مکتب وابستگی.. ریشه‌اش به امریکایی لاتین و ۱۹۵۰ بر میگردد

مکتب وابستگی

این مکتب معتقد است چهار عامل باعث عقب ماندگی کشورهاست و تجارت جهانی و وارد شدن به بازار جهانی مانع توسعه است .ریشه اش به امریکایی لاتین و ۱۹۵۰ بر میگردد.
این عوامل بدین قرارند:
۱-فقدان سرمایه و مهارت کار افرینی عامل عقب ماندگی نیست بلکه عوامل خارجی و بین الملل سبب عقب ماندگی اند.
۲*مدل مرکز-پیرامون که در حاشیه ضعیف ها هستند و در مرکز قوی ها سبب بلعیده شدن ثروت به مرکز میشود. https://telegram.me/politickaraj
۳-پیرامون از تولید مازادش برای توسعه بی بهره خواهد بود و در مقابل مرکز است که باز توسعه خواهد یافت.
۴-دگرگونی سیاسی و انقلاب راهکار خارج شدن از پیوند مرکز-پیرامون است تا مانع انتقال مازاد به بازار جهانی شود .
مکتب وابستگی سبب زوال نوسازی ٬ تجزیه تحلیل وابستگی در دیگر مناطق جهان سوم٬ظهور استراتژی جدید توسعه و بوجود امدن سنت و عصر cepal شد. از مهمترین تاثیرات این مکتب بوجود امدن اوپک می باشد و در سططح ملی در شیلی ٬ جامائیکا ٬تانزانیا دیده میشود.
در اینجا نیز مشاهده میشود چگونه یک تفکر سبب بوجود امدن یک سازمان و نفوذ اندیشه در سطح ملی و فرا ملی میشود. این مکتب در خصوص کشورهای تازه صنعتی شده و NICS میباشد .و با نگاه توسعه بلوکی در سطح نظری در روش شناختی خود قایل بهداینست که کشورهای وابسته لز غیر وابسته نیز قابل تشخیص نیستند.‌