📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
درباره «کشتی توفانزده» اثر فرهاد کشوری توفان
درباره «كشتي توفانزده» اثر فرهاد كشوري @matikandastan
📃ميراث توفان
غلامرضا منجزی: ◀راوی بهموازات خط اصلي و زمينهاي رمان كه دربرگيرنده مشكلات مشترك اقتصادي و مطالبه حقوق معوقه شخصيتها و نيز روابط اخلاقي و مناسبات آنها با هم است، با تكيه بر ذهنيت و تخيلاتي كه حاصل مطالعه مستندات تاريخي است، خط دومي را به روايت موجود اضافه ميكند؛ روايتي از تاريخ خارگ و شخصيت ميرمهنا كه مقارن با سلسله زنديه در جزيره خارگ امارتي خونين و عصيانزده را تأسيس ميكند، و با قساوت و بيرحمي خاصي ياران و حتی خانواده خود را به قتل ميرساند و پس از تحميل دوراني سخت بر زندگي مردم جزيره، شكستخورده فرار ميكند و درنهايت كشته ميشود.
◀در توازي دو روايت، منِ تاريخي در كنار منِ مدرن قرار گرفته است. اگر ميرمهنا بهشكلي واقعي و دلخراش خنجر ميگذارد و گوش نگهبان خسته و بهخوابرفتهاش را ميبرد، همان واقعه در حالتي استعاري (و با عنوان گوشبري) بهشكلي مدرن با چپاول چندين ماه حقوق كاركنان پروژه توسط «مهندس» انجام ميشود. بهاينترتيب رمان در تنگاتنگ رسالت داستانپردازي و هنري خود كه بهخوبي از پس آن برآمده است، مسئوليتي اجتماعي را به دوش ميکشد.
◀ در «كشتي توفانزده» زنان زيادي حضور ندارند و از آنجمله در وجه عيني رمان خانم طاهري، يكي از كاركنان پروژهاي با يكي از همكاران خود به نام داود قرابتي عاطفي يافته است. آغاز رمان با بحراني فرهنگي كه حاصل بههمخوردن طرح ازدواج اين زن و مرد است آغاز ميشود. پدر خانم طاهري از اينكه داوود از دخترش جدا شده دلخور و عصبي است. گفتوگوي او با راوي نشانگر فشاري است كه ازسوي هنجارهاي فرهنگي و سنتي بر او وارد ميآيد.
◀بهموازات آن، در وجه تاريخي رمان دو زن نقشي پويا در داستان بر عهده دارند؛ خواهر ميرمهنا، و سكينه زن جديدش و ازاینميان حضور خواهر ميرمهنا كه برادرش از او با نامهای «كنيز شيطان»، «ياور شيطان»، «مركب زار» ياد ميكند، برجستهتر از سايرين است. اين زن ميتواند صورت مثالي خانم طاهري در عصر حاضر باشد. زني برقعپوش، تنها بازمانده خانواده ميرمهنا كه در بيشتر زمان روايت قصه هنوز گرفتار خشم ميرمهنا نشده است. او باوجود كشتهشدن خانواده و خواستگارش «ميرو» بهدست ميرمهنا، ناخرسند و آزرده اما وفادارانه نزد برادر ميماند و او را به مردمداري و مدارا با ياران و حتي شاه زند توصيه ميكند. با اينحال همواره با تهديد و تحقير برادر روبهروست. اين زن برخلاف برادرش ميرمهنا كه تنها يك چشم بينا دارد، صاحب چشماني دورنگر است، بهنحويكه قادر است از فاصله بسيار دور كشتيها را بر دريا ببيند.
◀ «كشتي توفانزده» نيز همچون بقيه آثار كشوري نشان از دغدغه، همگرايي و همذاتي او با مسائل اجتماع دارد. گرچه او در رمانهايش با زباني ساده به مصائب و مشكلات اجتماعي ميپردازد، اما همواره هوشمندانه، عميق و باظرافت، با نگاهي انضمامي آنها را واكاوي، ريشهيابي و ابراز ميكند.
(منبع: شرق)