پس از اجرا و پخش در نمایشنامه‌های رادیویی، در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی برای اجرای کنسرت‌ها نیز محبوب شد

پس از اجرا و پخش در نمایشنامه های رادیویی، در دهه‌های 60 و 70 میلادی برای اجرای کنسرت ها نیز محبوب شد. آهنگسازان ]مینیمالیست[ کار خود را در حالی شروع کردند که آهنگسازان زیادی قطعاتی می‌ساختند که بسیار پیچیده بوده و درکش برای شنونده سخت بود.
آثارنمایشی رادیویی در ]مینی مالیسم[ :
نمایشنامه ]رادیویی[، داستانی است که در] رادیو[ مثل صحنۀ نمایش به وسیلۀ ]صداپیشگان[ اجرا می شود. بنابراین، از جهت استخوان بندی حوادث و شروع و ختم و صحنه آرائی و کلام، ]تفاوتی با بازخوانی یک رمان و داستان[ ندارد. پس از گذشت 80 سال از اجرای نمایشنامه ]رادیویی[ در بی.بی.سی، ما به سختی قادریم که به نمایشنامه ها، به همان صداقت و سادگی پیشینیان و بهره گیری از نظریات ]فروید[، ]لاکان[، ]استانیسلاوسکی[، ]دریدا[، و صاحبنظران حوزه] نمایشنامه رادیویی[همچون ]آلن بک[، استاد نمایشنامه نویسی دانشگاه کنت انگلستان، به مقوله] نمایش و شنونده[، در رسانه ]انتزاعی و استعاری[ رادیو می پردازدعمل کنیم. شاید آن دسته از شنوندگانی که ساده‏لوحانه و با طیب خاطر در ماشین های خود داستانهاونمایشنامه های ]کوتاه[ را می شنیدند و آن را یک نمایشنامه رادیویی تصورمینمودند، در فهم این موضوع که ]تئاتر رادیویی[ نوپا همچون ]سینمای اولیه[ دارای ارتباطات محوری و اساسی با ]صحنة نمایش[ است، شکست خورده‏اند. شاید هم آن‏گونه که در دیگر اشکال تئاتر نادیدنی امکان رخ دادنش وجود دارد، این افراد خود را با بازیگران و رویدادها، در ]رادیو[ بیگانه احساس کرده‏اند، همان چیزی که ]سوزان مِلروز (Susan Melrose)[ آن را ]ویژگی انعطاف پذیر تئاتر theatre's felt specificity [نامید.] آلن بِک [Alan Beck می‏نویسد: ]رادیو رسانه‏ای نادیدنی [ می باشد. ما صدای بازیگران، جلوه‏های صوتی و قالبهای صداگذاری را در یک اتاق یا اتومبیل می‏شنویم، اما هیچ محل یا فضایی برای نگاه کردن یا نگریستن به آنها نداریم. هیچ چیزی تحت عنوان حرکات بدنی بازیگر و صحنه‏پردازی وجود ندارد، با این وجود زمانی که ما به یک اجرا ]گوش[ فرا می‏دهیم، صدای بازیگران نشانه‏ای پنهان از حرکات بَدنی‏شان است و ما از همین موضوع انتزاعی ] و تنها بر پایه ی آنچه که شنیده‏ایم [به طور خودکار حرکات فیزیکی بازیگران را درک می‏کنیم. این یک پدیدة شنیداری و چرخشی پیچیده است که از تحرک و پویایی صدای هنرپیشه در هنگام ادای جملات یا به اصطلاح ]تنظیم صدا[ در مقابل میکروفون نشات می‏گیرد. علاوه بر این کیفیت صدای ایجاد شده که در استودیو با بکارگیری موانع آکوستیکی ایجاد می‏گردد، همچنین جلوه‏های صوتی ایجاد شده هم‏زمان با اجرا، به اضافة واکنشهای جانبی هم‏زمان ]از قبیل اِکو، پژواک، نامفهوم شدن صدا[ همگی در ایجاد جلوه‏های صوتی ]خارج از چارچوب[ موثرند. ترکیب این اِلِمان‏ها و اجزا از طریق میکس چند شبکه‏ای و چند وجهی ] هم‏زمان با اجرا [،صورت می‏گیرد، اما علاوه بر این کارگردان برنامه باید با ]میکس مجدد[ و ایجاد ]فضای ذهنی دورتر[، ]موسیقی[ و] افِکت‏ها[ را هم، در طول فرایند تدوین تهیه نماید. در اجرای نمایشنامه ی رادیویی ]مینی مال[ نیز ]تحرکات آوایی[ و ]آکوستیک [ در پیوند با حالات بازیگران در ارتباط با میکروفون، به اضافة شیوه‏ای که آنها برای ادای کلمات به کار می‏برند، و همچنین کاربردهای عایق‏های صوتی ] متن و اجرایی[ می‏آفریند که در آن شنونده کاملا می‏تواند در ذهن خویش به ]صحنه‏آرایی [کوتاه و فشرده بپردازد، که این موضوع شامل دیده‏های ذهنی ما از حرکات فیزیکی بازیگران نیز هست.این مطلب ممکن است به قدر کافی واضح و روشن به نظر برسد، اما در محتوای برخی از ابزار نظریات اجرا چنین ادعا می‏گردد که نمایشنامه‏های رادیویی شخصیتی چندلایه را به وجود می‏آورند که نوعی دگراندیشی پساساختاری را موجب می‏شوند.این نظریات می‏افزایند که اجرادر رادیو بخصوص در سبک ]مینی مال[ مانند تمامی زبانها، موضوعی جهت نمایش] معانی و مفاهیم[هستند. و بنابراین در ظاهر گول‏زننده خود، دارای نوعی کنش در اتمسفر می‏باشند تا مخاطب را] وادار به کنش ذهنی[ کنند.]مارتین اسلین[، تاکید می‏کند گوش دادن به نمایشنامه رادیویی، بیشتر شبیه به خواب دیدن است تا خواندن یک رمان. مثل هر نوع دیگری از نمایشنامه، نمایش رادیویی با آنچه که با حضور تخیلی گویندگان و درکِ تلویحی متن مربوط می‏شود، در ارتباط است. این امر نوعی تعامل زیرکانه است که ما آن را ]صحنه‏پردازیِ شنیداری [aural scenography می‏نامیم که در آثار داستانی] مینی مال[ بر آن تاکید گذاری بسیاری می شود : تجسم محل ]موقعیت[ که می‏تواند ]واقعی[ یا ]خیالی[ باشد، در زمان ]گذشته[ یا ]حال[ اتفاق بیافتد؛ و ]محیط[که چکیدة ]تجسمی[ است که ممکن است اشکال مختلفی از ]واکنشهای[ موثری را که گفته شد به تحرک وادارد. آیا ادبیات] مینی مالیسم[ با اجرا در ]رادیو[ به بهترین شیوه ی ]ارایه[ ی خود به ]مخاطب[ نزدیک نشده است؟. متن یک نما