سیاستگذاری

#اموزش سیاستگذاری
با آغاز جنگ جهانی اول و درگیری شدید در اروپا سیاست مداران واشنگتن در فکر فرو رفته بودند و اوضاع اروپا را شکننده ارزیابی می کردند. درنهایت امر با پیش روی هایی که آلمان در جنگ داشت تصمیم در واشنگتن بر این قرار گرفت تا آمریکا وارد جنگ شود. اما مسئله اصلی این بود که در یک کشور دموکراتیک چگونه باید مردم را قانع کرد که حضور آمریکا در جنگ لازم است. مالیات دهندگان آمریکایی به هیچ وجه نخواهند پذیرفت که پول هایشان برای جنگی در آنسوی آتلانتیک خرج شود. لذا تدبیر سیاست مداران آمریکایی بر این قرار گرفت که بیایند عده‌ای از توانمندترین خبرنگاران را آموزش دهند تا آنها سیاست های نظامی آمریکا را توجیه کنند. ویلسون اعلام کرد:« که ایالات متحده نه برای بازگرداندن امپراطوری های قدیمی بلکه برای باز گرداندن دموکراسی به سراسر اروپا خواهد جنگید.» رای این کار یک کمیته تاسیس شد تحت عنوان کمیته اطلاعات عمومی. وظیفه این کمیته توجیه سیاست های جنگی ایالات متحده در نظر مردم بود. اعضای این کمیته به سختی تلاش می کردند تا بتوانند با استدلال های منطقی و دلایل محکم ورود ایالات متحده را به جنگی با فاصله چند هزار کیلومتر از مرزهای این کشور توجیه کنند.در زمان مذاکرات صلح قرار شد که وودرو ویلسون رئیس جمهور آمریکا برای مذاکرات صلح پاریس به آنجا برود. در این سفر نیز عده ای از خبر نگاران کمیته اطلاعات عمومی حضور داشتند. تا بتوانند دستاوردهای این جنگ بزرگ را برای آمریکایی ها گزارش کنند. موضع گیری های ویلسون در پاریس نیز همان چیزهایی بود که در آمریکا برای توجیه مردم درست کرده بودند، شعار هایی نظیر آزادی و دموکراسی برای همه، جهان بدون جنگ، نبرد برای صلح، برابری و.... . این شعار ها برای مردم خسته از جنگ اروپا بسیار جذاب بود و در پاریس استقبال بسیار پر شوری از ویلسون شد. مردم به گونه ای دور ویلسون موج می‌زدند که گویی او فرشته نجات اروپاست.در همین زمان بود که یکی از اعضای کمیته اطلاعات عمومی به نام ادوارد برنایز که خواهر‌زاده زیگموند فروید روانکاو معروف یهودی است با مشاهده این صحنه ها در پاریس متوجه شد که می‌توان از این نیروی عظیم مردمی استفاده های فراوانی برد. برنایز خود می‌گوید:«که ما در پاریس تلاش خود را کردیم تا دنیا را نسبت به دموکراسی مطمئن کنیم. این یک شعار بزرگ بود.» پذیرش ویلسون در پاریس موجب تعجب برنایز و دیگر مبلغان سیاسی شد تبلیغات آنها ویلسون را به عنوان یک آزادی خواه برای مردم به تصویر کشیده بود مردی که می تواند دنیای جدیدی بسازد، دنیایی که در آن افراد آزاد باشند. آنها او را قهرمان مردم ساختند. وقتی برنایز می‌دید مردم دور ویلسون موج می‌زنند با خودش فکر کرد که می‌توان در دوران صلح هم چنین اقناع جمعی را صورت داد. و البته پول نیز از آن درآورد.

کودتای 1954گواتمالا
در سال 1950 آربنز در انتخابات به عنوان رئیس جمهور گواتمالا انتخاب شد. در آن زمان گواتمالا دارای اقتصاد تک محصولی وابسته به موز بود و شرکت آمریکایی یونایتد فروت به همراه چند شرکت کوچکتر آمریکایی تجارت انحصاری موز در این کشور را بر عهده داشتند که در خرید از کشاورزان بسیار به آنها ظلم می نمودند. در یک اقدام انقلابی آربنز صادرات موز این کشور را ملی اعلام کرد.

خوآن جاکوب آربنز(کلاه در دست)، رئیس جمهور گواتمالا، در تبعید، 15 سپتامبر 1954
در کنار لوئیس رودریگوز سناتور مکزیکی،مکزیکو سیتی.و در نتیجه این کار شرکت های آمریکایی بسیار متضرر شدند و برای پیدا کردن راه حل دست به دامن برنایز شدند. برنایز با سند سازی و انتشار یک سری از اخبار دروغ و غیر واقعی آربنز را عامل شوروی معرفی نمود و در ادامه یک سفر برای عده ای از خبرنگاران آمریکایی به گواتمالا ترتیب داد تا آنها از این کشور دیدن کنند. و از سوی دیگر در همان روز ورود آنها به گواتمالا یک تظاهرات ضد آمریکایی در آنجا به راه انداخت. در روزهایی که خبرنگاران در گواتمالا بودند مرتبا اخبار ضد آمریکایی و تحولات مشکوک را از آنجا به رسانه های آمریکا مخابره می کردند. فضا به گونه ای جلوه داده می شد که کمونیست ها بر این کشور حاکم هستند. بدین ترتیب رئیس جمهور آمریکا قانع شد که باید در این رابطه کاری بکند. وی در این رابطه به سیا ماموریت داد تا اثرات کمونیسم را از گواتمالا پاک کنند. در نهایت سیا ترتیب یک کودتا را در این کشور داد و سرهنگ آرمس را به قدرت رساند. سرهنگ آرمس تمام امتیازات شرکت های آمریکایی را به آنها برگرداند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔 @politickaraj
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
‍ ‍ ‍ کانال علوم سیاسی⇱ ڪلیــڪ ڪنید