انواع نظریه¬های نوسازی.. سه نظریه زیر مهم‌ترین نظریه¬های نوسازی¬اند:

انواع نظریه¬های نوسازی

سه نظریه زیر مهم ترین نظریه¬های نوسازی¬اند:

الف- رویکرد جامعه شناختی که شامل دو نظریه لوی و اسملر است. لوی در تعریف نوسازی آن را معادل وضع انگلستان جدید می¬بیند و بر آن بود که میل به نوسازی زمانی روی می¬دهد که کشورهای عقب مانده طعم نوسازی را بچشند، ولی این کشورها با ویژگی هایی چون بی تخصصی، سنت گرایی، وابستگی شدید و امتزاج کارکردها، با مشکلات عدیده¬ای مانند سرخوردگی، ناتوانی در تبدیل منابع، کمی مهارت ها و غیره شناخته می¬شوند. اسملر نوسازی را در تمایز ساختاری بین جامعه مدرن و غیر مدرن می¬دید،مثلا خانواده در یکی سنتی عمل می¬کند و در دیگری رسمی و پیچیده. حل این تمایز ساختاری با ادغام و همسازی آن دو میسر است،ولی همیشه این ادغام و همسازی به دلایلی چون ستیز ارزش ها با هم به خوبی صورت نمی¬گیرد و به همین دلیل،آشفتگی¬های اجتماعی مانند خشونت سیاسی و جنگ چریکی روی می¬دهد.

ب- رویکرد اقتصادی که در نظریه¬هایی چون نظریه روستو خلاصه می¬شود. به اعتقاد روستو، پنج مرحله عمده در فرآیند رشد از جامعه سنتی به جامعه¬ای مصرف انبوه وجود دارد که عبارت است از: جامعه سنتی، فراهم آوردن شرایط مقدماتی برای خیز مانند انقلاب سیاسی و انباشت سرمایه، خیز و حرکت به سوی بلوغ و جامعه با مصرف انبوه.

ج- رویکرد سیاسی مانند نظریه کلمن.از نگاه کلمن قواعد نوسازی عبارت است از ساختارها مانند تفکیک ساختار میان رقابت سیاسی و ساختار اجرایی، لائیک کردن فرهنگ سیاسی به همراه اجرای برابر سیاسی، افزایش دادن به قابلیت های نظام سیاسی چون کارآمدی و مشارکت سیاسی. در این صورت است که جامعه توسعه نیافته می¬تواند از بحران های هویت ملی، مشروعیت سیاسی، فقدان نفوذ، مشارکت اجتماعی، فقدان همبستگی و توزیع اقتصادی بیرون رود.

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper