خاطره علیخانی از مرحوم آذین. ادبیات اسپانیایی یا معلم شنا …

خاطره علیخانی از مرحوم آذین
@matikandastan
📢مترجم ادبیات اسپانیایی یا معلم شنا...

یوسف علیخانی: سعید آذین را تا تاریخ سیزدهم اردیبهشت هشتاد و شش از نزدیک ندیده بودم. نهایت یکی دو باری در شب‌های بخارا دیده بودمش. به خاطر تیپ متفاوتش، برایم جالب به نظر آمده بود

بعد گذر روزگار باعث شد به همراه علی عبداللهی و علیرضا حسنی آبیز و غلامحسین چهکندی نژاد، مهمان دکتر غضنفری بشویم در محمود آباد آمل

و سعید آذین که خواهرزاده ی دکتر غضنفری بود، در این سفر همراه مان شد

تا این تاریخ من شنا کردن نمی دانستم. سعید آذین که در آن یکی دو روز از شنیدن ترجمه هایش از ادبیات اسپانیولی لذت برده بودم، شد معلم شنایم

بعدها دیگر ندیدمش

تا یک بار که از رادیو زنگ زد و شماره چند تا از دوستان مترجم آموت را گرفت برای مصاحبه

و حالا خبرش را خواندم: سعید آذین شاعر و مترجم درگذشت.

گاهی مرگ،‌ نزدیک‌تر که می‌آید، هراس‌اش بیشتر می‌شود
و روزی برای دیگری و روزی برای خودمان
روحش شاد
@matikandastan