📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


نظر آلفرد آندرش در مورد نقد:. توصیه می‌کند که ان را بخوانند یا نخوانند

وظیفه نقد ارائه اطلاعاتی است در مورد فرم، سبک، شیوه و محتوای اثر. پس از دادن چنین اطلاعاتی منتقد می‌تواند نظر شخصی خود را نیز ارائه دهد. فقط در این جهت است که می‌تواند تا حدودی به نویسنده کمک کند. صفحه ۱۲۳ از کتاب گفتگو با ده نویسنده‌ی آلمانی زبان/هرست بینک/ترجمه رحیم دانشور طریق ...
  • گزارش تخلف

میخواستم همه‌ کارهایم را بکنم. و سر فرصت به دنبال او بروم …می‌خواستم اول. دنیا را عوض کنم،

کتاب‌ هایم را بنویسم،. اسم و رسم به هم بزنم،. برنده شوم،. و بعد با دست‌های پر به دنبالش بروم …خبر نداشتم که «عشق منتظر آدم‌ها نمی‌ماند». و خط بطلان می‌کشد روی آنها. که حسابگر و ترسو و جاه‌ طلب اند!. درخت گلابی، گلی ترقی. ...
  • گزارش تخلف

📚. 🍁🍁🍁🍁🍁. نوشته:

درباره‌ی داستان: بابایم بعد از سه ساعت و نیم که در توالت، حمام و دستشویی به خودش رسیدگی می‌کند، با همان لباس و همان جوراب و همان قیافه جلوی ما می‌آید. خواهرم می‌گوید: «وای چقدر خوب شدی بابای کودک فهیم.» اما من می‌گویم: «بابا که فرق ننموده.» بابایم توضیح می‌دهد: «یک عقشولی قهرمان، هیچ وقت فرق نمی‌نماید.» بابایم راهی می‌باشد. من هم می‌روم تا مراسم را به صورت زنده تماشا نمایم. بابایم وارد جمع می‌شود، هیچ کس بلند نمی‌شود، بابایم می‌گوید: «خواهش می‌کنم، بفرمایید.» او پشت میکروفن می‌رود و من هم کنار او می‌ایستم. همه به صورت خیره به بابایم نگاه می‌کنند. بابایم می‌گوید: «ممنونم، تشویق لازم نمی‌باشد.» و به مدت خیلی درباره باغچه و آبادی و گل و محبت و شله‌زرد و قربان صدقه و استخر و سونا و جک…. کوز (نمی‌دانم انگار بابایم باز هم فحش داد) و همه چیزهایی که به خواهرم می‌گوید و خواهرم خوشحال می‌شود، حرف می‌زند. همه به صورت برو بر به بابایم نگاه می‌کنند. بابایم به من می‌زند و می‌گوید: ‌ «می‌بینی همه چطور کف نموده‌اند؟» و به جمعیت ادامه می‌دهد: ‌ «اگر سؤالی دارید بپرسید؟» ...
  • گزارش تخلف

نویسنده کتاب: یکی از روزهای آخر بهار سال هشتاد و یک بود که من جانداری به نام امیر ژوله را دیدم!

او شبیه میله پرچم بود. او فکر می‌کرد یک ورزشی نویس است. او فکر میکرد چون در نشریات تماشاگران، پیام آور و جهان فوتبال مطلب نوشته حتما ورزشی نویس است؛ اما اشتباه می‌کرد، نبود. عمرا. او یک طنز نویس بود. این را خودش هم نمی‌دانست. یعنی عقلش نمی‌رسید که بداند. برای همین هم شروع کرد به نوشتن مطالب ورزشی و به این ترتیب او مثل بقیه زندگی اش یک راه اشتباه را ادامه داد. مطالب ورزشی او در چلچراغ چاپ می‌شد و خودش کلی احساس می‌کرد دارد ورزشی نویس بزرگی می‌شود، اما نمی‌شد. ...
  • گزارش تخلف

داستانک «کبوتر» نوشته «فرانتس هولر» نویسنده سوییسی

بال یک هلی کوپتر جنگی، کبوتری را که در منطقه‌ی جنگی پرواز می‌کرد تکه پاره کرد. یکی از پرهای سفید زیبایش بالای حیاط خانه‌ای چرخید و چرخید و به دست کودکی افتاد. کمی بعد پدربزرگ و مادربزرگ و مادر کودک مجبور به فرار شدند. مادر چند تکه لباس قاپ زد و آن‌ها را با مدارک و کمی پول و جواهر توی یک چمدان ریخت. پدربزرگ دو شیشه آب پر کرد و مادربزرگ آخرین نان و چند تا سیب و یک بسته شکلات برداشت و کودک پر را … ...
  • گزارش تخلف

