مکتب نوسازی.. مکتب نوسازی را می‌توان در بخش‌های زیر مورد بررسی کرد:

مکتب نوسازی

مکتب نوسازی را می توان در بخش های زیر مورد بررسی کرد:
الف- چشم انداز نوسازی:در چشم انداز نوسازی مسائل زیر مورد توجه آلوین سو قرار گرفته است:
1/1- بستر تاریخی: مکتب نوسازی محصول چند رویداد تاریخی زیر است: ظهور آمریکا به عنوان ابر قدرت، گسترش جنبش جهانی کمونیسم و تجربه تقسیم مستعمرات امپراتوری¬های استعماری اروپایی در جهان سوم به کشورهای متعدد.به بیان دیگر، با حمایت های آمریکا، مکتب نوسازی شکل گرفت تا به وسیله و آثار ناشی از آن کشورهای جهان سوم تقویت شوند تا بتوانند،جلوی کمونیسم را بگیرند.(بدیع: 1374، 56)

2/1- بنیادهای تئوریک: مکتب نوسازی محصول دو نظریه زیر است:الف- تکامل گرایی که حاصل قرن 19 است،بر مبنای سه مؤلفه اساسی اجتناب ناپذیری توسعه و تکامل، ارزشمند و مثبت بودن پیشرفتن و پیشرفت و وقوع آرام نه انقلابی تغییرات اجتماعی قرار دارد.ب- کارکردگرایی که به اعتقاد پارسونز، جامعه انسانی مشابه یک اندام زیستی است به آن دلیل که امکان مقایسه بدن و جامعه وجود دارد و نیز، آن دو در تلاش برای حفظ تعادل¬اند، به علاوه، اعضای بدن و نهادهای اجتماعی از وظایف مشابه¬ای برخوردارند. (ضرورت کارکردی).

پارسونز با طرح مفهوم ضرورت کارکردی،به این نتیجه رسید که هر جامعه اگر بخواهد زنده بماند باید چهار کار ویژه مهم را به انجام برساند: تطابق با محیط، دستیابی به هدف، یکپارچگی نهادها و حفظ الگوهای ارزشی از یک نسل به نسل دیگر. الگوهای ارزشی یا متغیرهای الگویی در جوامع سنتی و نوگرا تفاوت های زیر را نشان می¬دهند: روابط شخصی در مقابل روابط غیرشخصی، روابط خاص گرایی در مقابل روابط عام گرایی، جهت گیری جمع¬گرا در مقابل خویشتن گرا با پیگیری منافع شخصی، انتساب در مقابل اکتساب و آمیختگی نقش ها در مقابل نقش های اختصاصی….

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper