بر دامنه کوه قاف

بر دامنه كوه قاف

حکایت غریبی است وقتی که دقت می‌کنیم ما تا چه اندازه از زندگی بزرگانی که مدام نام‌شان را بر زبان می‌بریم بی‌اطلاعیم، آن‌قدر که اگر بخواهیم چند صفحه یا چند دقیقه از زندگی ایشان بنویسیم و بگوییم -بی‌آن‌که حاشیه برویم و حمد ثنا کنیم- باز می‌مانیم! از همه مظلوم‌تر پیامبر خاتم است که از هرنظر آگاهی از زندگی ایشان اهمیت بسیار دارد. گو هر آن‌چه بزرگ‌تر است کمتر دیده می‌شود.

یک طراحی خاص
** شاید از همین‌رو کتابی که به تازگی توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده و به شرح زندگی آخرین پیامبر پرداخته است، «قاف» نامیده شده. این کتاب که بازخوانی سه متن کهن پارسی از زندگی آخرین پیامبر است از جهات زیادی توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند: قطع نامرسوم و شبه پالتویی که خوب است و کتاب را شبیه کتاب‌های دستی (هَندبوک) کرده و حجمی نامتعارف، یعنی حدود 1200 صفحه، که نامناسب است چرا که کتاب به سادگی در دستان قرار نمی‌گیرد. با این همه اصلا نمی‌توان ساده از شکل و شمایل کتاب گذشت. کتاب طرح و چاپی نفیس، شبیه کتاب‌های خطی دارد که با رویه‌ای تلقی پوشیده شده است.

یک نویسنده خاص
** کسانی که «کتاب آه» را خوانده باشند قطعا از نام «یاسین حجازی» که به عنوان ویراستار بر روی جلد قرار گرفته به سادگی نمی‌گذرند. ویراستار کتاب که نمی‌دانیم او را واقعا مولف بدانیم یا گردآورنده، بدون شک راه تالیفی خود را شناخته که پس از کتاب «آه» سراغ چنین کار سنگین و حساسی رفته است. سر و کله زدن با متون قدیمی کاری است که امروزه کمتر کسی رنج آن را به خود می‌دهد. مقدمه تقریبا 25صفحه‌ای کتاب نشانه خوبی از تلاش یاسین حجازی است برای پیمودن راه دشواری که انتخاب کرده، شاید بتوان بر او خرده گرفت که چرا مقدمه را این چنین پیچیده و پرتکلف نوشته است! شاید خواسته او این بوده که مقدمه تا جایی که ممکن است همسنگ متن کتاب باشد، شاید هم به دلایلی دیگر.

یک کتاب خاص
از کتاب زیاد می‌توان گفت که بسیاری گفتنی‌ها را حجازی در مقدمه آورده است. کتاب قاف چینش و ویرایشی از کتاب‌های «سیرت رسول‌الله»، «شرف‌النبی» و «تفسیر سورآبادی» است که قدیمی‌ترین‌شان به سال 470ه.ق و نزدیک‌ترین‌شان به 612ه.ق ‌تالیف و ترجمه شده‌اند. بنابراین هیچ توقع نباید داشت که با متنی ساده روبه‌رو شویم. با این‌همه خواندن و تلاش برای فهم آنچه از کتاب می‌خوانیم، لذت مطالعه یک کتاب ادبی-تاریخی را به مخاطب می‌دهد. یاسین حجازی در این کتاب تلاش کرده از یک طرف متن را با تغییرات اندک ویرایشی و بی‌آن‌که امروزی شود در دسترس خواننده قرار دهد. از سویی او تلاش کرده که از میان صفحات بسیار این سه کتاب، تنها بخش‌هایی را در این کتاب گردآورد که حتما در پس آن اشاره‌ای به پیامبر(ص) شده و روایت آن نیز نقشی دارماتیک در این داستان داشته باشد. او کوشش زیادی کرده تا روایت‌های غیر معقول و غیرتاریخی را -که کتاب‌های آن زمان کم نداشته‌اند- در این کتاب نیاورد، با این‌همه نمی‌توان کتاب قاف را یکسره قابل قبول و بدون اشکال تاریخی دانست، چنان‌که خود ویراستار معتقد است: «شرط اول قدم آن است که بدبین باشی!» با این توضیحات و بسیاری نکات دیگر در نهایت آنچه که می‌ماند سرهم کردن این نگاتیوها است برای رسیدن به یک خط زمانی پیوسته و بدون رفت و برگشت.

بریده‌ای از کتاب
«حلیمه گفت: بازگشتم و پیش عبدالمطلب رفتم. چون مرا دید خرم شد و گفت: آمدی ای حلیمه که به کار مشغول شوی؟ گفتم: بلی. برخواست و می‌آمد، جامه در پای‌کشان، تا مرا دم خانه برد که آمنه آنجا بود، مادر محمد. او را دیدم چون ماه شب چهارده. گوییا ستاره رخشنده بر پیشانی او بسته بودند. چون مرا دید، گفت: اهلا و سهلا بک یا حلیمه! پس دست من گرفت و به خانه‌ای برد که محمد در آنجا بود. او را دیدم در جامه‌ای در صوف سپید پیچیده –و از آن بوی مشک می‌دمید- و حریری سبز در زیر انداخته و او خفته. من چون او را بدیدم و حسن و جمال او دیدم، روا نداشتم که او را از خواب بیدار کنم. نزدیک وی فراز شدم و دست بر سینه وی نهادم...»

مشخصات کتاب:
عنوان: #قاف
ویراستار: #یاسین_حجازی
ناشر: شهرستان_ادب
تعداد صفحه: 1163
قیمت: 39000 تومان