📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


حسن محمودی: یکی دیگر از نشریاتی که این هفته خواندم و البته هر ماه چشم به راهش هستم جهان کتاب است

شماره ۳۱۷ آن یک مطلب از عبدالله کوثری دارد که به خواندنش می‌ارزد. ترجمه‌ای است از مصاحبه یی با خوسه دونوسو که اخیر ترجمه کوثری از باغ همسایه او منتشر شده است و تعریف زیادی از آن شنیدم. خوسه دو نو سو، نویسنده شیلیایی است که کوثری با این رمان برای اولین بار آن را به مخاطب فارسی زبان معرفی می‌کند. کوثری در لید مطلب از آن زیاد تعریف کرده است و او را از نویسندگان دوران شکوفایی رمان امریکای لاتین به حساب اورده است که نقش زیادی در شکوفایی آن داشته است. باید این مصاحبه را بخوانید تا متوجه بشوید حتی در مصاحبه‌های شان هم یک دنیا حرف برای گفتن دارند. ...
  • گزارش تخلف

تمام داستان چیستا و علی را تا امروز، اینجا بخوانید/ متن کامل داستان جدید چیستا یثربی/

چیستا یثربی در حرکتی بدیع داستان واقعی زندگی خودش را که به آن سبک اعترافی یا خاطره‌گویی گفته می‌شود، قسمت به قسمت در فضای مجازی منتشر می‌کند. تا کنون ۱۷ قسمت از داستان «پستچی» منتشر شده و موج داستان خوانی را در شبکه‌های اجتماعی به راه انداخته است. ...
  • گزارش تخلف

پنجشنبه‌ها با انجمن ماتیکان داستان..۱

بخش نوبل خوانی در نشست این هفته انجمن ماتیکان داستان به نقد و بررسی داستان کوتاه «یک میهمانی یک رقص» از ایزاک باشویس سینگر اختصاص دارد. ***همچنین این داستان در گروه انجمن در تلگرام، پنجشنبه ساعت ۱۰ شب نقد و بررسی خواهد شد …۲. بخش داستان خوانی حاضران: لطفن برای ارائه داستانهایتان در نشست و مورد نقد و بررسی قرار گرفتن آن، قبلن نوبت بگیرید …۳. آفرینش داستان؛ دوره نخست (پیرنگ): این هفته نیز به دنبال مباحث پیشین درباره آستانه (آغاز) در داستان گفتگو خواهیم کرد …. نشست هفتگی انجمن ماتیکان داستان. پنجشنبه‌ها از ساعت ۴:۳۰ تا ۶:۳۰ عصر. نشانی: مشهد مقدس-. بولوار سجاد - حامد جنوبی۱۲- پلاک ۱۰۸ - کافه گالری رادین. ورود برای همه علاقه مندان ادبیات داستانی و داستان نویسی آزاد و رایگان است …به کانال انجمن ماتیکان داستان در تلگرام بپیوندید و این کانال را به دوستان خود و دیگر گروههای ادبی معرفی کنید …فضایی برای دوستداران داستان و داستان نویسی. ...
  • گزارش تخلف

جان ناپلئون. ایرج پزشکزاد

درباره کتاب: دائی جان ناپلئون را در هر کجای دنیا و در هر جامعه‌ای می‌توان پیدا کرد. دائی جان ناپلئون داستان مرد پریشان احوالی است که به دلیل ناکامی هایش در زندگی واقعی، در ذهنش از خود ناپلئونی ساخته است و گمان می‌کند که انگلیسی‌ها قصد نابودی اش را دارند. این کتاب چنان بر دل ایرانی‌ها نشست که بعد از انتشارش در سال ۱۹۷۳ هزاران نسخه از آن به فروش رفت. قصه دائی جان ناپلئون در باغ بزرگی اتفاق می‌افتد که سه عمارت در آن وجود دارند: خانه قهرمان داستان، خواهرش و برادر کوچکترش که با وجود اینکه با درجه پایینی از ارتش بازنشسته شده، به او سرهنگ می‌گویند. بر این باغ دائی جان ناپلئون و بیماری پارانویایش حکم می‌رانند. شخصیت پردازی هنرمندانه نویسنده، طبقات مختلف اجتماع را به تصویر می‌کشد: مامور اداره آگاهی، مامور دولت، زنان خانه دار، پزشک، قصاب، واعظ چاپلوس، خدمتکار، واکسی و یکی دو نفر هندی. تمام این افراد به باغی رفت و آمد می‌کنند که صحنه تمام دعوا‌ها، دسیسه‌ها و گرفتاری‌های خنده دار است. با وجود اینکه رمان دائی جان ناپلئون با توصیفاتش جامعه را به نقد می‌کشد، اما با این حال نشان دهنده پیچیدگی، سرزندگی ...
  • گزارش تخلف

