ه نام فئودال در می‌آید، و آن زمین‌های بزرگ از طرف فئودال یا نمایندگانشان به کشاورزان اجاره داده می‌شود

ه نام فئودال در می‌آید، و آن زمین های بزرگ از طرف فئودال یا نمایندگانشان به كشاورزان اجاره داده می شود. و اشراف هم در مقابل این اجاره نسبت به كشاوزان آن منطقه اختیارات قضائی و حكومتی و مالی و سیاسی داشتند.
ولی در زمان حاضر فئودالیسم به كشوری گفته می شود كه عده ای از اشراف و مالكین املاكی را مالك می باشند و كشاورزان از حقوق سیاسی محروم اند، و یا به مقداری كم ازحقوق سیاسی و كشور بهره مند هستند.

۲۵. دوگماتیسم:
دوگماتیسم آئینی است كه می گوید پذیرش موضوعی احتیاج به استدلال ندارد، و آن را باید بدون دلیل قبول كرد و بدون چون و چرا آن را از بدیهیات شمرد.

۲۶. رادیكالیسم:
در اصطلاح امروز، رادیکال به گروه و جریانی گفته می شود که خواهان جدیت و قاطعیت در پیشبرد اهداف سیاسی، فرهنگی یا مذهبی خود است. گاهی اوقات واژه رادیکالیسم معادل تندروی هم به کار می رود.

۲۷. دموكراسی:
اصطلاح دموكراسی از اصطلاحات تمدن یونان قدیم است، و حكومت مردم بر مردم را دموكراسی می نامیدند. اما در اصطلاح جدید عبارت از حكومت مردم كه با توجه به آراء اكثریت مردم از طریق انتخاب نمایندگان تشكیل می گردد، و اداره امور كشور در اختیار اكثریت ولی با احترام به حقوق اقلیت قرار می گیرد.

۲۸. مائوئیسم:
به افكار مائوتسه تونگ (1976-1893) رهبر انقلاب كمونیستی چین درباره استراتژی جنگ انقلابی و سازگار كردن ماركسیسم - لنینیسم با اوضاع چین گویند. مائو علاوه بر اندیشه كمونیستی در چین، كانون مبارزه را از شهرها به روستاها و از كارگران در شهر به دهقانان در روستا انتقال داد. و مائو با ارتش دهقانی خود و با جنگ های چریكی در هدف خود در سال 1949 پیروز شد.

۲۹- سكولاریسم:
مکتبی است که فرانسه و انگلستان ظهور کرد و معتقد است که امور روحانی و دینی به دلیل قداستی که دارند باید از امور دنیوی مانند سیاست و اقتصاد که آلودگی ها و انحرافاتی با خود دارند فاصله بگیرند.

۳۰. لائیسم:
خواهان جدایی دین از سیاست، اقتصاد و امور دنیوی است ولی در این زمینه با سکولاریسم متفاوت است چون لائیسم با دین و معنویت ضدیت دارد ولی سکولاریسم ضدیت ندارد.

۳۱. لیبرالیسم:
این اصطلاح از واژه لییرتی به معنی آزادی مشتق شده است. این مسلك عقیده دارد انسان موجودی آزاد و مختار است و حق تعیین سرنوشت خود را دارد. این اندیشه به طور کلی از اروپا و به طور خاص از انگلستان آغاز شد.
لیبرالیسم به دو قسمت اصلی، لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تقسیم می شود و این مسلك در اواخر قرن 18 در انگلیس ظهور پیدا كرد و از مؤسسین آن "جرمی بنتهام، جیمز میل. جان استورات میل، توماس هیل گرین" و در بعد اقتصادی آدام اسمیت هستند. لیبرالیسم عقیده به آزادی های فردی و مدنی در چارچوب قوانین دارد و معتقد است که فرد فرد افراد جامعه و گروه های اقلیت مجازند آن طور که مایلند زندگی کنند مشروط بر آنکه آثار مخربی بر نظم و زندگی اجتماعی نداشته باشد. اندیشه لیبرال در روابط بین المللی نیز خواهان تقویت نقش سازمان های بین المللی در ایجاد شرایط صلح و امنیت و همکاری بین المللی است.
امروزه، اندیشه نئو لیبرال نیز در عرصه روابط بین المللی فعال است و خواهان هماهنگی و همکاری جهانی در عرصه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است و کشورها را تشویق به تعامل، تجارت آزاد، مذاکرات برد- برد می نماید. این همان اندیشه ای است که مروج جهانی سازی ( گلوبالیزیشن) است. در حال حاضر، باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا و امانوئل ماکرون، رییس جمهور کنونی فرانسه از پیشتازان نئولیبرالیسم محسوب می شوند.

۳۲. اُمانیسم (انسان گرایی):
در مسلك امانیسم (انسان مداری) انسان جای خداوند می نشیند و تكیه گاه تشخیص ارزش ها را خود انسان می داند، و خداوند را برای برطرف شدن دردهای روحی بشر و برآورده كردن نیازهای بشر می باشد و حضرت حق تعالی از خود اصالتی ندارد.

۳۳. اندیویدوالیسم (فردگرایی):
به معنای اصالت دادن به فرد است و معتقدند كه سعادت یك فرد و سودجویی او باعث سعادت جامعه می گردد.

۳۴. اگزیستانسیالیسم:
مكتبی كه معیار كمال انسان را فقط در آزادی او می داند، و معتقد است كه تنها موجودی كه آزاد آفریده شده انسان می‌باشد و محكوم هیچ جبر و ضرورت و تحمیلی نیست و هر چیزی كه بر ضد آزادی و منافات با آن داشته باشد، انسان را از انسانیت خارج می نماید. و اگر انسان خود را وابسته و متعلق و بنده چیزی نماید از انسانیت خارج شده است. و پیروان این اندیشه می گویند اعتقاد به خداوند نوعی اسارت و مانع رشد بشر است.

۳۵. مونارشی:
به معنای رژیم سلطنتی ای است كه در آن پادشاه قوای سه گانه را شخصاً در دست دارد. و معمولاً به شكل موروثی یا با زور به قدرت می رسد، و شاه خود را بالاتر از قانون می داند. امروزه، نظام های سلطنتی به اجرای لیبرالیسم سیاسی و اقتصادی تشویق می شوند که در نتیجه شاه یک مقام تشریفاتی خواهد بود

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper