ادبی او را آن طور که باید و شاید در معرض دید خوانندگان کم شمار ادبیات داستانی قرار دهد. به جای گرفتن سر این رشته که به کالبد شکافی مشکلات نوشتن و نشر و دیده شدن می‌انجامد، برویم سراغ اصل مطلب. این مقدمه قرار نبود و نیست جای تحلیل متن را تنگ کند و مولف زده باشد …مجموعه داستان‌های بسیار کوتاه آناناس، شامل تعداد زیادی داستانک است و در ۱۱٨ صفحه چاپ شده است. برخی از داستانک‌ها در حد یک جمله‌اند (ص ٢۰) و حتی عنوان شان از متن شان طویلتر است و برخی از داستانک‌ها طولانی ترند (ص ۴٨، ص ۴۶، ص ۴۰، ص ٢۶، ص ٢٩، ص ٣۵، ص ٣٧، ص ٢٣) و به داستان کوتاه پهلو می‌زنند. برخی بیشتر به لطیفه‌های تلگرامی می‌مانند و برخی معنای عمیق‌تری را ارائه می‌دهند …در برخی داستان‌ها حسی از انزجار از افرادی که باور دیگران را به تمسخر می‌گیرند دیده می‌شود (ص ٢٣) و در برخی وطن دوستی و علاقه شدید به ایران و کسانی ...
  • گزارش تخلف

📃چرا اونجا همه پرسپولیسی اند. ✒مهدی افشارنیک. پارک بی سیم، برای خیلی‌ها فقط یک اسم است اما …

چیزی به اسم لیگ برتر درکار نبود، جمعه‌ها علی پروین سه تا خیابان اون ور‌تر از نمایشگاهش سر میخورد سمت ته بی سیم با هیات همراه. وسط دریاچه خشک شده‌ی پارک، فوتبال شش نفره میزدن. گفتم که لیگ برتر نبود. پیوس، قلیج، درخشان بعضی وقتها ممد خانی وضیا عربشاهی فنونی‌ها وبیانی‌ها و محرمی و تراب و حسن زاده حتی. دریاچه خشک شده این قدری جا داشت که هزار نفری دورش و روی دوش همدیگه جمع بشوند و ستاره‌ها را دید بزنن و این البته همه‌ی خوش شانسی محل نبود. بعضی وقتها، یار کم میاوردند و از محلی‌ها نفر برمیداشتن. که اصغر و اسپورتکسش از اینجا توی خاطره محل هک شد. نفر زیاد رفت توی تیم ستاره‌ها و کمکی شون شد، اما اسم و نامش هفته‌ی بعد توی خاطره پروین گره نخورد الا اصغر. که بار و نوبت اول شوتی زد که قلیچ حریفش نشد و توپ سر خورد توی گل. ...
  • گزارش تخلف

خاطره نویسنده ژاپنی از روشنفکر معروف. 📢وقتی چامسکی به طرف جنگل دوید

اوئه: ◀یک گفت‌وگوی خوب چیزی درباره‌ی مصاحبه‌شونده آشکار می‌کند که پیش از آن هرگز در موردش صحبتی نشده بوده. فکر نمی‌کنم مصاحبه‌گر خوبی باشم چون هیچ‌وقت نتوانسته‌ام حرفی تازه بیرون بکشم …◀کورت ونه گات ۱٩٨۴ برای کنفرانس پی‌ای‌ان به ژاپن آمده بود، اما [مصاحبه من با او] بیشتر یک‌جور گپ‌و‌گفت میان دو نویسنده بود. ونه گات متفکری جدی بود که ایده‌های عمیقش را با لحن شوخ‌ ونه ‌گاتی بیان می‌کرد. از ونه‌‌گات هم نتوانستم چیز تازه‌ای بیرون بکشم …◀در نامه‌نگاری‌هایم با نویسندگان پاسخ‌های صادقانه‌تری دریافت می‌کردم. نوآم چامسکی برایم تعریف کرد که در دوران کودکی‌اش در یک کمپ تابستانی اعلانی پخش شد با این موضوع که آمریکا از بمب اتمی استفاده کرده و نیروهای متحد پیروز می‌شوند. در کمپ‌ جشن گرفته بودند و آتش‌بازی‌ راه انداخته بودند ولی چامسکی به‌طرف جنگل دویده و تا نیمه‌های شب آنجا مانده بود. همیشه برای چامسکی احترام قائل بودم اما بعد از اینکه این ماجرا را برایم تعریف کرد احترامم به او بیشتر هم شد. (منبع: مجله داستان همشهری، تیر ٩۵). ...
  • گزارش تخلف

