زندگیام را صعود میکنم... لحظههایم را میرقصم... نگاهم را تعارف میکنم...
که رسیدم مهمون خانواده کشاورز بودم که از قبل میشناختم و یکی از درههای یاسوج رو باهم پیمایش کرده بودیم
#بندر_سیراف که رسیدم مهمون خانواده کشاورز بودم که از قبل میشناختم و یکی از درههای یاسوج رو باهم پیمایش کرده بودیم.
تا رسیدم، دوچرخه رو گذاشتم توی کلوپ غواصی دوستم آقای کنگانی و زدم به دریا، و البته کمی هم غواصی🚣♂️🏊♀️
بعد قرار شد شب بریم کنار یکی از ساحلهای خیلی قشنگ سیراف.
بنام خلیج نایبند🌊
شب همونجا با دوستان توی چادر خوابیدیم و صبح که بیدار شدیم، تصویری دیدیم که باور نکردنی بود😍👌
@misgray