📚 داستاننویسان و دوستداران داستان 📢ماتیکانداستان را به شیفتگان فرهنگِ ایرانزمین معرفی کنید 📢📢محتوای مطالب، نظر نویسندگان آن است و ممکن است با دیدگاه گردانندگان ماتیکانداستان همسو نباشد. ارتباط با مدیر کانال @vahidhosseiniirani
اخلاقیات آسیب دیده.. مجازات این نوع دزدیها مرگ بود، اما همچنان ادامه مییافت
اخلاقیات آسیب دیده
زنهایی که در بخش سبزیکاری کار میکردند ، بعضی وقتها یواشکی گیاه خوراکی خارج میکردند . مجازات این نوع دزدیها مرگ بود ، اما همچنان ادامه مییافت . خود من گاهی موفق میشدم یک سیب زمینی خام یا یک تکه ذغال سنگ کوچک بدزدم ، و یک بار با یکی از دوستانم توانستیم به قصد دزدی وارد انباری شویم که حاوی چمدانهایی بود که افراد اس اس از زندانیها دزدیده بودند .
بیتردید ، سیهروزی و گرسنگی میتواند علت این نوع دزدی را توضیح دهد ، اما گمان میکنم تجربهی بعدهایم با رژیم کمونیستی متقاعدم کرد که علت عمیقتر از اینها بود .
لحظهای که یک رژیم جنایتکار اصول پذیرفته شدهی قانون را نقض میکند ، لحظهای که جنایت مجاز دانسته میشود، هنگامی که برخی از مردم ، که بالاتر از قانون قرار دارند ، میکوشند دیگران را از منزلت، شرافت و حقوق اولیهی خود محروم کنند ، اخلاقیات مردم عمیقا تحت تاثیر قرار میگیرد .
رژیم جنایتکار این را میداند و سعی میکند از طریق ایجاد رعب و وحشت به رفتار اخلاقی و شایستهای تداوم بخشد که بدون آن هیچ جامعهای ، حتی جامعهای که چنین رژیمی بر آن حکومت میکند ، نمیتواند به وظیفه ی خود عمل کند . اما به اثبات رسیده است که در جایی که مردم انگیزهی اخلاقی رفتارکردن را از دست دادهاند ، رعب و وحشت نمیتواند کار چندانی از پیش برد.من چمدانی را که قاتلانمان از کس دیگری دزدیده بودند ، کش رفتم و بابت این کار به خودم مغرور بودم و متوجه نبودم که غرورم چهقدر احمقانه بود .
سالها بعد دریافتم که فقط چیزهای اندکی وجود دارد که بازگرداندنشان دشوارتر از اعادهی عزت و شرافت از دست رفته و اخلاقیات آسیب دیده است، و شاید به همین دلیل بود که در خلال رژیم کمونیستی به شدت کوشیدم از این چیزها محافظت کنم .
هر جامعهای که بر مبنای فریبکاری استوار شود ، حتی اگر فقط در میان مشتی از نخبگان ، جرم و جنایت به عنوان یک جنبه از رفتار پذیرفتهشده تحمل شود ، و در همان حال یک گروه دیگر، حال هرچهقدر هم اندک باشند، از شرافت و منزلت و حتی حق و حقوقی که نسبت به زندگی خود دارند ، محروم شوند ، خود را به تباهی اخلاقی ، و در نهایت ، به فراموشی کامل محکوم میکند .
روح پراگ / ایوان کلیما