◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️.. 🖊 ✍ امین پرتو.. (بخش چهارم)

◀️ استراتژی امنیت ملی در چهل سالگی انقلاب اسلامی ▶️

🖊 ✍ امین پرتو

(بخش چهارم)

این اتحادها و مواضع گاه اعتقادی هستند (مانند اتحاد با شیعیان یا حمایت از مسلمانان) اما گاهی هم حسب مصالح عالیه نظام چندان بنیاد اعتقادی ندارند. در نگاه بسیاری ، استراتژی امنیت ملی ایران در حوزه‌­های امنیت سخت افزارانه و مسائل اعتقادی (که کوشش ‌می شود برای آنها هم از حیث امنیت سخت ‌افزارانه تعلیل صورت گیرد) ، تمرکز بسیار زیادی در صرف منابع صورت داده و مسائلی همچون رفاه عمومی، توسعه اقتصادی و محیط زیست را مورد توجه کمتر قرار داده است.
حقیقت این است که میان دو دیدگاه درباره استراتژی امنیت ملی ایران در دوران پس از انقلاب، سایش و اختلاف نظر وجود داشته است. یک دیدگاه، معتقد بوده که جمهوری اسلامی، باید با صرف‌‏نظرکردن از برخی آمال انقلابی و اقدامات رادیکال، از در سازش و آشتی با نظام جهانی درآید. این کوتاه‌‏آمدن یا دست‏کم اعتدال به خرج‌‏دادن (در مورد مسائلی مانند اسرائیل یا آمریکا در سیاست خارجی و حتی برخی مسائل سیاست داخلی در زمینه حقوق بشر) سبب خواهد شد نظام جهانی حاضر به قبول موجودیت نظام اسلامی و خودداری از اقدامات خصمانه علیه ایران شود. به این شیوه کشور می­‌تواند از فواید اقتصادی و امنیتی ارتباط با جهان خارج بهره جوید و از صدمات روابط نامطلوب که همانا تهدید به حمله خارجی ، تحریم اقتصادی و بی ‌ثباتی ­‌های گوناگون است ، احتراز کند.
دیدگاه دیگر بر آن است که میان آمال انقلاب و اصالت انقلاب اسلامی پیوندی ناگسستنی وجود دارد. آمال انقلابی ، گوهر جمهوری اسلامی و ذات آن است. کوتاه‏‌ آمدن و سازش در برابر اصول انقلاب در زمینه سیاست خارجی چیزی جز «استحاله» و فرو ریزی از درون نیست. جمهوری اسلامی بدون اصول ذاتی انقلابی آن دیگر جمهوری اسلامی نیست. این دیدگاه بر این باور است که ایران دارای این میزان توانش و قدرت داخلی هست که خود را بر نظم جهانی تحمیل کند. به جای کوتاه ‌‏آمدن از اصول ، جمهوری اسلامی باید بکوشد خود را بر نظم جهانی بقبولاند. جهان در برابر قدرت ایران چاره‌­ای جز پذیرش ندارد و باید فشار های ناشی از این تقابل را تا زمان حصول نتیجه تحمل کرد.
در قانون اساسی و همین‏طور اسناد دیگری که به امنیت ملی جمهوری اسلامی مربوط می ‌­شود و همین‏طور رویه کلی نظام سیاسی عناصری از هر دو نگاه در یکدیگر در هم آمیخته و ترکیب شده ‌­اند. گاهی به صورتی متناقض ‌­نما ایران هم­زمان ، هر دو روش را در پیش می ‌­گیرد. مثلاً در مورد مسئله هسته ‌ای حاضر به کوتاه ‌‏آمدن می ­‌شود اما در مورد حمایت از مقاومت کوتاه نمی ‌­آید. با این حال می‌­ توان به گفتن این نکته مبادرت کرد که حفظ اصل نظام و موجودیت آن و نیز ممانعت از تهاجم خارجی به کشور (که به مثابه بخشی از الزامات حفظ نظام است) در رأس توجه استراتژی امنیت ملی قرار داشته است.
تردیدی نیست که جمهوری اسلامی برای بدل ‌‏کردن خود به «قدرت اول منطقه خاورمیانه» که بیان دیگری از «قبولاندن خود به نظام جهانی» است ، دچار منگنه تمنای راهبردی و کاستی تاکتیکی ، عملیاتی و ابزاری است. تحقق اهداف استراتژی امنیت ملی نیازمند توانمندی­‌هایی است که مشخص­ترین آنها توسعه اقتصادی و ثروت‌‏ آفرینی ، پیشرفت در علم و فن­آوری، توان نظامی و اعتبار سیاسی داخلی و اجماع ملی است. ایران در حوزه اقتصادی ، همچنان تک­‌محصولی ، متکی به نفت و ناتوان از ثروت ‏‌آفرینی و تولید کالا های پیچیده و دارای ارزش اضافی بالا است. ایران در این مورد که باید چگونه میان قدرتمند شدن به مثابه هدف استراتژی امنیت ملی با الزامات رفتار جهانی آشتی ایجاد کند ، به نتیجه نرسیده است.
مسئله قدرت نظامی ایران نیز به ‌‏رغم پیشرفت­‌ های عمده و متکی به داخل ، جای چند و چون بسیار دارد. ایران در جنگ نامتقارن و حوزه موشک‌­ های بالستیک بسیار پیش رفته اما هنوز در تولید اقلام دفاعی عمده کم و کاست جدی دارد. کمبود ها در حوزه تجهیزات نظامی متعارف به سبب تحریم ­‌ها و ضعف ‌­های فنی ، سبب شده ایران در زمینه نیروی هوایی و تجهیزات زرهی دچار تنگنا باشد. مسئله علم و فن­‌ آوری در ایران نیز به سبب شکل‏‌ نگرفتن نظام سیستماتیکی از رابطه نهاد های علم با نهاد های قدرت و نهاد های اقتصاد و نیز فقدان امکان جذب نخبگان علمی و فقدان اقتصاد دانش‌­ محور ، دچار بن ‌­بست راهبردی است.

منبع : پژوهشکده مطالعات راهبردی

🎯کانال دانش سیاست👇👇👇
@policypaper