• مرد بیکار وقتی پسر عموی شهردار را دید که ناگهان آن طور برای برداشتن کلاه مکزیکی سراسیمه شده، هول کرد

• مردِ بیکار وقتی پسر عموی شهردار را دید که ناگهان آن طور برای برداشتن کلاه مکزیکی سراسیمه شده ، هول کرد . مطمـــئن بود اگر آن کلاه مکزیکی را به شـهردار نرســاند ، هیچ وقت دوباره شــغلی گیــرش نمی آید .
پسر عموی شهردار آخه چرا می خواست کلاه مکزیکی را بـردارد ؟
او که حالا هم شغل اش را داشـت .
دسـت های او که پوشیده از لکه های توت نبود •

#ریچارد_براتیگان
#بارشِ_کلاه_مکزیکی