جریان_شناسی. 👈 القاعده / قسمت پنجم

جریان_شناسی
👈 القاعده / قسمت پنجم

🔺اصول فکری القاعده و اغلب سلفیان جهادی در عناوین کلی ذیل خلاصه می شود:
❎توحید
القاعده از دو منظر به مقوله توحید نگریسته است؛ نخست از منظر توحید عبادی (توحید الوهیت و ربوبیت و توحید اسما و صفات)، که از تعالیم ابن_تیمیه و سیره وهابیت به دست آورده بود، و دوم از منظر توحید سیاسی، که به حاکمیت الاهی و عبور از جاهلیت به حاکمیت الاهی می پرداخت و از تفکرات سید_قطب نشئت گرفته بود. این منظر، بنا بر آیه  أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّه يَبْغُونَ ، هر حکومتی غیر از حکومت الاهی را جاهلیت قلمداد می کرد و راه عبور از جاهلیت و رسیدن به توحید در حاکمیت را جهاد می دانست. از این رو، برخی از این گروه ها نام التوحید و الجهاد را برای خود انتخاب می کردند.

🔹توحید سیاسی (حاکمیت): بر اساس این دیدگاه، سید قطب با تمسک به آیه 44 سوره مائده و آیاتی با این مضمون، هر جامعه ای را که قوانینش بر اساس کتاب خدا و شریعت اسلامی نباشد، جامعه کفر و جاهلیت می داند. وی همچنین با تمسک به آیه 50 سوره مائده در کتاب فی ظلال القرآن، منظور از جاهلیت در این آیه شریفه را حکومت انسان بر انسان می داند، که بر اساس آن، گروهی بنده دیگران می شوند و الوهیت خداوند را انکار کرده، آن را به انسان واگذار می کنند.

🔹سید قطب در معالم فی الطریق، نگاه اسلام به جوامع بشری را این گونه بیان می کند:
از نظر اسلام، فقط دو نوع جامعه وجود دارد: جامعه اسلامی و جامعه جاهلی. جامعه اسلامی، جامعه ای است که اسلام در آن به کار گرفته شود. اسلام یعنی ایمان، ستایش خداوند، قانون گذاری، سازمان اجتماعی نظریه خلقت و شیوه رفتار. جامعه جاهلی نیز جامعه ای است که اسلام در آن به کار نمی رود و بر مبنای قوانین اسلامی اداره نمی شود؛ هرچند مردم در آن جامعه ادعای اسلام داشته باشند و نماز به جای آورند، روزه بگیرند و به حج بروند.

🔹سید قطب، جاهلیت قرن بیستم را وخیم ترین نوع جاهلیتی می داند که در تاریخ بشر بر روی زمین ظاهر شده است؛ چراکه در این نوع جاهلیت، به ملت ها اجازه داده می شود نماز بخوانند و مناسک دینی را به جای بیاورند، اما حاکمیت خداوند نفی می شود و نمی گذارند ملت ها خواستار اجرای قوانین الاهی در جامعه باشند. ابومحمد مقدسی، نظریه پرداز مشهور سلفیان جهادی در اردن، توحید در حاکمیت، به معنای اختصاص حاکمیت، و قانون گذاری به خداوند متعال را جزئی از توحید الوهیت می داند. عبدالله_عزام ، رهبر افغان_العرب نیز، درباره مفهوم حاکمیت، قائل است که عمل به حکم خدا و تحاکم به کتاب و سنت، معنای اسلام است. بنابراین، تبعیت از حکم غیرخدا و تحاکم به طاغوت، خارج شدن از اسلام است و هر کس با رضایت قلبی به قوانین و احکام قراردادی بشری گردن نهد، مشرک، و از اسلام خارج شده است.

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper