رحلت امام خمینی (ره): درسها، عبرتها.. ✍ محمدعلی هژبری

رحلت امام خمینی(ره): درسها، عبرتها

✍ محمدعلی هژبری

چهارده خرداد، یادآورِ خبری جانسوز برای ملت ایران است. رهبری که از دهه چهل شمسی، هدایت انقلاب را بر عهده داشته و آن را به فضل الهی و پشتوانه مردمی، به پیروزی رسانده بود،بلوغ و تعالی و ثمرِ این نهال را مشاهده نکرد.بلکه سخت ترین دوران بعد از پیروزی را شاهد بود.از ترورهای سیاه تا جنگ تحمیلی هشت ساله، از وداع با یاران و شاگردان تا نزاع سیاسی در بین دوستان و انقلابیون.از حج خونین ۶۷ تا بحران منافقین.
ولی امام(ره) به گواهی تاریخ، بهترین تصمیمات را گرفت و کمترین اشتباهات را انجام داد.نیمه خرداد ۶۸ در عین حالی که روز وداع با رهبر فرزانه انقلاب و پدر ملت بود، آزمون بزرگی برای خبرگان رهبری شد.آزمونی که سربلند از آن بیرون امد و نقشه دشمنان نظام بر آب شد.دشمنانی که منتظر اختلاف و نزاع قدرت بین مسئولین و ملت بودند، با معرفی آیت الله خامنه ای توسط خبرگان ملت و بیعت تاریخی مردم، ناامید شدند.رهبر انقلاب، شخصیتی بودند که توافق کامل بین مسئولین و ملت در موردشان وجود داشت.
انقلاب نوپای ایران بحرانهای زیادی را در زمان امام و بعد از ایشان تجربه کرد.در مدیریت این بحرانها، موفقیتها و گاهاً شکستهایی داشتیم.اولین بحرانِ بالقوه بعد از رحلت امام خمینی(ره)، مساله جانشینی و رهبری نظام سیاسی بود.
آیه قران با اشاره به جنگ احد و شایعه کشته شدن پیامبر، متذکر میشود: " محمد جز فرستاده ای نیست و قبل از آن هم فرستادگانی بودند. اگر پیامبر کشته شود یا شهید شود آیا شما به عقب برمیگردید؟و اگر هرکس به عقب بازگردد و دین راستین خود را رها کند، خسارتی به خدا وارد نمیکند."[ وَ ما مُحَمد الا رَسُول قَد خَلَت مِن قَبلِهِ الرُسُل اَفَاِن مَاتَ اُو قُتِلَ انقَلبتُم عَلَی اَعقابِکُم...فَلَن یَضُرواللهَ شَیئاً]
امام راحل هم یک رهبر بود و قبل از او هم رهبرانی بودند. با رحلت امام(ره)، انقلاب و اصول اسلامی تمام نمیشود و ما به عقب باز نمیگردیم و اصول خود را رها نمیکنیم.
لذا با توجه به ایه شریفه فوق، باید گفت، رحلت امام، درسهایی برای مسئولین و ملت بزرگ ایران دارد.
اولین درس، ضرورتِ وجودِ انسجام رویه و تشکیلات سازمانی، در نظام سیاسی است. بعد از رهبر و مدیر جامعه اسلامی نباید تشکیلات سازمانی نظام به هم بریزد.وفات رهبران خاصه رهبران فرهمند، بسیاری از کشورها را دچار بحران کرده است‌.انقلاب لیبی زمانی به پیروزی رسید و زمانی لیبی سقوط کرد که معمر قزافی کشته شد.مصر زمانی سقوط کرد که حسنی مبارک کشته شد.
درس دوم این است، که تعهد به اصول و نظام، مهم تر از تعهد به افراد است.افراد می میرند، تغییر میکنند، از یاد می روند.ولی اصول ثابت هستند.علت شکست و اضمحلال و تغییر بنیادین بسیاری از انقلابها، بدین خاطر است که متکی و وابسته به رهبران بودند و با تغییر رهبران، دچار دگرگونی شدند.
برای شناخت مبانی و اصول انقلاب، افراد معیار خوبی نیستند‌.افراد باید با معیارهای انقلاب سنجیده شوند.
حق با افراد شناخته نمیشود، بلکه افراد با حق شناخته میشوند.( اَعرِفُ الحَق تَعرِفُ اَهلَهُ وَ اَعرِفُ الباطِلَ تَعرِفُ اَهلَهُ / حق را بشناسید، اهلش را خواهید شناخت و باطل را بشناسید اهلش را خواهید شناخت)
و دیگر اینکه، اگر اصول و مبانی انقلاب و نظام، با خون و رگ مردم و ساختار نظام پیوند داشته باشد، انقلاب تداوم خواهد یافت.و زمانی مردم احساس تعلق خواهند کرد که مبانی و اصول و ارمانهای نظام را در عملکرد مسئولین ببینند نه شعارها.
درس سوم، شناسایی عوامل شکست است‌.قرآن علت شکست را دشمن نمیداند بلکه میگوید:قَل هُوَ مِن عِندِ اَنفُسِکُم.به خودتان بنگرید.لذا سستی افراد، نزاع و تفرقه داخلی، عدم اطاعت از مدیر واحد را علت شکست معرفی میکند.[ حَتَی اِذا فَشِلتُم و تَنازَعتُم فِی الاَمرِ ... وَلا تَلوُن عَلَی اَحَد وَالرَّسُولُ یَدعُوکُم فِی اُخراکُم]
قران کریم هم وجود دشمن را بدیهی میداند.لذا گناهِ شکست را متوجه داخل میداند.همچنانکه ریشه بسیاری از بحرانهای ما، منشا داخلی داشته و تفرقه داخلی و چراغ سبزِ نفاق داخلی، باعث ورود دشمن به بحران شده است.
نکته اخر اینکه، در کنارِ بررسی شکست، تقویت روحیه را هم از یاد نمی برد.( وَلا تَهِنوا وَلا تَحزَنُوا و اَنتُمُ الاَعلُون اِن کُنتُم مُومِنینَ )برتری با شماست اگر ایمان داشته باشید.شکستهای مقطعی، شکست نهایی نیست.از دلِ شکستها و بحرانها، باید درسها و پیروزیها و پیشرفتها بیرون بیاید.
#رحلت امام خمینی(ره)
#درسها و عبرتها
#هژبری محمدعلی
👇👇
@mohamadalihozhabri