📒زبان شاعرانه در رمانی دشوارخوان. «تب نوبه» نوشته محسن شریف

📒زبان شاعرانه در رمانی دشوارخوان
@matikandastan

درباره «تب نوبه» نوشته محسن شریف

سعید بردستانی: زبان در رمان «تب نوبه» ادامه همان زبان خاص شریف است که زبانی است پرداخته و آراسته به استعاره، کنایه، نشانگان، واج‌آرایی، تضاد و...؛ زبانی که بیشتر سویه‌های شاعرانه دارد تا روایت‌گرانه؛ زبانی که برای روایت هیچ شتابی ندارد، بیشتر توصیفی است تا نمایشی و به جای حرکت خطی اغلب حرکت در مدارهای بسته را نقشه راه خود می‌کند. اما زبان در این اثر برای ترسیم جهانی که در حال بازتولید آن است به جای اینکه رویکردی آشکارسازانه داشته باشد، رویکردی پنهان‌کارانه دارد، چرا که با جهانی سر و کار داریم که آزار سرتاسر آن را فراگرفته و سخن گفتن از جنبه‌های ریاکارانه آن کار سهلی نیست. از این لحاظ «تب نوبه» رمانی دشوارخوان است. در واقع نویسنده کلام را در لفافه پیچانده تا به گوش اغیار نرسد. نویسنده در چنین فضایی دلمشغول تاریخی است که بر سرزمینی تب کرده رفته و هیچ کس سخنی از آن نمی‌گوید، اما درست مانند نقال رمان از این تاریخ تب، هم می‌گوید و هم نمی‌گوید. (روزنامه فرهیختگان)
@matikandastan