📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
رئالیسم سوسیالیستی …اصطلاحی که در حدود نیمقرن معرف هنر و ادبیات شوروی سابق بود
رئالیسم سوسیالیستی
اصطلاحی که در حدود نیمقرن معرف هنر و ادبیات شوروی سابق بود. نخستینبار ماکسیم گورکی، بواخارین، ژدانف، طرح آن را پیش نهادند. سپس مانند دستور کار به کلیهی هنرمندان در تمامی عرصههای هنری اعلام شد (1934) هدف آن تولید آثار قابل فهم برای تودهها و هدایت مردم به ستایش عظمت کارگر و نقش او در ساختمان کمونیسم بود. رئالیسم سوسیالیست عملا سنت واقعگرایی سدهی نوزدهم را دنبال کرد. و آگاهانه از دستاوردهای هنر مدرن - که هنرمندان پیشتاز روسی سهمی مهم در شالودهریزی آن داشتند - چشم پوشید.
واقعگرایی سوسیالیستی یا رئالیسم سوسیالیستی (به انگلیسی: Socialism Realism)سبکی هنری است که در دوره حکومت شوروی در روسیه و سپس در دیگر کشورهای کمونیستی پدید آمد.
پاگیری رئالیسم سوسیالیستی را با جریان شکلگیری انقلابهای کارگری و ایجاد حکومتهای سوسیالیستی همزمان میدانند. به عنوان نمونه بارز اطلاق این اصطلاح به جریان ادبی بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه است.
رئالیسم سوسیالیستی ریشههای خود را در رئالیسم جستجو میکند و با اصالت دادن به روایت واقعیت مرکزیت توجه خود را به زندگی مردمان فرودست، بیان مشکلات طبقاتی و بعضاً روند مبارزات و انقلابها معطوف میکند. بنیان این مکتب بر تأکید بر کار است. کتابهای ولگا به خزر می ریزد اثر پیلنیاک و دُن آرام اثر شولوخف در این مکتب نوشته شدهاند.
رئالیسم سوسیالیستی در قلمرو هنر و ادبیات، در اتحاد جماهیر شوروی و همهی کشورهایی که اقمار شوروی شمرده میشوند، مکتب و آموزهی رسمی شمرده میشود. رئالیسم سوسیالیستی از هنرمند "تجسم صادقانه و از نظر تاریخی عینی واقعیت را در انکشاف انقلابیاش" میخواهد و نیز از او میخواهد که در تحول ایدئولوژیک و تربیت کارگران با روحیهی سوسیالیستی شرکت کند. گورکی، ژادنفJdanov و کارل رادکK. Radek از فعالین این حوزهی ادبی بهشمار میروند.
آموزهی رئالیسم سوسیالیستی با همان سهولتی که به دروغ، خود را وارث سنت ملی میدانست، خود را به مردم تحمیل کرد. در واقع، در قرن نوزدهم عدهی زیادی از روشنفکران روس بودند که هنر در نظر آنها مسئولیتِ اجتماعی سنگینی داشت، زیبایی هنر را فدای صداقت و حقیقت میکردند و میخواستند که هنرمند نقش نوعی پیامبر اجتماعی را بازی کند.
رمان "چه باید کرد؟" اثر چرنیشفسکی به صورتی تیپیک بیانکنندهی این طرز تفکر است که در آن روزگار آزادانه انتخاب شده بود.
. بعضی از آثار اولیه مانند "دن آرام" از شولوخوف و "شکست" از فادیف Padeiev توانستند از پوستهی تعصب آموزهای بیرون بزنند و جای مهمی را به عنوان اثر ادبی اشغال کنند.
تأثیر ادبیات بر مردم، به تدریج حزب را بسیار وسواسی کرد. دیگر تنها سانسور یا توقیف کتابها بر مردم، چارهی درد نبود، زیرا هر لحظه ممکن بود مفاهیم رمزی و مخفیانهای در هر اثری راه پیدا کرده باشد؛ و مردم به تدریج عادت کردند که به قول معروف لای سطرها را بخوانند. یک "زبان ثانوی" تشکیل شد که به بیرون از "واقعیت ثانوی" مقامات رسمی نقب میزد و با واقعیت ملموس درهم میآمیخت.
همه میدانند که نویسندگان شوروی به عنوان یک گروه سازمانیافته و به نسبت تعدادشان، از گروههایی بودند که بیش از هر گروه دیگری سرکوب شدند.
رئالیسم سوسیالیستی که بر پایهی برداشت مارکسیست ـ لنینیستی از جهان بنا شده است، کوششهای هنرمندان را تشویق میکند و آنان را یاری میدهد تا قالبها و سبکهای مختلف هنری را هماهنگ با تمایلات شخصیشان تعریف و تحلیل کنند."
در سال 1932، استالین برای نخستینبار نویسندگان را "مهندسان روح" نامید. مهمترین مسئله، آموزش مردم و سخنرانیهای ایدئولوژیک سوسیالیستی بود. هنرها که انکشاف آنها نیز میبایستی برنامهریزی شده باشد، وظیفهشان معرفی هرگونه فداکاری لازم به عنوان پیروزی مبارزهی طبقاتی بود.
ما نمیتوانیم موقعی که درباره رئالیسم سوسیالیستی صحبت میکنیم، یادی از گورکی نکنیم. این دو از یکدیگر جدائی ناپذیرند. رئالیسم سوسیالیستی به گورکی بیش از هر هنرمند دیگری مدیون است، تا آنجا که حتی نامش را هم به گورکی مدیون است. گورکی از نخستین هنرمندانی بود که پس از آگاهی یافتن از نقش طبقه کارگر و با اعتقاد کامل به رسالت تاریخی این طبقه، هنر و ادبیات کارگری را پایه گذاری کردند. او همچنین نخستین کسی بود که ادبیات و هنر طبقه کارگر را رئالیسم سوسیالیستی نامید و آن را از رئالیسم انتقادی متمایز کرد.
او در این موقع به عنوان یک قصهگو در میان کارگران بندر، نانواها، نجارها، کارگران راه آهن و مردم خانه بدوش، یعنی همان مردم محرومی که در میانشان زندگی میکرد، شهرت پیدا کرده بود.