زیستن با کلمه‌ها، زیستن آن‌ها در من است که در زیر پوست من، در گوشت من، در امعا و احشاى من زندگى مى کنند، زندگى مرا مى کنند

اگر خلقشان نکنم، خلقم مى کنند، نه خالق چیزى در کلمه مى مانم و نه در کلمه مى مانم. کلمه رفتارش را از رفتار من مى گیرد، سطح خود را از عمق من برمى دارد، بالا مى آید، از دهلیزهاى درون من مى گذرد، زبان مى شود، گاهى دهان، حنجره، گوشت و خون مى شود، پوست مى شود؛ پوست کلمه و کلمه ى پوست. که پوست هاى ما براى عبور از واژه معبرند …. چهره ى پنهان حرف. ...
  • گزارش تخلف

حمید هامون: ای علی عابدینی/ ای بچه محل صمیمی/ استاد من/ آقای من/ چرا باز غیبت زد؟ /کی بودش؟

/ هشت سال پیش بود/ یا شاید ده سال پیش بود/ که یهو غیبت زد/ نمی‌دونم واسه چی/ وقتی هم باز اومدی/ خونوادت نبودن/ باز نمی‌دونم واسه چی/همه دنیا رو گشتی پی‌شون/ نرسیدی بهشون/ وقتی پیدات شد و برگشتی خونه/ مونس‌ت تنهایی بود و انتظار/ آخ که چه زجری تو کشیدی علی جون/ تو همون تنهایی‌هات بود که به راهت رسیدی/ به لائوتسه به بودات/ به علی و حلاجت/ به حافظت …. [هامون- داریوش مهرجویی] ...
  • گزارش تخلف

از شیخ خرقان پرسیدند:.. جوانمردی چیست؟.. گفت:

آن سه چیز است. اول سخاوت. دوم شفقت بر خلق. سوم بی نیازی از خلق …. و دگر بار شیخ فرمود:. به پلاس پوشی و جو خوردن. کس جوانمرد نگردد. بل که از تحصیل معارف. جوانمردی پدید آید … (نامه دانشوران ج ۱ ص ۳۰۱ &apos ص ۳۰۲). ...
  • گزارش تخلف

یادداشتی بر داستان روضه نوح / نوشته حسن محمودی

علی رشوند (چاپ شده در روزنامه بهار مورخه ۲۱ آبان ۱۳۹۴). جنگ از مقوله هایی است که در ساختارتاریخ بشری امری پذیرفته شده است. همواره جنگ‌ها درجابجایی قدرتها، فرهنگ‌ها، اقتصادها و نژادها نقش داشته و دارد. این که در مقوله جنگ درکدام طرف قضیه هستیم ظالم یا مظلوم. روایت داستانی براساس باور نویسنده روایت می‌شود. نوشتن درباره جنگ به نظرم نوشتنی سترگ ودرعین حال حساس برانگیزاست. نویسنده‌ای که دست به قلم می‌شود درباره جنگ می‌نویسد زاویه دیدی را در روایت داستانش مدنظر قرار می‌دهد که شاید دربیشتر داستان‌ها به آن پرداخت نشده است. این زاویه دید «داستان جنگ از منظر نویسنده» تعبیر می‌شود که بهانه و علت نوشتن او از جنگی می‌شود که نسبت به آن تجربه مستقیم یا غیرمستقیم و یا اصلا تجربه‌ای نداشته است. بامراجعه به ادبیات جهان همینگوی «ضمن اینکه در مبارزات داخلی اسپانیا حضور داشت و ‏رمان ناقوس‏ها برای که می‏نوازد ‏او برگرفته از ‏این جنگ ‏داخلی است، خود از زخمیان جنگ جهانی اول نیز بود.» تولستوی «نیز ‏تصویرگر ‏زوایای دقیق و صحنه‏های ‏غریب جنگ‏های روسیه و فرانسه در ‏رمان عظیم جنگ و صلح است. ...
  • گزارش تخلف

موارد ی که به عنوان نمونه آورده شده است با حوادث و اتفاقات بازه زمانی سالهای ۱۳۶۶ مطابقت می‌کند وبرهه‌ای از حوادث جنگ تحمیلی را تو