📢امضای یوسا در کتابخانه نویسنده ایرانی

یزدانی خرم: در کتاب خانه‌ام کتاب‌های زیادی دارم با امضای نویسنده گان، شاعران و برخی مترجمان … امضاهایی که گاهی من را می‌برند به سال هایی دور و گاهی هم تصویری از صاحب آن قلم یا حس خواندن آن کتاب می‌سازند برای ام …دیروز مترجمی عزیز نسخه‌ای از کتاب «قصه گو» را که ماریو بارگاس یوسا در مادرید به اسم ام امضاء کرده بود به دست ام رساند …دوست مترجمی که توانسته ارتباط کوچکی بین ما و او بسازد و در مادرید چند باری ملاقات اش کند …حس این که یکی از مهم‌ترین نویسنده گانی که من از او بسیار یاد گرفته‌ام کتاب اش را به یادگار برای تو امضاء می‌کند حس فوق العاده‌ای ست …قطعن بارگاس یوسا هیچ وقت به من فکر هم نخواهد کرد اما این کلمات پر مهر و عزیز من نویسنده‌ی ایرانی جوان را به او گره می‌زند و معاصربودن را بیشتر معنا می‌کند …این خوشی‌های کوچک برای هر نویسنده‌ای ایده ساز هستند و روحیه بخش …این که می‌توانی ذهن ات را مقابل ذهن یک غول روایت ساز بگذاری و سعی تا تو هم نقش خودت را بزنی …داشتن کتابی با امضای او برای من که چندان دنبال این تشریفات ادبی نیستم متفاوت است …بارگاس یوسا جهان فکری من را همیشه انباشته در نوشتن ...
  • گزارش تخلف

📢آسیموف و قوانین روبوتیک

فرخی: آیزاک آسیموف یا «اسحق عاصم‌اف» یا «اسحاق آسیمو» نویسنده آمریکایی روسی تبار کتب علمی تخیلی است. قوانین سه‌گانه‌ای که آسیموف در ارتباط با روباتیک تدوین کرد از شهرت جهانی برخوردار است. دائره المعارف بریتانیکا وی را خالق واژه روباتیک در زبان انگلیسی معرفی کرده است. این قوانین عبارتند از:. الف) یک روبات نباید به یک انسان صدمه‌ای وارد کند، یا اینکه با دست روی دست گذاشتن، اجازه دهد که یک انسان مجروح شود. ب) یک روبات باید فرامین انسان‌ها را اطاعت کند مگر اینکه فرامین در تعارض با قانون اول باشد. ج) روبات باید از خودش محافظت کند مگر اینکه حفاظت از خودش در تعارض با دو قانون قبلی باشد. با اینکه آسیموف از قوانین خود بسیار مطمئن بود اما به نظر می‌رسد که این قوانین به دلایل مختلفی عملی نیستند. اولا به این خاطر که تعریف دقیقی از روبات و انسان در آن نشده است. ...
  • گزارش تخلف

