📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
… «… حالا که دانستهای رازی پنهان شده در سایهی جملههایی که میخوانی، حالا که نقطه نقطه این کلام را آشکار میکنی، شهد شراب مینو ب
#شرق_بنفشه
#شهریار_مندنی_پور
«... حالا كه دانستهاي رازي پنهان شده در سايهي جملههايي كه ميخواني، حالا كه نقطه نقطه اين كلام را آشكار ميكني، شهد شراب مينو به كامت باشد؛ چرا كه اگر در دايرهي قسمت، سهم تو را هم از جهان دُرد دادهاند، رندي هم به جان شيدايت واسپردهاند تا كلمات پيش چشمانت خرقه بسوزانند. پس سبكباري كن و بخوان. در اين كتاب رمزي بخوان به غير اين كتاب: من اين رمز را از «ذبيح» و «ارغوان» آموختم. به روزي باراني، باراني ... نگفته بوديم ببار، اما ميباريد. چنان ميباريد تا به استخوانهاي برهنه برسد و جانهاي لولي را مجموع كند. سرگشتهي «حافظيه»، به سنگ مرمر گور كه بالاي آن صفهي بيمعنا هم نيست، نگاه نينداختم. گفتم با آن گنبدي كه بر تو ساختهاند، دوباره از آسمان و حسرت فرشتگان محرومت كردهاند ... توبه و تكرار دلشدهاي است كه ساختمان كتابخانهي اينجا مثل هفتصد سال پيش است. نعمت اندوه است. آمدم و همين كتابي را كه تو در دست داري از قفسه درآوردم. بختياري گشودمش تا بخوانم. باران، خشكي و تشنگي مرا آرام ميكند، خلل گل هنوز تمام نبستهي تنم را پر ميكند. مثل الهامي، ناگاه، ديدم كه زير بعضي از حرفهاي كلمههاي كتاب نقطهاي گذاشته شده. ..
#گردون_هنر
telegram.me/gardoonehonar