۱۲ آبان، سالروز تولد نویسنده‌ای که اصفهان را «نصف جهان نامید»

١١٤ سال پیش، برابر با سوم نوامبر ١٩٠١ میلادی، آندره مالرو، نویسنده، منتقد هنری و وزیر فرهنگ فرانسوی در پاریس به دنیا آمد. مالرو در ۲۱ سالگی و همراه با همسرش به کامبوج تحت استعمار فرانسه رفت و روزنامه‌ «هندوچین در زنجیر» را منتشر کرد. او پس از بازگشت به فرانسه رمان «وضعیت بشر» را نوشت که جایزه معتبر «گنکور» را دریافت کرد. مالرو با شروع جنگ داخلی اسپانیا در نقش خلبان به نیروهای جمهوری‌خواه پیوست. او در جنگ جهانی دوم نیز راننده تانک بود که دستگیر شد، ولی توانست فرار کند و به نیروهای مقاومت فرانسه بپیوندد. مالرو پس از جنگ از دولت فرانسه مدال مقاومت و صلیب جنگ و از دولت بریتانیا نشان خدمت برجسته را دریافت کرد. او طی ٢ دوره در دولت‌های شارل دوگل، سمت‌های وزیر اطلاع‌رسانی و وزیر فرهنگ را بر عهده داشت. آندره مالرو در طول عمر ۷۵ ساله خود به کشورهای گوناگونی سفر کرد و به گفته خود بیش از همه شیفته تمدن کهن ایران بود. از او جمله‌ای نقل شده است به این مضمون که: «چه کسی می‌تواند ادعا کند زیباترین شهر دنیا را دیده وقتی هنوز اصفهان را ندیده باشد؟» ...
  • گزارش تخلف

این روزها در خانه، ماشین و محل کارم به لطف دوستی، «بزم شاعران» مهدی سهیلی را گوش می‌دهم

برنامه‌ای که قریب پنجاه سال قبل از رادیو با اجرای او برگزار شد و در آن چهره‌های مطرح ادبیات و هنر ایران دعوت شدند و شعر خواندند و گپ زدند و خاطره تعریف کردند. از خسرو فرشید ورد و باستانی پاریزی و سیمین بهبهانی تا ابوتراب جلی و بیژن ترقی و مهرداد اوستا و ایرج و گلپا و فرهنگ شریف و …. جدا از زیبایی شعر و سخنان نغزشان چیزی که آه از نهاد من بر می‌آورد لحن گفتار آنهاست. همه‌ی میهمانان بدون استثنا با زبان و لحنی فخیم و آراسته و ادیبانه با هم گفتگو می‌کنند حتی وقتی که می‌خندند و یکدیگر را به کلامی و جمله‌ای کنایه وار می‌نوازند یا شوخی می‌کنند. افتادگی و وقار و متانتشان وقتی که در مقام معرفی خود تنها به نام و فامیل اکتفا می‌کنند و از به کار بردن الفاظ و القلب پرهیز می‌کنند و گاه مجری به اجبار فهرستی از کتابها و آثار ارزشمندشان را یاد آور می‌شود. صداقت و شیرینی بیانشان، داستانها و خاطرات جذابشان، کلام و لحن موقرانه و البته تن صدا و نحوی صحیح ادای واژگان و کلمات بیش از پیش مرا از امروزی‌ها نا امید می‌کند. ادبیات نوشتاری که پیشکش. زبان گفتارمان هم به قهقرا رفته است. هرگز نخواهم توانست با این گفتا ...
  • گزارش تخلف

دل‌ام گرفت بعد از دیدن مصاحبه‌ی خانه‌گی ارسلان براهنی با پدرش رضا براهنی (لینک در اولین کامنت)

