ماتیکانداستان 📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani ماتیکانداستان ۱۰:۲۱ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ کافه کتاب سلام برگزار میکند:. زمان: دوشنبه ۱۸٫۳۰ تا ۲۰ نشانی: ابنسینای ۶، پلاک ۵/۷۰، کافه کتاب سلام. ماتیکانداستان ۱۰:۱۸ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ قابل توجه دوستان گیلانی:. با مریم اسحاقی نویسنده توانای زنهای کاغذی همراه شوید.. سه شنبه /ساعت ۱۷ خانه فرهنگ گیلان. ماتیکانداستان ۰۸:۴۸ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ احمد آرام:. امشب شب خوبی بود و کتاب (بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند) مورد استقبال قرار گرفت من در باره شیوه کارم حرف زدم و ادبیات معاصر ایران. و دیگران اشاراتی داشتند به سبک و سیاق من با اشاراتی به مخاطب این گونه داستانها. جای همه دوستان خالی بود. ماتیکانداستان ۰۸:۴۸ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ رونمایی از کتاب مجموعه داستان (بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند) احمد آرام در بوشهر ماتیکانداستان ۰۸:۰۵ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ رمان من اگر شما بودم. ژولین گرین. ترجمه: داوود نوابی نشر: نون. به چاپ دوم رسید. ماتیکانداستان ۰۷:۵۰ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ با تمام وجود به این نتیجه رسیده بودم که دیگر «تمام شد»؛ که تمام جستجوها، هدفها و شوق و شورهای عالم مردها از آن من نیستند به این نتیجه رسیدم که موضع و جایگاه من نادرست بوده است: واقعیتی که ناگزیر میبایست با آن زندگی میکردم طوری نبود که با ویسکی و خشونت و حتی با کار و فعالیت بتوانم از آن فرار کنم. به این استدلال رسیدم که باید همیشه این واقعیت را چون آینه در مقابل دیدگانم حفظ کنم؛ باید در عین هشیاری با این واقعیت زندگی میکردم و مستقیما به چشمانش خیره میشدم. در رویکرد جدید من مسائل دیگری هم مطرح بودند، اما این مسئله به ترتب دوبارهٔ افکار انتزاعی ام مربوط میشد که جای مطرح کردنشان این جا نیست. پیامدهای مشهود این رویکرد بر رفتارم در بادی امر از این قرار بودند: باز هم مشروب میخوردم، اما دیگر پاتیل نمیشدم. سیگار میکشیدم، اما نه با حال و هوایی عصبی. وقتی زنی خود قدم نخست را برمی داشت، با او همبستر میشدم، مثل همهٔ مردها، اما بدون شور و عشق. مطالعه میکردم، سخت کار میکردم، سخت و پیوسته، اما دیگر خودم را از پا درنمی آوردم. کمتر حرف میزدم …برشی از: اپرای شناور. جان بارت. ... ماتیکانداستان ۰۳:۵۱ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ 🎥📚ببینید ویدئویی کوتاه را درباره زندگی و شخصیت و آثار تولستوی، نویسنده بزرگ روس … رونق کانال، ماتیکان داستان را به دیگران معرفی کن مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 09:10, 28.7 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام ماتیکانداستان ۰۰:۲۷ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ دوستان فرهیخته شیرازی: 👇.. 📜متن خوانی و متن پژوهی تاریخ بیهقی ماتیکانداستان ۲۳:۴۷ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ 🎥📚ویدئویی کوتاه را درباره زندگی و آثار فرانتس کافکا نویسنده بزرگ چک ببینید مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 10:04, 38.6 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام مترجم و گوینده: ایمان فانی. ماتیکانداستان ۲۲:۰۲ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ مادرم میگفت تا وقتی پدرم از جنگ برنگردد، نمیتوانیم نوزادی بخریم، چون قیمت هر بچه هفده پوند و شش شلینگ بود و ما استطاعتش را نداشت از همینجا معلوم میشود که چه قدر سادهلوح بود؛ چون خانواده جنیس که خانهشان سر خیابان بود، نوزادی داشتند و همه میدانستند که در بساط آنها هفده پوند و شش شلینگ پیدا نمیشود. شاید بچه آنها از نوع ارزان بود و مادرم طالب جنس خوب بود، اما پیش خودم فکر میکردم که زیادی مشکلپسند است، چون بچه خانواده جنیس برای ما هم خوب بود …برشی از: عقده اودیپ من. فرانک اوکانر. ... ماتیکانداستان ۱۸:۲۸ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ نقد و بررسی رولت روسی در کانون ادبیات ایران ماتیکانداستان ۱۶:۵۱ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ تیزر سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران. به کارگردانی شهرام مکری مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 01:10, 3.9 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام ماتیکانداستان ۱۴:۰۴ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ ماتیکان داستان:. رمان بی خداحافظی برو. نوشته: سارا کریم زاده به زودی توسط نشر چشمه چاپ و روانه بازار کتاب خواهد شد. ماتیکانداستان ۱۳:۴۲ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ احمد محمود اول از همه است. قدرش آنچنان که شایستهاش بود، شناخته نشده نثر محمود زبانآوری کمیابی دارد. داغ، بیقرار، تپنده و خاص خودش. بر آن نوشتهام و سالها پیش چاپشده است. متنش در ایران مانده. دوم رمان «کریستین و کید» هوشنگ گلشیری است … «مندنی پور در گفتگو با آذرپناه». ... ماتیکانداستان ۱۳:۴۰ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ «نشرنون». نمایشگاه کتاب همدان. از ۸ تا ۱۳ آبان از ۱۴ - تا ۲۰. همدان. محل دایمی نمایشگاههای بینالمللی همدان- غرفه نشرنون. ماتیکانداستان ۱۱:۵۲ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ 📌داستانک. حجازى.. سربازهای دشمن، یک - یک خانهها را گشتند شهر، خالی شده بود از سکنه. فقط در آخرین خانه، پیرزنی بیمار، در رختخوابی مندرس، چشم هایش به در بود. تا سربازها را دید، گفت:. - اومدین؟. آنها، هیچ نگفتند و یکراست به طرف آشپزخانه رفتتند. یکی از آنها از نیمه راه آشپزخانه، به طرف پیرزن برگشت و کنار او نشست. پیرزن دستهایش را گرفت و گفت:. - چه خوب که برگشتین. مرد، دست او را بوسید و گف:. ... ماتیکانداستان ۱۱:۰۸ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ وقت که به خاطر دیر کردن فرهاد و بدقولیاش برای شام دونفره، لب و لوچه آویزان کرده بودم کنار همین صندلی چوبی و سایهام با خیالی راحت همان وقت که فرهاد وقتی برگشت به خانه کلی بابت بدقولیاش معذرت خواسته بود و گفته بود: «کیف میکنم اینطور لب ور میچینی. زن باید همیشه لوس باشه. مثل عکسهای زنهای ملوس باشه. باید خیالات آدم رو بسازه.» نه سایه بودم من، و نه عکس. دوست داشتم واقعی باشم. بس بود برایم عمری را با سایه و عکس زندگی کردن. انگار کل زندگی سایه است. کل زندگی عکس است. جلوی آینهی کنار در ورودی که میایستم، از نگاه مات خودم وا میمانم. ... ماتیکانداستان ۱۰:۵۸ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ به فرنگ میروی؟ چراغ قرمز را فراموش نکن. چراغ قرمز بیچاره میکند آدم را لاکردار نفس آدم را میچیند. قدر این تهران خودمان را بدانید. از هرجا که دلت خواست، همچین راحت اراده میکنی و میروی آن طرف. نه کس و کارت را میبرند زیر سؤال، نه نگاهت میکنند، نه کسی ناراحت میشود و نه بیادبی است. برشی از: به فرنگ میروی. اثر: پیمان هوشمندزاده. ... ماتیکانداستان ۱۰:۰۷ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ روزنامه آرمان. مصاحبه آرش آذر پناه با شهریار مندنی پور. 📢من از شهر زبان آوری حافظ و سعدی آمدهام ماتیکانداستان ۱۰:۰۵ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ چهار جلسه رایگان ‹ 94 95 96 97 98 99 100 ›
ماتیکانداستان ۱۰:۲۱ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ کافه کتاب سلام برگزار میکند:. زمان: دوشنبه ۱۸٫۳۰ تا ۲۰ نشانی: ابنسینای ۶، پلاک ۵/۷۰، کافه کتاب سلام.
ماتیکانداستان ۱۰:۱۸ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ قابل توجه دوستان گیلانی:. با مریم اسحاقی نویسنده توانای زنهای کاغذی همراه شوید.. سه شنبه /ساعت ۱۷ خانه فرهنگ گیلان.
ماتیکانداستان ۰۸:۴۸ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ احمد آرام:. امشب شب خوبی بود و کتاب (بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند) مورد استقبال قرار گرفت من در باره شیوه کارم حرف زدم و ادبیات معاصر ایران. و دیگران اشاراتی داشتند به سبک و سیاق من با اشاراتی به مخاطب این گونه داستانها. جای همه دوستان خالی بود.
ماتیکانداستان ۰۸:۴۸ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ رونمایی از کتاب مجموعه داستان (بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند) احمد آرام در بوشهر
ماتیکانداستان ۰۸:۰۵ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ رمان من اگر شما بودم. ژولین گرین. ترجمه: داوود نوابی نشر: نون. به چاپ دوم رسید.
ماتیکانداستان ۰۷:۵۰ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ با تمام وجود به این نتیجه رسیده بودم که دیگر «تمام شد»؛ که تمام جستجوها، هدفها و شوق و شورهای عالم مردها از آن من نیستند به این نتیجه رسیدم که موضع و جایگاه من نادرست بوده است: واقعیتی که ناگزیر میبایست با آن زندگی میکردم طوری نبود که با ویسکی و خشونت و حتی با کار و فعالیت بتوانم از آن فرار کنم. به این استدلال رسیدم که باید همیشه این واقعیت را چون آینه در مقابل دیدگانم حفظ کنم؛ باید در عین هشیاری با این واقعیت زندگی میکردم و مستقیما به چشمانش خیره میشدم. در رویکرد جدید من مسائل دیگری هم مطرح بودند، اما این مسئله به ترتب دوبارهٔ افکار انتزاعی ام مربوط میشد که جای مطرح کردنشان این جا نیست. پیامدهای مشهود این رویکرد بر رفتارم در بادی امر از این قرار بودند: باز هم مشروب میخوردم، اما دیگر پاتیل نمیشدم. سیگار میکشیدم، اما نه با حال و هوایی عصبی. وقتی زنی خود قدم نخست را برمی داشت، با او همبستر میشدم، مثل همهٔ مردها، اما بدون شور و عشق. مطالعه میکردم، سخت کار میکردم، سخت و پیوسته، اما دیگر خودم را از پا درنمی آوردم. کمتر حرف میزدم …برشی از: اپرای شناور. جان بارت. ...
ماتیکانداستان ۰۳:۵۱ ۱۳۹۵/۰۸/۱۰ 🎥📚ببینید ویدئویی کوتاه را درباره زندگی و شخصیت و آثار تولستوی، نویسنده بزرگ روس … رونق کانال، ماتیکان داستان را به دیگران معرفی کن مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 09:10, 28.7 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
ماتیکانداستان ۲۳:۴۷ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ 🎥📚ویدئویی کوتاه را درباره زندگی و آثار فرانتس کافکا نویسنده بزرگ چک ببینید مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 10:04, 38.6 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام مترجم و گوینده: ایمان فانی.
ماتیکانداستان ۲۲:۰۲ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ مادرم میگفت تا وقتی پدرم از جنگ برنگردد، نمیتوانیم نوزادی بخریم، چون قیمت هر بچه هفده پوند و شش شلینگ بود و ما استطاعتش را نداشت از همینجا معلوم میشود که چه قدر سادهلوح بود؛ چون خانواده جنیس که خانهشان سر خیابان بود، نوزادی داشتند و همه میدانستند که در بساط آنها هفده پوند و شش شلینگ پیدا نمیشود. شاید بچه آنها از نوع ارزان بود و مادرم طالب جنس خوب بود، اما پیش خودم فکر میکردم که زیادی مشکلپسند است، چون بچه خانواده جنیس برای ما هم خوب بود …برشی از: عقده اودیپ من. فرانک اوکانر. ...