📢تجربه سینمایی این رمان نویس را ببینید

یزدانی خرم: تجربه‌ی تماشای اولین فیلم رفیق نویسنده و حالا کارگردان ام پژمان تیمورتاش فوق العاده بود. «مفت آباد» یک روایت پر تنش و درخشان است از گره خورده گی و هم مکانی چند شخصیت با هم …تیمورتاش که پیش از این دو رمان جدی «تهران ۲۸» و «پیش از مردن چشم‌های ات را ببنند» را در کارنامه‌ی خود داشت، در اولین کار بلندش گامی بسیار بلند برداشته …یک طنز سیاه عمیق که دچار پایان دراماتیک هم نمی‌شود …فیلمی درباره‌ی چند جوان ته شهر که در مسیر عادی مساءل روزمره‌ی خود هستند و چنان دچار وضعیت وجودی که نه قصه شان تراژیک می‌شود نه رهایی بخش … «مفت آباد» فیلمی ست که در سینمای هنر و تجربه به نمایش درآمده و اگر اکران عمومی‌تری می‌یافت فروش اش قصه‌ای دیگر پیدا می‌کرد …فیلم در همین اکران محدود خوش درخشیده …سانس‌های نمایش اش مدام بیشتر می‌شود و منتقد جدی ای چون هوشنگ خان گلمکانی عملن در ستایش اش می‌نویسد … «مفت آباد» فیلمی ست درباره‌ی یک ظهر جمعه و برزو ارجمند که نمی‌خواهد کسی با کفش وارد خانه شان شود و همین ماجرایی را رقم می‌زند که سیاهی درخشان اش تا پایان مخاطب را محاصره می‌کند، می‌خنداند و امان اش نمی‌دهد …و ...
  • گزارش تخلف

📢چرا «سلبریتی» ها، مرجع مناسبی برای معرفی کتاب نیستند؟

جعفرآبادی: ◀درست ده سال قبل، وقتی هفته‌نامه مشهور «همشهری جوان» از پسرک جوانی که به بهانه‌ی موفقیت سریال شبانه‌ی عاشقانه‌ای، تبدیل به ستاره‌ی آن روزهای سینما و تلویزیون شده بود پرسید چه کتابی به مخاطبین نشریه‌ی ما پیشنهاد می‌دهید، پاسخ عجیب بود: «بدون تعارف باید بگویم اهل مطالعه نیستم. به نظرم کتاب خواندن یک‌جور وقت تلف کردن است و هیچ‌وقت نتوانستم با کتاب ارتباط برقرار کنم!.» او البته باصداقتی بیش و کم طنز، چیزی که واقعا در دل داشت را گفته بود؛ اما روشن است که چقدر راحت و ساده می‌توانست برای حفظ وجهه‌ای روشنفکرانه بر قامت ستاره‌وار خود، از علاقه‌اش به مطالعه بگوید و کتابی را که همان روزها دست کسی دیده بود را، جای کتاب موردعلاقه‌اش جا بزند. ستاره‌ی مذکور این کار را نکرد، اما دیگرانی این کار را می‌کنند، و «دیگران‌تر» هایی (!) هم پیشنهاد این بازیگرها و خواننده‌ها و ورزشکاران را، زود به کتابخانه‌ی خود اضافه می‌کنند. دلیل‌؟ روشن است. آنچه سلبریتی معرفی کند، حکما محصول دندان‌گیری ست. چه دم‌نوش نعنایی باشد، چه کتاب …◀کتاب مشهور «بی‌شعوری»، چیزی قریب به دو سال قبل (و شاید کمتر) روی دور تمام‌نش ...
  • گزارش تخلف

