دو فروشنده کفش برای فروش کفش‌های فروشگاهشان به جزیره‌ای اعزام شدند

دو فروشنده کفش برای فروش کفش‌های فروشگاهشان به جزیره‌ای اعزام شدند. فروشنده اول پس از ورود به جزیره با حیرت فهمید که هیچ‌کس کفش نمی‌پوشد. فورا تلگرافی به دفتر فروشگاه در شیکاگو فرستاد و گفت: فردا برمی‌گردم. اینجا هیچ‌کس کفش نمی‌پوشد. فروشنده دوم هم از دیدن همان واقعیت حیرت کرد. فورا این تلگراف را به دفتر فروشگاه خود فرستاد: لطفا 1000 جفت کفش بفرستید. اینجا همه کفش لازم دارند.
فرق بین مانع و فرصت چیست؟


اصول نگرش- جان سی مکسول

@politicalculture