مژده الفت: بهترین بخش سفر استانبول، دیدار و گفت‌وگو با «یکتا کوپان» بود که خودش هم به اندازه داستان‌هاش دوست‌داشتنیه

مژده الفت: بهترین بخش سفر استانبول، دیدار و گفت‌وگو با «یکتا کوپان» بود که خودش هم به اندازه داستان‌هاش دوست‌داشتنیه. خوش‌‌برخورد، طناز و بیگانه با ژست‌های خودبزرگ‌بینانه‌ی مُد روز‌!
گفت از این‌که کتابش به زبان فارسی منتشر می‌شه خیلی خوشحاله و دلش می‌خواد همراه کتاب، چند تا از داستان‌هاش رو به زبان خودمون بخونم و براش بفرستم، چون با این‌که فارسی نمی‌دونه، لحن و آوای کلام، تا حدی حس متن رو منتقل می‌کنه.
کتاب‌هاش رو برام امضاء کرد و کتابم رو که خواسته بود، براش امضاء کردم... درباره داستان‌هاش حرف زدیم و پرسید کدوم‌شون رو بیش‌تر دوست دارم و و چرا...صحبت کپی‌رایت که شد، گفت شرایط ایران رو درک می‌کنه، ولی چون طرح روی جلد و تناسبش با حال و هوای کتاب براش مهمه، حداقل یه طرح خوب براش پیدا کنیم!... موقع خداحافظی هم گفت: «اگه قرار باشه کتاب‌هام توی ایران ترجمه بشن دلم می‌خواد تو ترجمه‌شون کنی، نه یه مترجم دیگه»...
و من نگفتم خیلی مطمئن نیستم همین اولی هم چاپ بشه!.. گفتم: «منم همین‌طور!»@dastanirani