غول‌های قدیمی‌تر ادبیات ایران با هم خوب نبودند همواره همدیگر را متهم کردند رقابتی بود یا نبود بازار کوچک کتاب و مجله‌ای بود و انگار مسابقه‌ای که خط پایان ندارد اما سیاهی‌لشگر پشت‌سرشان که گاه همه‌ی آن‌چه غول‌ها نوشته‌اند نخوانده‌اند پشت پرچمی راه افتادند و به آن دیگری دشنام دادند قانونی هم نبود که مهدی اخوان‌ثالث، شهریار، گلستان یا براهنی را در سنین بازنشسته‌گی از مصاحبه بازدارد. کلمه‌ها در مصاحبه‌ها یا نامه‌ها جابه‌جا شد یا نشد راه دشنام بسته نشد. امروز یا همه در امامزاده‌طاهر و قطعه‌ی هنرمندان و این‌طرف و آن‌طرف خفته‌اند یا پا به سن گذاشته‌اند. ادامه‌ی دعواها اگر بخواهند هم برای‌شان ممکن نیست. نکته‌ این‌جاست که ترکیب نویسنده‌ی سیاسی از همین دعواها بیرون می‌آید. شاید با پایان دوره‌ی غول‌ها بالاخره روزی برسیم به این باور که نویسنده یا داستان‌نویس چریک نیست نویسنده مبارز سیاسی نیست نویسنده اپوزیسیون هیچ سیستم حکومتی نیست که اگر بشود پایان نویسنده‌گی اوست او داستان و فهم خودش از تاریخ و اجتماع را می‌نویسد ممکن است کسی را خوش بیاید یا نیاید. نسل غول‌ها نگذاشت چنین مفهومی پا بگیرد. خودش آن ...
  • گزارش تخلف

«دوست دارم با تو باشم چون هیچ وقت از با تو بودن خسته نمی‌شوم. هرگز دلزده نمی‌شوم

فکر کنم به خاطر این است که به تو اعتماد دارم، به افکارت اعتماد دارم. می‌توانی بفهمی چه می‌گویم؟ همه آن چه در تو می‌بینم و هر آن چه نمی‌بینم را دوست دارم. با این همه ضعف هایت را می‌دانم. اما احساس می‌کنم همین نقاط ضعف تو و نقاط قوت من هستند که با هم سازگارند. ترس‌های مشترک نداریم. حتی پلیدی‌های ما هم به هم می‌آیند!» - ...
  • گزارش تخلف

ﭘﻴﺘﺮ ﻭﻳﻞ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ!. ﭘﻴﺘﺮ ﻭﻳﻞ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻓﻘﻂ ﺳﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩ. ﺳﻼﻡ، ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺧﺪﺍﻧﮕﻬﺪﺍﺭ

ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ، ﭘﻴﺘﺮ ﻭﻳﻞ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻛﺴﻲ ﻋﺼﺒﺎﻧﻲ ﺷﺪ. ﻛﻠﻲ ﻛﺘﺎﺏ ﻭ ﻟﻐﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪ. ﺗﺎ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﮕﻮﻳﺪ: ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ!. ﻟﺒﺎﺳﺶ ﺭﺍ ﺗﻨﺶ ﻛﺮﺩ،. ﺭﻓﺖ ﺭﻭﺑﻪ ﺭﻭﻱ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ،. «ﺳﻼﻡ، ﺣﺎﻝ ﺷﻤﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﻭﻳﺪ ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ، ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻆ»!. ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺧﻮﺏ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ. ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻳﻚ ﺭﻭﺯ، ﭘﻴﺘﺮ ﻭﻳﻞ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪ. ﻛﻠﻲ ﻟﻐﺖ ﻧﺎﻣﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﻳﺎﺩ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﮕﻮﻳﺪ: «ﺩﻭﺳﺘﺘﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ». ...
  • گزارش تخلف

