رؤیاهایی که مدام در سرم رژه می‌روند!

رؤیاهایی که مدام در سرم رژه می‌روند!
امیرحسین شربیانی از ایده‌ی شکل گرفتن دوشنبه، فیلترشدنش و روزهای پیشِ رو می‌گوید.

فعالیت مجازی در زمینه‌ی ادبیات کاری فرسایشی است؛ یعنی دوستانی هستند و بعد دیگر نیستند. کاری هم نمی‌شود کرد؛ جایی که حق‌التألیف ندهی، چند باری خوش است و بعد دیگر قیدش را می‌زنی.

اتفاق‌های بزرگی در دوشنبه رخ داده: برای اولین بار، در پنجمین سال تأسیس دوشنبه، بیش از صد نویسنده و شاعر یا به قول ما ادبیاتی را یک جا جمع کردیم؛ به بهانه‌ی دوشنبه، توانستیم این آدم‌های سخت‌‌کنارهم‌نشین را یک‌جا در یک قاب بنشانیم و از ادبیات و تنهایی‌مان حرف بزنیم.

برای اولین بار، رمان لولیتا را به صورت هفتگی منتشر کردیم، با ترجمه‌ی دقیق و حرفه‌ای مترجمی کاربلد. البته، همین هم اسباب دردسر ما شد، که درباره‌اش خواهم گفت.

برای اولین بار، در اوج دوران ممیزی ارشاد دولت احمدی‌نژاد، پرونده‌ی مفصلی درباره‌ی تجارب ادبیاتی‌ها از ممیزی منتشر کردیم؛ پرونده‌ای که در آن روز‌ها حسابی به‌چشم آمد و به‌مرور خبرگزاری‌های ادبی را ترغیب کرد به انتشار گفت‌و‌گو و یادداشت‌هایی در باب ممیزی.

دوشنبه یک بار فیلتر شد. به خاطر وجود سرور مرجع در ایران حتی مسدود هم شد. مهم‌ترین دلیلش هم انتشار اینترنتی لولیتا بود. بعد از یک ماه دوندگی و قانع‌کردن مسئولان، توانستیم رفع فیلتری دوشنبه را بگیریم. یک ماهی که دوشنبه در دسترس نبود، انگار نه انگار؛ آب در دل کسی تکان نخورد. لابد این رسم اهالی ادبیات است!

http://www.2shanbe.ir/ExternalPages/?id=35941
🖋«دوشنبه»
گزیده‌ی جستارها و رویدادهای ادبی در جهان مجازی👈
@doshanbe