📌داستانک. مرگ. ✒داوود خانی لنگرودی

📌داستانک
@matikandastan

📃شنای مرگ
✒داوود خانی لنگرودی

"گربه؛ سرِ حوض، سبیلش را تاب می داد و ماهیْ سرخ کوچولو، آن پایین، از این سوی حوض به آن سو می رفت و برمی گشت...
ماهی، شیطنتش گل کرده بود: روی آب آمد تا به برگ نارون نوک بزند. گربه، پنجه انداخت. سطح آب آشفته شد. ماهی، ترس برش داشت: جهید و از سطح آب بیرون حوض افتاد و گربه-تالاپی- توی آب...
گربه در آب وُ ماهی، خشکی؛ شنای مرگ می کردند."
@matikandastan