📚 داستان‌نویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکان‌داستان را به شیفتگان فرهنگِ ایران‌زمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکان‌داستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani


📢وقتی دولت‌آبادی خودش را دار زد

صفاری: یادم هست چند سال قبل از انقلاب رفته بودم به دیدن افتتاحیه نمایش «در اعماق» گورکی به کارگردانی مهین اسکویی در دانشگاه تهران. محمود دولت‌آبادی نقش شاعری را بازی می‌کرد که در پایان نمایش خودش را دار می‌زند. این شاعر متافری است از روح آزادی‌طلب اعماق جامعه. با مرگ او اما کار تمام نمی‌شود و یک گروه کر در پس‌زمینه دم می‌گیرد (خورشید طلوع می‌کند/ خورشید غروب می‌کند/ اما در/ زندان من تاریکی است) طولی نمی‌کشد که تماشاگران نیز با آنها همصدا شده و پس از خروج از سالن نیز به خواندن ادامه می‌دهند تا نهایتا به وسیله پلیس انتظامات در میدان انقلاب کنونی پراکنده می‌شوند. تردیدی نیست که چنین جامعه‌ای در پشت آن ظاهر آرام، دارد برای دگرگونی و چه بسا انقلاب خودش را آماده می‌کند. من آن شب به چشم خود دیدم که شعر قادر است آدم را از جایش بلند کند. اشعاری که طی آن سال‌ها تا مقطع انقلاب ورد زبان می‌شود و نقش مهمی در تهییج توده‌ها داشته غالبا شعاری بودند که تاثیرشان زمانمند و لحظه‌ای است و به غنای فکری و روحی آدمی کمکی نمی‌کند. تعدادی از شنوندگان و خوانندگان این قبیل اشعار نیز با وجودی که سابقه مطالعه اشعار ...
  • گزارش تخلف

📢کتابخانه‌های کشور را به رمان‌ها و داستان‌های ارزشمند فارسی تجهیز کنیم

جعفریه، مدیر نشر ثالث: من قبول ندارم که کتاب‌های ترجمه بهتر از رمان و داستان ایرانی است و ما کتاب خوب داخلی نداریم زیرا در حال حاضر کتاب‌های داخلی بسیار خوبی نیز منتشر می‌شوند و مورد استقبال مخاطب‌ها قرار می‌گیرد. ما نباید انتظار داشته باشیم که آثار ارزشمند فارسی مانند آثار ترجمه فروش داشته باشند و اگر می‌خواهیم این آثار دیده شوند باید کتابخانه‌های سراسر کشور را به این آثار تجهیز کنیم تا نویسنده جوان رفته رفته در کشورش شناخته شود، اتفاقی که این روزها به شکل مطلوبی شاهد آن نیستیم. (منبع: ایبنا). ...
  • گزارش تخلف

📌از بایگانی ماتیکان داستان.. 📢روشنفکران قبیله‌ای!

طلوعی: ◀روشنفکران ایرانی همیشه در موافقت با جریان‌های اجتماعی غالب، چه از داخل و چه از خارج، دچار بحران هویت می‌شوند. بسیاری از آدم‌ها در دهه‌های ٢۰ و ٣۰ توده‌ای می‌شوند، چون هیچ جریان فکری دیگری وجود نداشته است!. ◀ظاهرا روشنفکر ایرانی از این غافل است که اساسا روشنفکری امری فردی است و نمی‌توان او را روشنفکر قبیله‌ای یا قومی خواند. درواقع آدم‌ها به این دلیل روشنفکرند که می‌اندیشند و اندیشه آن‌ها درراستای اصلاح امور دوره خودشان است، اما روشنفکر ما دستگاهی روشنفکرانه ساخته که معمولا آن را در مقابل دستگاه حکومت قرار داده است و آدم‌ها به‌صورت گله‌ای وارد آن می‌شوند!. ◀این‌گونه نیست که واقعیت پیرامون ما با حقیقت برابر باشد. این واقعیت به دلیل آن چیزی که فرنگی‌ها از آن به‌عنوان انباشت تاریخی یاد می‌کنند، دائم در حرکتی نوسانی و رفت و برگشتی بین گذشته و آینده و حال است. درواقع آنچه زمان حال ما را خیال‌انگیز می‌کند، رابطه بسیار درهم‌تنیده آن با گذشته است و هر سوژه‌ای در زمان حال هزاران ابژه تاریخی دارد که هریک به یاد قشری از اجتماع ما می‌آید. ما با انباشت تاریخی روبه‌رو هستیم؛ مثلا یک «سیب» برای ...
  • گزارش تخلف

📢عواطف در ماجراهای شرلوک هولمز و سرمشقی که ادگار آلن پو داد

فرخی: معماسازی و ایجاد تعلیق بی شک در جذب خواننده تاثیر مستقیم دارد. با اینحال طرح عواطف، بخش دیگری از خوانندگان را با داستان‌ها آشتی می‌دهد. [سر آرتور کانن] دویل در اینجا آیرین آدلر را خلق کرده است. زنی که هولمز هیچوقت دست از تحسینش نمی‌کشد. ظرافتی که دویل در توصیف «حس» هولمز نسبت به آدلر دارد آن هم بدون اینکه به شخصیت پردازی هولمز خللی وارد شود، کم نظیر است. واتسن در مورد نگاه هولمز به آدلر می‌گوید «مسئله این نبود که هولمز حسی مشابه عشق نسبت به آدلر داشت. هر نوع حسی، مخصوص این یکی، مغایر با شخصیت سرد و صریح و در عین حال به طور قابل تحسینی دقیق هولمز بود.» به نظر وجود آدلر و گهگاه محوریت قرار دادن عواطف در معماها، به ماندگاری بیشتر آثار دویل ختم شده است. پروفسور موریارتی، ناپلئون جنایت و مظهر شرارت کاراکتر دیگری است که مشابهش را در سه داستان کاراگاهی ادگار آلن پو نمی‌بینیم. ادگار آلن پو و شرلوک هولمز، هر دو خدمات زیادی به رشد این گونه ادبی کرده‌اند. ...
  • گزارش تخلف

📢ساموئل بکت، رمان دینی و باقی قضایا

محمدتقی چاوشی: ✅ «رمان در بکت تمام شد و بعد از بکت رمان تمام می‌شود؛ یعنی دوره‌ی تازه‌تری در تفکر بشر پیدا می‌شود و انسان دوره‌ی امروز بعد از بکت فاقد هنر است و لذا هر آنچه بعد از بکت نوشته شده دست‌وپازدن در فضایی است که هنوز زمانش نرسیده است.». ✅ «اگر رمان دینی بخواهد تحقق پیدا کند، برمی‌گردد به نسبت ما با دین: این‌که چه نسبتی با دین داریم و دین چگونه برای ما ظهور خواهد داشت.». ✅شمس می‌گوید: «این که قرآن محمد (ص) است. پس رسالت من کو؟» یعنی شمای رمان‌نویس در نسبت با قرآن آیت خودش را می‌یابد و تا آیت خودش را ننوشته نمی‌تواند این امر را تحقق دهد. فضای فکری ما کلامی است؛ یعنی کسی گوش شنیدن سخن حق را ندارد. فقط می‌خواهیم حرف بزنیم. آزادی بیان که می‌گوییم رخ نمی‌دهد یعنی این‌که ما سخن همدیگر را نمی‌شنویم. (منبع: الف یا). ...
  • گزارش تخلف

📢گرانی کتاب دلیل مطالعه نکردن نیست

فرخی: در صفحه اینستاگرامم در مورد جایگاه مشکلات اقتصادی در فقر فرهنگ کتابخوانی سوال کردم. از بین نظرات دوستانم، عده‌ای بسیاری موافق و عده بسیاری هم مخالف تاثیر «گرانی کتب» در «کتاب نخواندن» بودند. اما مخرج مشترکی که از نظرات می‌توان گرفت بحث شکاف بین جامعه و کتاب بود به طوری که این فاصله در قیاس با جوامع غربی، قابل توجه و معنادار است. به نظر می‌رسد علت اصلی کتاب نخواندن را باید در فرهنگ خانواده‌های ایرانی جست. بقول یکی از دوستان، گرانی اگر هم در کتاب نخواندن اثرگذار باشد، قطعا دلیل اصلی نیست و اگر اینطور بود رستوران‌ها و فست فودها هم خالی می‌بودند! فرهنگ سازی را باید از سنین پایین آغاز کرد. خانواده‌ها باید کودکانشان را از ابتدا با کتب آشنا کنند و کتاب باید به محصولی ثابت در سبد کالای خانوار بدل شود، شاید در این صورت بتوان امیدوار بود روزی کتاب به جایگاه اصلی اش بازگردد. ...
  • گزارش تخلف

📌طنز. 📃اسم ناجور. نوروزی: یک معلم ریاضی داشتیم که اصرار داشت بگوید «کزینوس»!

