زیر نور ماه نهم. پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی‌شد

زیر نور ماهِ نهم
پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو به نمی‌شد. مدت‌ها او در آن رنجور بود و شکر خدای عزوجل علی‌الدوام گفتی.
پرسیدنش که شکر چه می‌گویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم نه به معصیتی.
گلستان سعدی