ماتیکانداستان ۱۶:۵۱ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ تیزر سی و سومین جشنواره فیلم کوتاه تهران. به کارگردانی شهرام مکری مرورگر شما از ویدیو پشتیبانی نمیکند. Video file ( 01:10, 3.9 MB ) دانلود و مشاهده در تلگرام
ماتیکانداستان ۱۴:۰۴ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ ماتیکان داستان:. رمان بی خداحافظی برو. نوشته: سارا کریم زاده به زودی توسط نشر چشمه چاپ و روانه بازار کتاب خواهد شد.
ماتیکانداستان ۱۳:۴۲ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ احمد محمود اول از همه است. قدرش آنچنان که شایستهاش بود، شناخته نشده نثر محمود زبانآوری کمیابی دارد. داغ، بیقرار، تپنده و خاص خودش. بر آن نوشتهام و سالها پیش چاپشده است. متنش در ایران مانده. دوم رمان «کریستین و کید» هوشنگ گلشیری است … «مندنی پور در گفتگو با آذرپناه». ...
ماتیکانداستان ۱۳:۴۰ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ «نشرنون». نمایشگاه کتاب همدان. از ۸ تا ۱۳ آبان از ۱۴ - تا ۲۰. همدان. محل دایمی نمایشگاههای بینالمللی همدان- غرفه نشرنون.
ماتیکانداستان ۱۱:۵۲ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ 📌داستانک. حجازى.. سربازهای دشمن، یک - یک خانهها را گشتند شهر، خالی شده بود از سکنه. فقط در آخرین خانه، پیرزنی بیمار، در رختخوابی مندرس، چشم هایش به در بود. تا سربازها را دید، گفت:. - اومدین؟. آنها، هیچ نگفتند و یکراست به طرف آشپزخانه رفتتند. یکی از آنها از نیمه راه آشپزخانه، به طرف پیرزن برگشت و کنار او نشست. پیرزن دستهایش را گرفت و گفت:. - چه خوب که برگشتین. مرد، دست او را بوسید و گف:. ...
ماتیکانداستان ۱۱:۰۸ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ وقت که به خاطر دیر کردن فرهاد و بدقولیاش برای شام دونفره، لب و لوچه آویزان کرده بودم کنار همین صندلی چوبی و سایهام با خیالی راحت همان وقت که فرهاد وقتی برگشت به خانه کلی بابت بدقولیاش معذرت خواسته بود و گفته بود: «کیف میکنم اینطور لب ور میچینی. زن باید همیشه لوس باشه. مثل عکسهای زنهای ملوس باشه. باید خیالات آدم رو بسازه.» نه سایه بودم من، و نه عکس. دوست داشتم واقعی باشم. بس بود برایم عمری را با سایه و عکس زندگی کردن. انگار کل زندگی سایه است. کل زندگی عکس است. جلوی آینهی کنار در ورودی که میایستم، از نگاه مات خودم وا میمانم. ...
ماتیکانداستان ۱۰:۵۸ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ به فرنگ میروی؟ چراغ قرمز را فراموش نکن. چراغ قرمز بیچاره میکند آدم را لاکردار نفس آدم را میچیند. قدر این تهران خودمان را بدانید. از هرجا که دلت خواست، همچین راحت اراده میکنی و میروی آن طرف. نه کس و کارت را میبرند زیر سؤال، نه نگاهت میکنند، نه کسی ناراحت میشود و نه بیادبی است. برشی از: به فرنگ میروی. اثر: پیمان هوشمندزاده. ...
ماتیکانداستان ۱۰:۰۷ ۱۳۹۵/۰۸/۰۹ روزنامه آرمان. مصاحبه آرش آذر پناه با شهریار مندنی پور. 📢من از شهر زبان آوری حافظ و سعدی آمدهام