📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
📢مصطفی رحیمی؛ نویسنده روشنفکری که روشنفکران قدرش را ندانستند
📢مصطفی رحیمی؛ نویسنده روشنفکری که روشنفکران قدرش را ندانستند
@matikandastan
هوشنگ ماهرویان: مصطفی رحیمی کتابی دارد به نام یاس فلسفی. او در برابر این یاس از زندگی دفاع میکند. بعد از ٢٨ مرداد ما یک دوران یاس را شاهد هستیم. این امر در ادبیات آن دوران هم مشخص است. مثلا فروغ میگوید: و گهوارهها به گورستانها پناه آورده بودند/ چه روزگار سخت و سیاهی/ نان بوی بنگ و افیون میداد... شعر ما این است. یا اخوان میگوید: منم من سنگ تیپاخوردهی رنجور/ منم دشنام پست آفرینش نغمهی ناجور/... یا شاملو میگوید: و قصابان و.../ بر سر تقسیم لاشه بهجان هم افتاده بودند. بدترین توهینها به مردم را میتوانید در شعر یاس شاملو مشاهده کنید. مصطفی رحیمی در چنین شرایطی کتاب یاس فلسفی را مینویسد و از زندگی دفاع میکند و خطاب به پیروان مکتب یاس میگوید: زندگی در جریان است و روزبه روز رشد میکند و به آزادی آدمی منجر میشود.
◀در مقابل خیل روشنفکرانی که به تبعیت از حرفهایی خوانده و نخوانده در حال حرکت هستند مقاومت میکند و این ایستادگی بسیار انسانی و زیباست. [...] در مقابل تاریکفکرها هم میایستد. چون او در همهحال دارد از زندگی دفاع میکند. او از حقوق بشر دفاع میکند. در برابر لنینیسمی که همهچیز را تقسیم میکند به دو بخش؛ شکنجه به دست پرولتاریا درست است، ولی به دست حکومت بورژوازی غلط است. وقتی بحث آزادی مطبوعات پیش میآید، میگوید آزادی مطبوعات مختص دموکراسی مبتذل غربی است. وقتی بحث آزادی اجتماعات پیش میآید، میگوید اینها هم مختص دموکراسی مبتذل غربی است. بدون تردید استالینیسم ریشه در لنینیسم دارد و مصطفی رحیمی حقیقتا پایهگذار نگاه دموکراتیک در برابر لنینیسمی که از دههی هفتاد میلادی گریبانگیر ما شد به حساب میآید. روشنفکری ایرانی باید این پایهها را درک میکرد و بر اساس آن پیش میآمد.
◀او در مقابل توتالیتریسم میایستد و به همین دلیل است که عقبماندههایی که هنوز تفکر توتالیتر دارند، وقتی حرف میزنند اول به مصطفی رحیمی بد و بیراه میگویند. چون رحیمی بر اساس همان تفکر دموکراتیک نگاه توتالیتر و نگاه مایوس را نمیپذیرد. مثلا حتی آن نگاه ناامیدی که در شعر نصرت رحمانی میبینیم را هم زیر سوال میبرد. اینها همه برآمده از نگاه بشردوستانه و اومانیستی رحیمی است.
◀یاس فلسفی رحیمی باید تجدید چاپ شود و باز آن را بخوانیم و از مسئولیت آدمی در برابر جامعهاش دفاع کنیم و همه چیز را به جبر وابسته نکنیم که حکومت فلان کار را کرد، پس من هم فلان واکنش را نشان میدهم. روشنفکر وظیفه دارد مسئولیت تاریخی خودش را درک کند و به انجام برساند. نباید واکنشی باشد و بگوید ساواک این کار را کرد، پس من هم باید واکنش نشان بدهم. به نظر من روشنفکری ایران در این پنجاه ساله نتوانسته رسالت و وظایف خود را درک کند. [...] برای این که بیسواد بود. برای این که نمیخواند. مصطفی رحیمی هم همین را میگفت. میگفت چرا نمیخوانید. جزوهی کتاب سرخ مائو تسه تونگ جوابش را میداد و نیازی به خواندن فلسفه احساس نمیکرد. مدام دنبال نسخه بود. یک روز رژی دبره بود. روشنفکر ایرانی کتاب دوم رژی دبره یعنی نقد سلاح را که تمام جریانهای تروریستی را نقد میکند، نمیخواند؛ اما انقلاب در انقلاب او را هی می خواند و تکثیر میکند. ساواک احمق هم به جای این که بردارد و این کتاب را به تعداد زیاد تکثیر کند، هر کسی که این کتاب را خوانده به سه سال زندان محکوم میکند. استبداد هم این قضیه را تشدید میکند و روشنفکری هم فکر میکند توی این کتاب چه چیزهای مهمی هست. (منبع: مهرنامه، شماره۱٣، تیر٩۰)
@matikandastan