Telegram. me/anjomane_dastani_rahtaab

Telegram.me/anjomane_dastani_rahtaab

داستان جنایت و مکافات در پترزبورگ می گذرد جایی که شخصیت اصلی یعنی رودیا راسکولینکوف دانشجوی ترک تحصیل کرده در اثر یک سری فرضیات و مهمتر از آن بیماری روحی پیرزن رباخوار و خواهرش را به قتل می رساند و پول و جواهراتی که برمی دارد زیر یک تخته سنگ پنهان می کند بدون اینکه سراغشان را بگیرد، بیماری او شدت می گیرد و مکافات عملی را که مرتکب شده می کشد و به همگی مظنون می شود، سونیا دختر جوانی که تن فروشی می کند عاشقش شده و بالاخره به تحریک او وادار به اعتراف می شود...
فئودور داستایوفسکی سال هایی از عمر خودش رو در تبعیدگاه های سیبری گذرونده که بیشترین تاثیر جستوی در کالبد روان شناسی انسانی رو داشته و در کتاب گران قدر خودش "جنایت و مکافات" اون رو در قالب یک واقع گرایی تمام عیار نوشته. در کتاب انگیزه ها و حالات روحی و روانی یک قاتل بیمار در نهایت زیبایی و مهارت شرح داده شده به گونه ای که در شمار نخستین آثار از لحاظ روان شناسی جرم به شمار می رفته. توصیف مکافاتی که فرد البته نه یک فرد معمولی بلکه فردی با افکار پریشان، اصول و نهیلیسم بخش مهم این داستان فلسفی رو در پی داره که در روسیه قرن نوزدهم متداول بوده. شخصیت های متعدد و متفاوت سیر داستانی این رمان رو تعیین می کنن که اغلب از طبقه پایین اجتماع هستن،حس انساندوستانه و متفکرانه رودیا، شخصیت پست لویژین، عشق زندگی بخش سونیا، فداکاری های دونیا و صمیمیت راسومیخین دلیل دوست داشتنی بودن رمان هست و خواننده رو بشدت فالو میکنه و حس تعلیق رو پایدار نگه میداره. با تمام اینها داستان پایانی باشکوه و خوش دارد و اگر یاس و پوچی در حین داستان در کار بود با پایان فوق العاده داستان یاس ها تبدیل به امید شده و از خواندن کتاب حس پیروزمندانه در وجودتان خواهید داشت!
کتاب حاضر در قطع وزیری و با جلد سخت و زیبایی تهیه شده ولی چاپ در حد مفتضحی داره و سراسر غلط های چاپی درونش داره تاجاییکه اسم شخصیت ها در جاهای مختلف یکسان نوشته نشده اند.در ایران ترجمه های گوناگون در سال های متوالی چه خوب و چه بد از جنایت و مکافات به انجام رسیده، از جمله ترجمه های مهری آهی، اصغر رستگار و بهزاد.

قسمت های انتخابی از کتاب:
«گاهی برای ما پیش میاید که افراد ناشناسی را می بینیم که مشاهده آنها ممکن است در ما اثر داشته باشد و حتی قبل از اینکه یک کلام با هم حرف بزنیم بطرف او کشیده می شویم.»
«خیر کسی بما رحم نخواهد کرد غیر از آن کسی که هرگز بمردم روی زمین رحم نکرده است، آن کسی که همه چیز را درک میکند و او تنها قاضی عادل ما است.»
«برای شناختن اشخاص لازم است آنها را مدتها تحت مطالعه قرار داد در غیراینصورت ممکن است انسان مرتکب اشتباهی شود که جبران آن مشکل باشد.»
«راسومیخین این لحضه را تا آخر عمر بیاد داشت، نگاه سوزان و ثابت راسکولینکف لحظه به لحظه سنگینتر می شد و در قلب و روح او فرو میرفت و ناگهان بدن راسومیخین لرزید.
چیز عجیب و نامفهومی بین آنها گذشت و آن فکر وحشت آوری بود که در خاطر هردو گذشتو هردو آنرا درک کردند و بلافاصله رنگ از روی راسومیخین پرید.»
«سونیا اکنون من می دانم کسی که صاحب یک اراده محکم و روح نیرومند باشد میتواند صاحب دنیا شود کسی که دارای جرات زیاد است در برابر مردم قوی تر است و حق با او است.
کسی که بتواند در مقابل آنها مقاومت کند و بیشتر تحقیرشان کند احترام زیادتری بدست خواهد آورد، تمام مردان بزرگ دنیا گستاخ ترین و پردل ترین مردم جهان هستند، ناپلئون جهانی را تصرف کرد، هزاران دودمان ها را بخاک و خون می کشد برای اینکه صاحب عزم و اراده است و دیگران باید خدمت آنان را بکنند و چنین مردانی قانون گذار میشوند، باید انسان کور باشد تا این چیزها را درک نکند.»