کتاب:دختری از پرو. ماریو بارگاس یوسا

ریکاردو نخستین بار در ابتدای نوجوانی در دهه ١٩۵٠در یکی از بهترین محلات لیما با دختری اشنا می‌شود که او را شیلیایی کوچک می‌نامد. اشنایی که بر سراسر زندگی او سایه می‌افکند. در ان دوران شادی و بی خیالی ان دو نیز مانند سایر نوجوانان ان زمان از شنیدن موسیقی لذت می‌برند و جز غم عشق نگرانی دیگری نداشتند. اما انروزها نمی‌شد پیش بینی کرد که همان دختر, چند سال بعد در کوبای کاسترو به یک چریک مبارز تبدیل شود و سپس در پاریس, در دوران شادی پس از جنگ, به همسری یک سیاستمدار فرانسوی در می‌اید. و ریکاردو از سالی به سال دیگر و از یک کشور به کشوری دیگر با اشتیاق پایان ناپذیر دختر اتشپاره را جستجو می‌کند.. این کتاب, یک تراژدی, کمدی درخشان که در ان فرشته عشق مسیر تازه‌ای میان. پاریس, لندن, مادرید, لیما ترسیم می‌کند. زیرا دختری از پرو, جغرافیای مدرن عشقی دیوانه وار نیز هست. ...
  • گزارش تخلف

روشنفکرکشی در ایران

«روشن» در شماره جدید خود با تیتر «روشنفکرکشی در ایران» سراغ بازخوانی سرنوشت برخی از روشنفکران کوچ کرده از کشور پرداخته است …به گزار مد و مه به نقل از مهر؛ غلامحسین ساعدی، قصه‌نویس و نمایشنامه نویسی بود که پیش از انقلاب به زندان افتاد، شکنجه شد و پس از انقلاب هم جلای وطن کرد. مجله روشن در یک گزارش سه‌پاره به زندگی و مرگ این نویسنده پرداخته است؛ تحلیل روانکاوانه نامه‌های ساعدی به همسرش و بررسی رییشه‌های روشنفکرکشی در ایران از جمله سوژه‌هایی است که در این گزارش‌ها به آنها پرداخته شده است … «خواص بی‌بصیر؛ مدل سعدی ۲۰۱۵» عنوان مطلبی است به قلم هیو مایلز از ایندیپندنت که با زیرعنوان «آیا باید منتظر کودتای نرم در عربستان بود؟» ترجمه فارسی آن را در شماره جدید «روشن» می‌خوانیم. رمزگشایی از اختلال تلگرام که ۲۰ میلیون کاربر ایرانی را به دردسر انداخت، از دیگر مطالب این نشریه است …دوهفته‌نامه «روشن» در شماره تازه خود دو گزارش دارد با این هدف که خدمتی را که شایعه به داعش می‌کند، تحلیل کند و به این سوال می‌پردازند که این فرقه تروریستی جدید چگونه از کار تبلیغی و رسانه‌ای در جنگ بهره می‌برد؟ این نشریه ...
  • گزارش تخلف

«پلی بر رودخانه درینا»

نام یک کتاب ادبی است که توسط «ایوو آندریچ»، نویسندهٔ اهل «یوگوسلاوی» نوشته شده‌است. کتاب «پلی بر رودخانه درینا» اثر جاودانه آندریچ در سال ۱۹۶۰ برنده جایزه نوبل شد. او در این کتاب با تشریح شهر کوچکی در کنار پل رودخانه درینا، سیر تاریخ و روحیه مردم را از دوران سلطه ترک‌ها تا رونق بورژوازی چنان استادانه بیان می‌کند که خواننده با تاریخ چهار قرن از نظر تحول‌های اجتماعی آشنایی پیدا می‌کند. کتاب، نمونه عالی‌ترین آثار ادبی جهان است و می‌توان آن را همپایه جنگ و صلح تولستوی دانست. ایوو آندریچ در این کتاب به بازنویسی تاریخ ملت یوگسلاوی می‌پردازد که سال‌ها علیه سلطه خارجی مبارزه کردند و سرانجام آن‌ها را از خاک خود راندند. آندریچ، طبع سرکش و نافرمان مردم یوگسلاوی و صربستان، پراکندگی مذهبی، و تعصب خشک سلطه گران را به خوبی در سطر سطر داستان خویش نمایش می‌دهد و برای ارتباط قسمت‌های مختلف داستان (که سال‌های بسیار طولانی و فاصله‌های زمانی زیادی را در بر می‌گیرد) از یک پل زیبا و عظیم که توسط عثمانی‌ها بر فراز رودخانه همیشه خروشان درینا ساخته شده استفاده می‌کند. قتل و غارت، خیزش ملل مغلوب، نیروی گریز از م ...
  • گزارش تخلف