در واقع برای فرار از ادای اصل واژه، ترجیح داده بود اول آن را تبدیل کند به «کز»! می‌دانید؟ بعضی کلمات ضایع‌اند و هیچ گریزی از آن‌ها نیست. بهتر است موقع تلفظ خودتان را به آن راه بزنید و سوت‌زنان از کنارش رد شوید. مثلا ما یک هم‌دانشگاهی چینی داشتیم به اسم «عن». بچه‌ها روز اول از در غریب‌نوازی وارد شدند و به او توضیح دادند که «عن» در زبان فارسی مفهوم بدی دارد و نه تنها معنای فضولات انسانی از آن مستفاد می‌شود بلکه بوی بدی هم دارد. «عن» ولی ابرو بالا داد و گفت امکان ندارد به چنین خفتی تن بدهد چون چینی‌ها روی اسم‌های‌شان حساس‌اند و اگر تلفظ‌ اسم‌شان را تغییر بدهید، انگار به عنف‌شان تجاوز کرده‌اید. گفتیم خب بگذار «عن» را کمی تغییر بدهیم و بگوییم «عان». عن ولی نپذیرفت و پایش را کرد توی یک کفش که الا و بلا «عن». ...
  • گزارش تخلف

📢ماجرای مشاجره بهرام صادقی با ابوالحسن نجفی

موحد: ◀من زمانی بهرام صادقی را ملاقات کردم که بهرام صادقی تمام شده بود. بهرام صادقی و تقی مدرسی، نویسندۀ یکلیا و تنهایی او، کارشان را با هم شروع کردند و متأسفانه با هم گرفتار اعتیاد هم شدند. فکر می‌کنم امروز دیگر باید این‌ها را گفت. وقتی کسی دچار اعتیاد می‌شود اگر هنرمند هم باشد در آن اوایل نوعی شکوفایی هنری و انرژی کاذب را تجربه می‌کند. این اتفاقی بود که برای صادق هدایت هم افتاد. برنامۀ روزانۀ تقی مدرسی و بهرام صادقی این بود که بعد از مصرف مواد مخدر به سینما می‌رفتند و بعد از هم جدا می‌شدند و هر کسی می‌رفت پی نوشتن خودش. من این‌ها را از قول ابوالحسن نجفی می‌گویم …◀بهرام صادقی، خجول بود و محجوب. اما وقتی از خود به‌در می‌شد، به‌شدت پرخاشگر و حتا وقیح می‌شد. در یکی از همین حالات در جلسه‌ای در تهران به ابوالحسن نجفی توهین کرد. ...
  • گزارش تخلف

📢چرا یک کتاب همینگوی ٨۵ سال به فارسی ترجمه نشده بود؟

از ارنست همینگوی که به‌تازگی به زبان فارسی برگردانده شده، حدود ٨۵ سال پیش و به فاصله سه ساله از اثر معروف او، «وداع با اسلحه» منتشر شده است. این داستان‌نویس آمریکایی با آثاری چون: «وداع با اسلحه» و «پیرمرد و دریا» در چند دهه گذشته همواره در نزد مخاطبان ایرانی چهره‌ای شناخته شده بوده است. به همین دلیل، کتاب‌های او عموما با اقبال مترجمان، ناشران و خوانندگان مواجه شده است. با این حال، شنیدن این‌که کتابی مهم از او برای نخستین‌بار با برگردان فارسی منتشر شده، تعجب‌آور است. اتفاقا این کتاب از آثار بحث‌برانگیز همینگوی در دهه‌های گذشته بوده که طرفداران و بعضا مخالفان سرسختی در میان منتقدان ادبی جهان داشته است. برخی از منتقدان کتاب، به آن‌چه که روح ستیزه‌جویانه‌ی موجود در اثر توصیف می‌کنند، معترض بوده‌اند. گروهی از موافقان کتاب اما معتقدند که همین وجه اثر، گویای درونیات و واقعیت روحی این نویسنده‌ی بنام و تاثیرگذار قرن گذشته بوده است. سحر محمدبیگی، به‌عنوان نخستین فردی که جسارت برگردان این اثر بحث‌برانگیز همینگوی را به فارسی داشته است، می‌گوید: «به نظرم خشونت بی‌پرده کتاب و مواجهه خونسردانه همینگ ...
  • گزارش تخلف

