📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
چرا باید ادبیات بخوانیم؟ / ماریو بارگاس یوسا؛ ترجمه عبدالله کوثری/ ۱
چرا باید ادبیات بخوانیم؟ / ماریو بارگاس یوسا؛ ترجمه عبدالله کوثری/ 1
🔷 ادبیات میآموزد چیستیم و چگونهایم
هیچ چیز بهتر از ادبیات به ما نمیآموزد که تفاوتهای قومی و فرهنگی را نشانه غنای میراث آدمی بشماریم. مطالعه ادبیات خوب بیگمان لذتبخش است؛ اما در عین حال به ما میآموزد که چیستیم و چگونهایم، با وحدت انسانیمان و با نقصهای انسانیمان، با اعمالمان، رؤیاهامان و اوهاممان، به تنهایی و با روابطی که ما را به هم میپیوندد، در تصویر اجتماعیمان و در خلوت وجدانمان.
🔷 ادبیات و احساسِ اشتراک در تجربه جمعی انسانی
در دنیای امروز یگانه چیزی که ما را به شناخت کلیت انسانیمان رهنمون میشود، در ادبیات نهفته است. این نگرش وحدتبخش، این کلام کلیتبخش نه در فلسفه یافت میشود و نه در تاریخ، نه در هنر و نه بیگمان در علوم اجتماعی. ادبیات از طریق متونی که به دست ما رسیده، ما را به گذشته میبرد و پیوند میدهد با کسانی که در روزگاران سپریشده سوداها به سر پختهاند، لذتها بردهاند و رؤیاها پروراندهاند، و همین متون امروز به ما امکان میدهند که لذت ببریم و رؤیاهای خودمان را بپرورانیم. این احساس اشتراک در تجربه جمعی انسانی در درازنای زمان و مکان والاترین دستاورد ادبیات است.
🔷 حرفهای جامعهای که ادبیات مکتوب ندارد واضح نیست
یکی از اثرات سودمند ادبیات در سطح زبان تحقق مییابد. جامعهای که ادبیات مکتوب ندارد، در قیاس با جامعهای که مهمترین ابزار ارتباطی آن، یعنی کلمات، در متون ادبی پرورده شده و تکامل یافته، حرفهایش را با دقت کمتر، غنای کمتر و وضوح کمتر بیان میکند. جامعهای بیخبر از خواندن که از ادبیات بویی نبرده، همچون جامعهای از کرولالها دچار زبانپریشی است و به سبب زبان ناپخته و ابتداییاش مشکلات عظیم در برقراری ارتباط خواهد داشت. این در مورد افراد نیز صدق میکند. آدمی که نمیخواند یا کم میخواند یا فقط پرت وپلا میخواند، بیگمان اختلالی در بیان دارد، این آدم بسیار حرف میزند، اما اندک میگوید؛ زیرا واژگانش برای بیان آنچه در دل دارد بسنده نیست.
🔷 در غیاب ادبیات، عشق و لذت بیمایه میشد
ادبیات عشق و تمنا را عرصهای برای آفرینش هنری کرده است. در غیاب ادبیات اروتیسم وجود نداشت و از ظرافت و ژرفا و از آن گرمی و شوری که حاصل خیالپردازی ادبی است، بیبهره میماند. بهراستی گزافه نیست، اگر بگوییم آن زوجی که آثار گارسیلاسو، پترارک، گونگورا یا بودلر را خواندهاند، در قیاس با آدمهای بیسوادی که سریالهای بیمایه تلویزیونی آنان را بدل به موجوداتی ابله کرده، قدر لذت را بیشتر میدانند. در دنیایی بیسواد و بیبهره از ادبیات، عشق و تمنا چیزی متفاوت با آنچه مایه ارضای حیوانات میشود، نخواهد بود و هرگز نمیتواند از حد ارضای غرایز بدوی فراتر برود.
#مایو_بارگاس_یوسا