می¬دیدم …هیچ کس باور نمی¬کرد من داخل اتوبوس با او آشنا شده¬ام

می¬دیدم...هیچ کس باور نمی¬کرد من داخل اتوبوس با او آشنا شده¬ام.(ص12)matikandastan@
در شش داستانک که نام مجموعه را به خود اختصاص داده؛سلیمانی شکل¬های متفاوت دیگری از این شخصیت های تلخ و شکست خورده را به تصویر می کشاند.در داستان «خواستگاری»از پسری چهارشانه با دوچرخه هرکولسش می خوانیم که همه دخترها خواهان او هستند ولی وقتی از جبهه برمی¬گردد و هر دو پایش را از دست می¬دهد، با نوعی دلسردیو شکست مواجه می¬شود.«اول به خواستگاری من و بعد به خواستگاری دوستم آمد و جواب رد شنید.»(39ص)
در داستانک«ادکلن اصل فرانسوی» این دلسردی و شکست عشقی با طنر تلخ همراه است.«گفت: استفاده نکردی؟ من فهمیدم همان بلایی قرار است سرم بیاید که دفعه قبل و دفعات قبل آمده بود.(ص44)
چهار: در رمان«من از گورانی ها می¬ترسم»سلیمانی با تمرکز بر زنی تحصیل کرده و میانسال، نه تنها از دغدغه¬های ذهنی و رفتاری او می¬گوید بلکه به ترس های کنشی او نیز توجه دارد.زنی که بین باید و نباید¬های جامعه اسیر و شکست خورده است.فرنگیس زنی است که امیال و خواسته هایش را بر اساس عرف و اجتماع مورد سنجش قرار می¬دهد و به نوعی در حال کنترل و سرکوب کردن خواسته-های خود است. فرنگیس گرچه شهری و تحصیل کرده است با ظاهری امروزی و مدرن؛ ولی رفتار و عملکرد هایش تابع شرایط و محیطی است که در آن به سر می¬برد؛محیطی که آزادی عمل را از او می-گیرد و وادارش می¬کند به شکلی دیگر رفتار کند« پس چرا من در گذشته زندگی می‌کنم؟ چر این گذشته‌ لعنتی گوران ولم نمی‌کند؟(ص 37) سلیمانی در رمان«من از گورانی ها می¬ترسم»نشان می‌دهد«آنچه انسان انجام می‌دهد ناشی از جایگاه اجتماعی – اقتصادی او است (لوسین گلدمن). از همین رواست که فرنگیس در تردید «چه کنم و چه نکنم»«کدام درست و است و کدام نادرست» گرفتار است.

https://telegram.me/matikandastan
کانال انجمن ماتیکان داستان
داستان نویسان

@vahidhosseiniirani مدیر کانال