🌀 هدف فلسفه روشن ساختن افکار و مفاهیم و معنی زبان است

🌀 هدفِ فلسفه روشن ساختنِ افکار و مفاهیم و معنیِ زبان است. بدین ترتیب می توان ادعا کرد که «فلسفیدن» همان واضح و دقیق فکر کردن است. در مطالعه ی علوم طبیعی در کل می توان پیشرفتِ نظری و گسترش تدریجیِ دانش را در طولِ زمان دنبال کرد. گاهی «جهشِ نظری» و روشی جدید در نگرش به پدیده ها،کشف می شود اما چنین جهشهایی استثناء هستند.
در مقابل ، در فلسفه اگر چه می توان شاهدِ پیشرفتِ تدریجی بود،اما برخی از پرسشهایی که یونانیان قدیم به آنها پرداخته اند،امروزه نیز مورد بحث است؛هرچند انکار و بی توجهی نسبت به عقاید برخی فلاسفه توسط دیگران نیز کاملا متداول است. فلسفه همواره در پیِ پیشنهادِ روشهای جدید در نگرش به پرسشها،راههای نو در تبیینِ ایده ها و دیدگاههای جدید راجع به هدف و عملکردِ خودِ فلسفه است.
بین فلسفه و زبان ارتباطِ تنگاتنگی وجود دارد. در واقع برخی وظیفه ی فلسفه را چیزی جز روشنگری های زبان شناختی نمی دانند. در هر صورت ، برای درک وظیفه ی فلسفه باید بین زبانِ «مرتبه ی اول» و «مرتبه ی دوم» تمایز قائل شد.

به مثالهای زیر دقت کنید:

مرتبه ی اول: «الف علتِ ب است»
مرتبه ی دوم: «اینکه بگوییم الف علتِ ب است به چه معنی است؟»

مرتبه ی اول: «آیا این کار درست است؟»
مرتبه ی دوم: «اینکه بگوییم چیزی درست است به چه معنی است؟»

مرتبه ی اول: «خدا وجود دارد»
مرتبه ی دوم: «زبانِ مذهبی چیست و چگونه ممکن است اظهاراتِ مذهبی را قبول یا رد نمود؟»

زبانِ مرتبه ی دوم روشن کننده ی زبانِ مرتبه ی اول و اندیشه ی مستتر در آن است. فلسفه عمدتا با زبان مرتبه ی دوم سر و کار دارد.ممکن است فلسفه نتواند بگوید فلان چیز درست است یا غلط، اما می تواند زمینه را روشن سازد تا امکانِ تصمیم گیری فراهم گردد.

مِل تامپسون | #فلسفه | ترجمهٔ بهروز حسنی
@politickaraj