‌_اخلاق …♨️پیش ازآنکه واردبحث ارسطو بشویم دراینجا نامی ازفلسفه اخلاق افلاطون نبردیم زیرا افلاطون فلسفه اخلاقی مخصوص به خود ندارد و

#ارسطو_افلاطون_فلسفه‌_اخلاق


♨️پیش ازآنکه واردبحث ارسطو بشویم دراینجا نامی ازفلسفه اخلاق افلاطون نبردیم زیرا افلاطون فلسفه اخلاقی مخصوص به خود ندارد وآنچه رادرفلسفه اخلاق نقل میکند فلسفه اخلاق سقراط است که مادرباره فلسفه اخلاق سقراط بحث کردیم ودیگر جایی برای فلسفه اخلاق افلاطون باقی نمی ماند.
⭕️اماارسطو گرچه اوهم فلسفه اخلاق مخصوص به خود ندارد ناقلین فلسفه ارسطو درتاریخ فلسفه اخلاق نوعا ازکتاب اخلاق ارسطو نقل میکند چون ارسطو کتاب فلسفه اخلاق ندارد وکتابی بدین نام ننوشته لکن درمنطق اش که به انکارواقعیت عینی داشتن اخلاق می پردازد ویا درفلسفه اش که انسان راطبیعتا کمال گرا میداند ویادرکتاب اخلاق اش که حفظ تعادل را راهی برای خوشی وسعادت میدانددرکتاب اخلاق اش همچون اپیکوراست(وفضیلت راهمان حفظ تعادل می داند)
میتواند بهانه ای برای طرح فلسفه اخلاق از دیدگاه ارسطو شود همچنانکه به همین مناسبت اخیرمابه طرح فلسفه اخلاق در دیدگاه اپیکور بعدامی پردازیم لکن بااین تفاوت که اپیکور درفلسفه اخلاق،نظریه واحدوروشنی دارد اماارسطو درمنطق اش درمقایسه بافلسفه وجودش وباکتاب اخلاق اش،نظریات متناقض ومتعارضی داردکه ازسردرگمی اودرفلسفه اخلاق سرچشمه می گیرد ونمی توان اورافیلسوف اخلاق نامید،لکن چون عادت فیلسوفان براین است که درهرفلسفه ای یادی ازارسطوشود ودرفلسفه اخلاق هم غالبانام اورامی برند آنهم پس ازسقراط وافلاطون ماجزئی ازکتاب رابه نظریه ارسطو درفلسفه اخلاق اختصاص دادیم وگرنه بانقدوبررسی دیدگاه سایر فیلسوفان همچون پروتاگوراس واپیکور نیازی به بیان فلسفه اخلاق ارسطو نبود.
🌀 #ارسطو
برخلاف سقراط که فیلسوف اخلاق وعملاهم وارسته بود اماارسطو نه فیلسوف اخلاق ونه وارسته بود بلکه مزدور سلطانی ستمگر همچون اسکندر مقدونی بودکه جهان رابه خون کشیدتا برجهان مسلط شود وحاکم برهمه جهان گردد واسکندر تنها جباری بود که درچنین هدفی موفق هم شد اماارسطو در دربار چنین جباری ستمگر باگرفتن پولهای کلان،مشغول نوشتن کتب علمی به دستور اسکندر بود وتا اسکندرزنده بود زندگی خوشی داشت وپس از مرگ اسکندر مجبوربه فرارشد.
♻️ارسطو آن طور که در منطق اش درشمردن قضایای یقینی وبدیهی شش گانه اعتراف میکند ظلم راواقعابدنمی دانست ومعتقد به خوبی ذاتی عدالت وبدی ذاتی ظلم نبود وخوبی عدالت وبدی ظلم را از یقینات نمی دانست وارسطو درمنطق اش در ارزش اخلاق سوفسطایی مسلک بود.


📚ازکتاب (فلسفه اخلاق)

📖صفحات ۷۲و۷۳و۷۴

📝به تالیف "استاد علوی سرشکی"

🔰باذکرمنبع،نشر داده شود🔰
✅ @politickaraj
🌐 www.alavisereshki.ir