۳- خدا

3- خدا

بنابر نظر وبر، مفهوم «خدا» مانند مفهوم «روح‏» يك سير تكاملى را طى كرده و يك فرايند تكاملى، از يك نيروى مبهم، تشخص نيافته و حتى بدون نام، به خدايان متشخص و داراى قلمرو و مسؤوليت‏هاى خاص و سپس به خداى واحد و متعال رسيده است. در مرحله چند خدايى، صلاحيت و قدرت خدايان غالبا مساوى با هم نبوده و در اثر مقتضيات اوضاع و احوال طبيعى و اجتماعى، تفاوت‏هايى در توان و قدرت آن‏ها براى دست‏يافتن به مقام عالى و يا الوهيت انحصارى به وجود آمده است. عوامل متعددى در برترى يافتن يك خدا بر ساير خدايان دخيل بوده كه برخى از آن‏ها را وبر بدين ترتيب برشمرده است:

· عامل اول، صرفا عقلانى است. هر جا احكام خاصى ثبات‏يافته و توسط تفكر دينى به رسميت ‏شناخته شده، خدايانى چون خداى آسمان و ستارگان، كه بيش‏ترين نظم را در رفتار خود نشان داده‏اند، فرصت دستيابى به تعالى را يافته‏اند.

· عامل دوم، روحانيت است. خدايان آسمان در هند، ايران و بابل به وسيله تبليغات روحانيت پديد آمدند.

· عامل سوم، نقش اقتصادى و سياسى يك خداست. خدايى كه از اهميت اقتصادى و سياسى برخوردار است فرصت ‏بيش‏ترى براى تعالى يافتن دارد.

· عامل چهارم، پيروزى‏هاى سياسى و نظامى است. غلبه‏هاى سياسى و نظامى موجب غلبه خداى گروه غالب بر خداى گروه مغلوب مى‏گردد.

به عقيده وبر، تقريبا در همه جا اشكالى از يكتاپرستى شكل مى‏گرفت، ولى موانعى از توسعه آن در دين مردم جلوگيرى مى‏كرد. وى مکرّر متذکر شده كه در ميان اديان، تنها يهوديت و اسلام به توحيد - به معناى واقعى كلمه - دست‏يافته‏اند.

از نظر يكى از عوامل مهم پيدايش مفهوم تك خدايى در خاور نزديك اين بود كه در اين منطقه، طبقاتى كه حامل اخلاق دينى بدون خدا - مانند هند و چين - باشند، وجود نداشتند

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper