می‌رود تا چشمه سبز. زنبور می‌نشیند روی شانه‌اش. می لرزد

مي رود تا چشمه سبز.زنبور مي نشيند روي شانه اش.مي لرزد.شانه مي كشد.زنبور مي پرد.مي رود.فانوس كشان بر كپه كپه هاي خاك،كه بستر گلهاي آب سپرده،مي خوابد با زنبوري مُرده...

📒باغ ملی/برنده جایزه گلشیری