📢ماجرای مشاجره بهرام صادقی با ابوالحسن نجفی

موحد: ◀من زمانی بهرام صادقی را ملاقات کردم که بهرام صادقی تمام شده بود. بهرام صادقی و تقی مدرسی، نویسندۀ یکلیا و تنهایی او، کارشان را با هم شروع کردند و متأسفانه با هم گرفتار اعتیاد هم شدند. فکر می‌کنم امروز دیگر باید این‌ها را گفت. وقتی کسی دچار اعتیاد می‌شود اگر هنرمند هم باشد در آن اوایل نوعی شکوفایی هنری و انرژی کاذب را تجربه می‌کند. این اتفاقی بود که برای صادق هدایت هم افتاد. برنامۀ روزانۀ تقی مدرسی و بهرام صادقی این بود که بعد از مصرف مواد مخدر به سینما می‌رفتند و بعد از هم جدا می‌شدند و هر کسی می‌رفت پی نوشتن خودش. من این‌ها را از قول ابوالحسن نجفی می‌گویم …◀بهرام صادقی، خجول بود و محجوب. اما وقتی از خود به‌در می‌شد، به‌شدت پرخاشگر و حتا وقیح می‌شد. در یکی از همین حالات در جلسه‌ای در تهران به ابوالحسن نجفی توهین کرد. ...
  • گزارش تخلف

📢قهرمان شاعر رمان پاسترناک.. 📃هملت.. صداها خاموش شده و من بر صحنه آمده‌ام

تکیه داده به چارچوب در. سعی می‌کنم پژواک‌های دور چیزی را بشنوم. که دورانم می‌خواهد با خود بیاورد. شب با هزاران دوربین اپرایش. نگاهش را بر من متمرکز می‌کند. ابا، پدر،. می شود این جام را از من درگذری؟. جدیتت در تصمیمت را دوست می‌دارم. و حاضرم این نقش را بازی کنم. ...
  • گزارش تخلف

جهان را منور می‌کند، ولی نویسنده در تاریکی فرو می‌رود …◀ابداع، آسانتر از کشف است

مشکل‌ترین کار این است که واقعیت را با تمام جزئیات تنوعش، و در صورت امکان به جامع‌ترین شکل، نشان دهی، چون همین چهره هایی هم که هر روز می‌بینیم، مانند انبوه نامشخص حشرات، از کنارت می‌گذرند …◀خاطرات خوش، اگر با غم عجین باشند، طعم بهتری دارند. این است که من درواقع غمگین نیستم بلکه جویای لذتم …📒گفتگو با کافکا. ✒گوستاو یانوش. ✏فرامرز بهزاد. 📎انتشارات خوارزمی. ...
  • گزارش تخلف

📢آموزش ادبیات کاراگاهی/ ٣. نفس خوانندگان را در سینه حبس کنیم؟

نوید فرخی: آلفرد هیچکاک تفاوت بارز بین غافلگیری و تعلیق را به خوبی نشان داده است. به گفته‌ی او، «غافلگیری» مثل بمبی است که بدون هشدار قبلی زیر میز صبحانه خانواده منفجر می‌شود. اما تعلیق زمانی است که بمب را از قبل به مخاطبان نشان دهید، و آن را با صحنه‌های خانواده‌ی بی اطلاع با هم تلفیق کنید تا تماشاگر را در انتظار انفجار بگذارید، آنوقت تعلیق خواهید داشت. تعلیق با اینکه صرفا مشخصه ادبیات کاراگاهی نیست اما کمال و تمام می‌توان آن را در ظرف این ژانر تعریف کرد و بیش از هر جای دیگر به کمک نویسندگان این گونه ادبی خواهد آمد. در این نوشتار شش ترفند ساده برای ایجاد تعلیق را با هم مرور خواهیم کرد. ◀نفوذ به مخاطب: باید به طرز بی پروایی خواننده را به درون داستان ببرید، او را هیجان زده کنید. سیر رخدادهای داستان تان باید به گونه‌ای باشد که خواننده را از پیشگویی و پیش بینی باز دارید و او را دچار همان میزان استرسی کنید که کاراکترهای تان به آن گرفتار شده‌اند. مثلا قهرمان داستان تان را در یک زیرزمین با سه دشمن خطرناک روبرو کنید، و مستقیما وارد افکار این فرد شوید. نتیجه حاصل از این کار این خواهد بود که خوا ...
  • گزارش تخلف