اسماعیل جمشیدی روزنامه نگار قدیمی به مهرنامه گفت:

اسماعیل جمشیدی روزنامه نگار قدیمی به مهرنامه گفت:

ذبیح الله منصوری همواره از عنوان ترجمه و اقتباس برای نوشته‌ها و ترجمه‌هایش استفاده می‌کرد تا دستش باز باشد. بسیار گفته شده و می‌شود، او در ترجمه به متن اصلی وفادار نبود. درباره‌ی این موضوع از خود او پرسیدم. گفت: «من هرگز در یک متن حقوقی دخل و تصرف نمی‌کنم، اما آثار داستانی و تاریخی فرق می‌کند. این‌که آثار داستانی را صرفا ترجمه کنیم یک متن خشک و بی‌‌روح می‌شود و ضرورت دارد رنگ و بویی ایرانی بگیرد و من از معلومات خودم در این کار استفاده می‌کنم. به همین دلیل آن‌چه من می‌نویسم لزوما آن کتاب در زبان اصلی نیست.»، او حتی آثاری را خودش می‌نوشت و به نام یک نویسنده‌ای غربی منتشر می‌کرد. در این‌باره هم از او پرسیدم. ‌گفت «ما در جامعه‌ای پر از حسادت زندگی می‌کنیم.» او از حسادت وحشت داشت. از طرفی به شکل افراطی آدم فروتن و متواضعی بود. حسادت ترور شخصیت می‌آورد. از ترور شخصیت می‌ترسید و از گوشه و کنایه‌ها رنج می‌برد.
این آدم هفتاد سال در مطبوعات کار کرد و تا آخرین روز‌های عمرش مشغول نوشتن بود. علت نوشتن پاورقی این بود که سردبیران نشریات از او پاورقی می‌خواستند. پاورقی‌های او در حفظ تیراژ مجلات موثر بود. برخی با تیتر و عکس روی جلد جذاب ممکن است مخاطبان جدیدی جذب کنند ولی برای حفظ آن‌ها به پاورقی‌ها نیاز است. برای این‌که هر هفته مجله را بخوانند باید پاورقی در کار باشد. پاورقی‌ها ضامن حفظ تیراژ بودند. کسی که بخشی از پاورقی منصوری را می‌خواند، محال بود آن را رها کند و او نقش مهمی در حفظ مخاطب‌ها داشت.

مهرنامه شماره 44
گروه مطبوعاتی هم میهن
@hammihann