• نمودهای زندگی و پویندگی درجنگ. دنوشر درشاخصه سوم تاکید دارد نویسنده بایستی نمودهای زندگی درجنگ را طوری برجسته نماید که علیرغم وجود عامل مخرب جنگ این زندگی است که مهم و ضروری جلوه می‌کند و آدمیان جان هایشان رامهم می‌شمارند و برای زندگی اهمیت قائل اند. در داستان نویسنده محمودی به ده‌ها نمود زندگی اشاره می‌شود که علیرغم سایه هولناک بمباران‌ها وشلیک موشک‌ها زندگی درداستان جریان دارد. - مرگ سوسن دختر همسایه را توی آینه ماشین می‌بینند هر پنج نفرشان باچشم‌های خودشان شاهد ماجرا هستند … …. شبانه با پیکان مدل ۵۷ می‌زنند به چاک ص۴۰ (نجات جان آدمها). - مادر بیدارباشد ذکر می‌گوید سجاده‌اش را از بیست وهفتم مهر جمع نمی‌کند هزاررکعت نمازقضا و حاجت بیش‌تر خوانده است ص۱۹۲ ((رازو نیاز به جای نفرین)). - پیرزن نودساله انارهای درشت آویزان را از شاخه‌ها وارسی می‌کند. به دنبال اناری می‌گردد که راحت بتواند آب تلویش کندص۲۰۲. - با اعلام نتایج کنکور و پیچیدن خبر رتبه او درمیان بیش از یک میلیون داوطلب شادی و شکرگزاری شهر را یکپارچه تعطیل می‌کندص۲۴. ...
  • گزارش تخلف

Telegram. me/anjomane_dastani_rahtaab

«داستانک» در ادبیات رایج نویسندگی خیلی نام آشنایی نیست یا حداقل کمتر به آن پرداخته شده و می‌شود و ما هم عموما کمتر با نام آن برخورد کرده‌ایم و یا اینکه دیده‌ایم اما نسبت به آن بی تفاوت بوده‌ایم. با این وجود «داستانک» چیزی است که هست و اتفاقا طرفدار هم دارد. اما سوال اینجاست که داستانک چه نوع قالبی است و چه مختصاتی دارد؟. اخیرا کتابی تحت عنوان «کوتاه‌ترین داستانهای دنیا» – The World’s Shortest Stories– بدستم رسیده که شامل ۵۵ داستانک ۵۵ کلمه‌ای است و انتشارات Running Press Book Publishers در آمریکا آن را منتشر کرده است. داستانک‌های آن تنها ۵۵ کلمه‌ی انگلیسی هستند و توسط نویسندگان مختلف- معاصر- آمریکا نوشته شده و انتشارات مورد نظر بعد از بررسی آنها را انتخاب و منتشر نموده است. «استیو ماس» – گرد آورنده و تدوین کننده این کتاب- مقدمه آن را اینگونه شروع می‌کند:. «یک داستان چقدر می‌تواند کوتاه باشد و بعد در عین حال، یک داستان هم به حساب بیاید؟» شولتز «چند سال پیش در کتاب طنز کارتونی خودش به نام» بادام زمینی «به این سوال اینگونه جواب داده است.» لینوس «-یکی از شخصیت‌های داستان- به» لوسی «پیر می‌ ...
  • گزارش تخلف

فارغ‌التحصیلان از فرنگ‌برگشته … …. برشهایی از کتاب «کشف‌الغرائب یا رسالهٔ مجدیه»:

فرستادن محصل به خارج از کشور برای آموختن علوم جدیده و آشنایی با پیشرفت بلاد غرب در عرصه‌های گوناگون که از دوران فتحعلی‌شاه اندک جانی گرفت با تصویب قانون اعزام محصلان ایرانی به خارج‌ از کشور، در دوران صدارت امیرکبیر گسترش بیشتری یافت. این اقدام امیدی بود بر افزایش بکارگیری تجارب‌ و دانش‌ کشورهای خارجی در راه حل و فصل معضلات و بحران‌های پیشاروی مملکت. امیدی که گویا دستکم در دوران ناصرالدین‌شاه راه به جایی نبرده بود …در بخشی از کتاب آمده است:. به گفتۀ مجدالملک، این فارغ‌التحصیلان از فرنگ‌ برگشته چون به سرزمین مادری بازمی‌گردند منتقد صدر تا ذیلند اما چنان که منصبی در اختیارشان قرار می‌گیرد نه تنها زبان به کام و شمشیر به نیام بازمی‌گردانند که به جای حل معضلات به سوءاستفاده از موقعیت و شهرتشان به عنوان رجال «از فرنگ ‌برگشته» مشغول شده و از این پوشش برای ظلم و تعدی و فساد بهره می‌برند: «این انگورهای نوآورده با نطق‌های متاسفانه، ‌ گاه از بخت بد خود اظهار تعجب می‌کنند که از ولایات منظم به این زودی چرا به ممالک بی‌نظم رجعت کرده‌اند … همین که مصدر کار و شغلی شدند به اطمینان کامل که قبح اعمال ایشا ...
  • گزارش تخلف