مردی که عاشق جزیره‌ها بود

مردي که عاشق جزيره ها بود
«سقف خانه رادن» عنوان مجموعه داستاني است از دي اچ لارنس که مرتضي زارعي آنها را به فارسي برگردانده و نشر روزنه آن را به چاپ رسانده است. چهار داستان اين مجموعه عبارتند از: سقف خانه رادن، بانوي دوست داشتني، مردي که عاشق جزيره ها بود و برنده اسب گهواره اي؛ داستان هايي که همگي مربوط به سال هاي آخر عمر دي.اچ.لارنس اند. مقاله اي از لارنس نيز در پايان کتاب ترجمه و منتشر شده است که البته بنابه خواست خود او در زمان حياتش منتشر نشده بود. لارنس از نويسندگان انگليسي است که در سال ١٨٨٥ متولد شد و در طول عمر کوتاهش آثار زيادي در حوزه هاي گوناگون نوشت؛ از نمايش نامه و مقاله و سفرنامه گرفته تا رمان و داستان و شعر. در بخشي از مقاله پاياني کتاب با عنوان «پيشرفت» مي خوانيم: «از خانه حرف مي زنند، اما خانه چيست؟ پاييز امسال بار ديگر به محل تولدم رفتم، شهرستاني کوچک در هشت مايلي ناتينگهام؛ و بار ديگر معذب و بي تاب بودم که هرچه زودتر از آنجا بروم. به نظرم مي توانم در هرجايي، به غير از خانه ام، احساس کنم که در خانه خودم هستم و راحت باشم. در لندن يا پاريس يا رم يا مونيخ يا سيدني يا سان فرانسيسکو کاملااحساس آرامش مي کنم. تنها جايي که در آن اصلااحساس راحتي نمي کنم، زادگاهم است، جايي که بيست و يک سال اول عمرم را در آن زندگي کردم. «به ياد مي آورم، به ياد مي آورم
خانه اي را که در آن زاده شدم» البته خيلي مبهم، زيرا وقتي که يک ساله بودم از آنجا رفتيم. در گوشه اي از خيابان هاي زشت محل سکونت معدنچي ها بود که بهشان ساختمان ها مي گفتند. کنار مغازه هنري سکستون بود. هنري سکستون آدم هيکلي قلدري بود با موهاي بور فرفري و هرچند هيچ وقت حرف «ه» را درست تلفظ نمي کرد، خيلي هنري (خودش) را قبول داشت...».