📢نوشتن رمان درباره «سعید امامی» دردسر دارد

📢نوشتن رمان درباره «سعید امامی» دردسر دارد
@matikandastan

علی مؤذنی: ◀همان‌طور که در اوایل انقلاب باید موضع خودت را در بحث مشخص می‌کردی که کدام طرفی هستی، باید تکلیف پیام داستانت را هم مشخص می‌کردی. مهم این نبود که چگونه قرار است بنویسی، مهم این بود که چه می‌خواهی بنویسی. از تفاوت میان این دو دیدگاه در برخورد با داستان می‌توان دریافت که خیلی عجیب نیست که بسیاری از آثار مربوط به آن دهه که توسط داستان‌نویسانی نوشته شده که به اهداف نظام اعتقاد داشته‌اند، شعاری باشد. من تقصیر را متوجۀ داستان‌نویسان جوان نمی‌دانم. آن‌ها با اعتقاد می‌نوشتند و اینطور تعلیم دیده بودند و اگر جز به این شیوه می‌نوشتند، مورد اعتراض واقع می‌شدند...

◀وضعیت داستان‌نویسی‌مان را هم در کنار وضعیت‌های دیگر می‌سنجم. آیا همه‌چیز به تعبیر شما روند طبیعی دارد؟ مثلا وضعیت سیاسی روندش چه در داخل چه در خارج طبیعی است؟ اقتصاد ما چه؟ رکودش یا تورمش طبیعی است؟ آیا داستان‌نویسی ما در یک بستر مناسب پیش رفته؟ آیا ممیزی اجازه می‌دهد داستان‌نویسی روندی به تعبیر شما طبیعی را طی کند یا آن را وارد هزارتویی می‌کند که آنچه به نام داستان صادر می‌شود، با مسیری که قرار بوده مثلا به طور طبیعی طی شود، مغایرت دارد؟ ما در دوره‌هایی رسما عشق را از آثارمان حذف کردیم، چون ممیزی مانع حضور آن می‌شد، در نتیجه پس از مدتی خشونت درو کردیم، خشونتی که به انحاء مختلف خودش را در جامعه نشان می‌دهد، طلاق، خودکشی، رفتارهای نا‌به‌هنجار فردی و اجتماعی ...

◀فرض کنید ما بخواهیم در بارۀ تاریخ سیاسی انقلاب رمانی بنویسیم. واقعا این اتفاق شدنی است؟ مثلا آیا می‌توانیم به همۀ شخصیت‌هایی که از پیش از انقلاب در روند قضایا تاثیر عمیق داشته‌اند، بپردازیم و دچار ممیزی نشویم؟ شخصیت‌های بسیاری در طول انقلاب یکی یکی، به علت‌های مختلف راهشان از مسیری که در پیش است، جدا شده. آیا می‌توان آن‌ها را در چارچوب رمان گردآورد؟ اگر می‌شود، چگونه؟ این چگونگی خیلی مهم است. آیا از همان ابتدا باید نسبت به آن‌ها برخورد دفعی داشته باشیم یا در پایان از آن‌ها به عنوان خائن یاد کنیم؟ میزان تشخیص خیانت و خائن چیست؟ فکر می‌کنم یکی از علت‌هایی که نویسنده‌ها به سراغ چنین موضوع‌هایی نمی‌روند، همین چیزهاست؟ مثلا در رمانی بخواهی به شخصیت سعید امامیبپردازی و او را از ابتدای انقلاب نشان بدهی تا زمانی که دستگیر می‌شود. واقعا می‌شود او را همانطور که بوده، با همان اطوارها و افکار پرداخت؟ این موضوع‌ها در جامعه به شدت مطرح است، اما چرا داستانی نمی‌شود؟چون مسلما آنالیز شخصیت سعید امامی ما را وارد حیطه‌هایی می‌کند که گفتنش صلاح نیست و سری را هم که درد نمی‌کند، دستمال نمی‌بندند. در صورتی که از طریق پرداخت شخصیت او می‌توان چند دهه از تاریخ سیاسی دوران انقلاب را طی یک فرایند جذاب نوشت. آیا او نفوذی بوده؟ یا خودی بوده و قدرت سبب استحالۀ او شده و به آن نتایج خطرناک رسیده که باعث شده حذف بسیاری از شخصیت‌های موثر و ارزشمند جامعه را در دستور کار خود قرار دهد؟ از این دست موضوع‌ها بسیار است، در همۀ زمینه‌ها، از دینی و مذهبی بگیرید تا موضوع‌های سیاسی و اجتماعی که متاسفانه یکی ممیزی مانع از پرداختن به آنها می‌شود و دیگری خودسانسوری نویسندگان که تاثیر مستقیم سال‌ها ممیزی است. ممیزی در گوشت و پوست و استخوان نویسندگان نفوذ کرده و چه بسا تبدیل به توهم شده و این بدآفتی است. (منبع: ایلنا)
@matikandastan