ساعتی بعد، بالای درخت، سرم میان کشاله‌ی ران ماده گرازی است و شیری گرم، از نوک پستان‌های ورم کرده‌اش چکه چکه می‌چکد و درونم را به آ

ساعتي بعد، بالای درخت، سرم میان کشاله ی ران ماده گرازی است و شیری گرم، از نوکِ پستان های ورم کرده اش چکه چکه می چکد و درونم را به آتش می کشد. بوي غريبي پيچيده در منخرين ام. بوي شير و شاش و هم آغوشی.