📢ماجرای اشغال سفارت آمریکا و اخراج توده‌ای‌ها از کانون نویسندگان ایران

پرهام: ◀ [آقای به‌آذین و گروهش] مسالۀ جدیدی را بهانه قرار دادند برای فشار آوردن بر ما و کانون نویسندگان و منحرف کردن ما از مواضع یک کانون صنفی فرهنگی برای روی آوردن به سیاست‌هایی صرفا سیاسی یعنی کاری که در چارچوب منشور و اساسنامۀ کانون نمی‌گنجید و به کلی خلاف آن بود. منظورم حملۀ دانشجویان معروف به پیرو خط امام به سفارت آمریکا و به گروگان گرفتن کارکنان این سفارت برخلاف کلیۀ معاهدات بین‌المللی بود. ◀فشار آقای به‌آذین و گروه او در این زمینه به جایی رسیده بود که به عنوان مثال، در روز‌های تشکیل جلسۀ هیات دبیران کانون که جز اعضای این هیات کسی دیگر در کانون حضور نداشت، آقای به‌آذین را می‌دیدیم که در معیت آقایان سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، فریدون تنکابنی، و برومند- که چهار تن اخیر معمولا یک قدم عقب‌تر از به‌آذین حرکت می‌کردند- ناگهان وارد کانون می‌شدند و به‌آذین، خطاب به ما پنج تن عضو هیات دبیران که تشکیل جلسه داده و به کار خود سرگرم بودیم فریاد می‌کشید و می‌گفت: «شما اینجا نشسته‌اید؟» ما هاج و واج می‌پرسیدیم کجا باید بنشینیم آقای به آذین؟، و او در جواب انگشتش را به سمت سفارت آمریکا می‌گرفت و ...
  • گزارش تخلف

📢اعتراض نویسندگان به سانسور در دیدار با نخست وزیر

خسروی یگانه: آنچه مسلم است اینکه هویدا در آغاز خود را از وضعیت موجود بی‌خبر نشان می‌دهد اما عباس میلانی می‌گوید که او خیلی خوب از وضعیت سانسور و فشاری که بر نویسندگان وارد می‌شده خبر داشته: «هویدا مدعی شد که او نیز مخالف سانسور است. از قضا درست چند ماه پس از انتصابش به نخست‌وزیری در جلسه مجلس شورای ملی گفت بود که «من مخالف سانسور مطبوعاتم… حاضرم جانم را بدهم تا دیگران آزادانه صحبت کنند، باید بگذاریم هر کس آزادانه حرفش را بزند.» با این همه در پاسخ به اعتراض آل‌احمد، هویدا مدعی شد که از وجود سانسور در ایران بی‌خبر است. ادعایش یکسره بی‌اساس بود. واقعیت این بود که مجله‌ای که او خود در شرکت نفت سردبیری‌اش را به عهده داشت چندی به محاق تعطیل افتاد و سانسور شد. به گفته محمد صفا رئیس دفتر هویدا در دوران صدارت و از همکاران مجله کاوش در شرکت نفت دستور تعطیلی مجله را خود شاه صادر کرد بود. می‌گفت در زیرنویس یکی از مقالات مجله به مصدق اشاره شده و شاه هم هیچگونه مماشات یا حتی اشاره غیرمستقیم به مصدق را بر نمی‌تابید.». وقتی موضع هویدا از عدم وجود سانسور یا حداقل بی‌خبری‌اش به «چه باید کرد» تغییر می‌کن ...
  • گزارش تخلف

توی. ✏المیرا پویامهر. 📎انتشارات کتاب کوله پشتی

صلحی که با توپ و تانک ایجاد شود ناگزیر باعث خلق صدها و هزاران حکایت در مورد شجاعت‌ها و دلاوری‌های قهرمانان می‌شود. در طول سال‌های اول بعد از پیروزی کمونیست، دیگر در کتاب‌های تاریخ صفحات کافی برای جای دادن همه‌ی قهرمان‌ها نمانده بود، بنابراین آن‌ها را وارد کتاب‌های ریاضی کردند: اگر سرباز کونگ دو هواپیما در روز نابود کند در یک هفته چند هواپیما را نابود کرده است؟. دیگر ریاضی را با جمع و تفریق کردن موز و آناناس یاد نمی‌گرفتیم. کلاس‌ها تبدیل به میدان جنگ شده بود؛ ضرب و تقسیم را با مرده‌ها، زخمی‌ها و سربازان زندانی‌شده، پیروزی‌های میهن‌پرستانه و رنگ و لعاب‌دار یاد می‌گرفتیم. ...
  • گزارش تخلف