🔰گفتگوی اسفندیار طبری با پروفسور اتفرید هوفه و پروفسور هلموت باخ مایر پیرامون پوپولیسم

🔰گفتگوی اسفندیار طبری با پروفسور اتفرید هوفه و پروفسور هلموت باخ مایر پیرامون پوپولیسم

پروفسور هوفه استاد فلسفه سیاسی در دانشگاه توبینگن – آلمان

پروفسور هلموت باخ مایر استاد ادبایت و فلسفه در دانشگاه کونستانز- آلمان


پروفسور هوفه، با سپاس از قبول این گفتگو برای خرمگس. از نظر شما معنای پوپولیسم چیست؟ آیا می توان در تاریخ و در تمام دنیا برای پوپولیسم یک ویژه گی عام یافت؟

اوتفرید هوفه: پوپولیسم در معنای ظاهری و لفظی آن، یک جهت گیری است که به خلق و خوی و تمایلات مردم بیشترین اهمیت را می دهد. بنابراین می بایست برای دمکراسی دلخواه و پذیرفتنی می بود. این اصطلاح در پایان دهۀ بیست میلادی در فرانسه به کار رفت و مربوط به یک جنبش ادبی در زمینه داستان نویسی است که از سوی لئون لمونیه و آندره تریو بنیان گذاری شد. در رمان های تراز اول ادبی نویسندگان برجسته ای چون مارسل پروست و فرانسوا موریاک، به زندگی مردم عادی پرداخته شده، آن را کنار گذاشته و یا حتا در برابر آن قرار می گیرد. پس این اصطلاح، با تکیه بر دریافت و درکی که به هیچ سمتگیری سیاسی، مربوط می شود به جریانی گفته می شود که خواهان توجه به مردم سادۀ کوچه و بازار یا همان اکثریت خاموش است. پوپولیسم بعدتر و در زمان کنونی اما، اصطلاحی کاملن منفی است و در دنیای سیاست و رسانه های ارتباط جمعی به ویژه از سوی جناح های لیبرال چپ به کار می رود. پوپولیسم نشانگر گروه های راست گرایی است که از تقویت ناسیونالیسم خودی، هویت و منافع ملی جانبداری می کنند و در کشورهای غربی از خارجی ها و “دیگران” – کمتر از سرزمین های چین، ژاپن، کره و بیشتر از شمال آفریقا و خاور نزدیک و میانه – احساس خطر می کنند و در نتیجه این دسته از خارجی ها یا مهاجرین را رد نموده و گاهی با آنها حتا برخوردهای نفرت آمیز دارند. پوپولیست ها بطور فله ای اغلب مخالف جهانی شدن هستند و دولت های خود را -از دید خودشان- به دلیل نرم رفتاری نسبت به خارجی ها، مورد نکوهش قرار داده و خواهان حمایت از ملت خود، لغو واحد ارزی یورو، بی اعتنایی به پناهندگان و اخراج آنها و حفاظت از مرزهای اتحادیه اروپا هستند.



پرسش: پوپولیسم در علم و فلسفه هم دیرینگی طولانی دارد. به ویژه در رابطه با هنر سخن وری، بسیاری از اندیشمندان (فقط برای نمونه سقراط، سیسرو، شوپنهاور و غیره) بدان پرداخته اند. آیا به رسمیت شناختن توده سبب رخنه گری آنها و تاثیر در فردیت و یکتایی تفکر نمی شود؟



اوتفرید هوفه: هنر سخنوری یا رتوریک، هنری است که استفاده از آن در سیاست و بطور مشخص در پارلمان و در دادگاه ها برای به کرسی نشاندن عقیده خویش و پذیرفتن آن از سوی دیگران یاری رسان است و به این معنا، هنر ساخت و پرداخت درست سخنوری و حتا فن باوراندن است، به گونه ای که از دلیل آوری های نامربوط و حتا از مسخره انگاری هم شرمگین نمی شود. سقراط / افلاطون نسبت به سوفیست ها، روشنفکران دوره گرد آن زمان، دقیقن همین انتقاد را داشتند که آنها یاری رسانی نه به حقیقت، بلکه به یک نگرش و برداشت مورد پسند را اجرا می کنند. یعنی همان موضوعی که بعدها هم در باشگاه های مناظره و رقابت های سخنوری دیده می شود. رتوریک ارسطو، نقطۀ اوج تئوری سخنوری، پرظرافت و استادانه است و آگاه به هیچ سویه گی رتوریک: از این هنر می توان هم برای امر خوب و هم برای امر بد استفاده کرد، ولی کاربرد آن در جهت ارزش های اخلاقی پسندیده و نیکوست. او سخن پردازی را از نظر تجربی و شناختی موظف به رعایت انسانیت – خدمت به خوش بختی و شایندگی انسان – می داند. برخورداری از لوگوس (خرد) و پاتوس ( دردمندی، شورمندی) برای یک سخنور خوب مهم هستند. لوگوس نیروی برهان اخلاقی، دانایی، نیکویی، فضیلت و خیرخواهی است. منظور از پاتوس شوق و آتش درونی است که باید در شنوندگان ایجاد و شعله ور گردد.



پرسش: در حالی که مفهوم پوپولیسم به دلیل تاریخی در ایالات متحد آمریکا بطور کلی مفهومی مثبت است، در اروپا یک دشنام به شمار می رود. بنابراین، پوپولیسم ابزاری در دست دیکتاتورها و همین طور برای دمکرات هاست. پس آیا نمی توان نتیجه گرفت که پوپولیسم به ذات خود هیچ سویانه است و به عنوان یک ابزار قابل ارزش گزاری است؟

اوتفرید هوفه: البته در آمریکا هم پوپولیسم یک اصطلاح فقط مثبت نیست ورئیس جمهور ترامپ نیز با شعار ناپسند

« اول آمریکا» مورد انتقاد شدید است. همان طور که اشاره شد، می توان پوپولیسم را خنثا و هیچ سویانه به عنوان نزدیکی با خواست ها و نگرانی های مردم فهمید.


🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper