زندگیام را صعود میکنم... لحظههایم را میرقصم... نگاهم را تعارف میکنم...
توی یکی از روزهایی که داشتم در جنوب کشور رکاب میزدم وخیلی خسته شده بودم …
توی یکی از روزهایی که داشتم در جنوب کشور رکاب میزدم وخیلی خسته شده بودم...
به این نتیجه رسیدم که به شهر بعدی نمیرسم و هوا هم داره تاریک میشه!
چارهای نداشتم به جز اینکه اولین روستایی که دیدم، برم و شب رو اونجا سر کنم....
@misgray