❞ اولین کانال علمی دانشـجویان رشته عـلوم سیـاسی : #آموزشی_سیاسی #مفاهیم_سیاسی #مقالات_سیاسی #کلیپهای_سیاسی ❞ پرداختن به تمامی مقاطـع : #کارشـناسـی ➤ #کارشـناسی_ارشـد ➤ #دکـتری ➤ ● مدیر کانال : علی عمرانی - دانشجوی علوم سیاسی 「 @Aliomrani100 」
موافقتنامه سایکس-پیکو بر پایه سازش سری ۱۹۱۶ میان دولتهای پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و فرانسه بود
موافقتنامه سایکس-پیکو بر پایه سازش سری ۱۹۱۶ میان دولتهای پادشاهی متحد بریتانیای کبیر و فرانسه بود. امپراتوری روسیه نیز با ایشان هم رأی بود تا منطقه نفوذ و کنترل شایستهای پس از سرنگونی احتمالی امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول بیابند.
سایکس
پیکو
موافقتنامه سایکس-پیکو توافقی سری میان بریتانیای کبیر و فرانسه بود که در ماه مه ۱۹۱۶ در خلال جنگ جهانی اول و با رضایت روسیه برای تقسیم امپراتوری عثمانی منعقد شد. این توافقنامه به تقسیم سوریه، عراق، لبنان و فلسطین میان فرانسه و بریتانیا منجر شد. این مناطق قبل از آن تحت کنترل ترکهای عثمانی بودند.این توافقنامه نامش را از سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکوی فرانسوی گرفته است
با خطوط مستقیم میتوان مرزهایی بدون پیچیدگی کشید. به احتمال قوی بههمین دلیل بود که مارک سایکس (نماینده دولت بریتانیا) و فرانسوا ژرژ- پیکو (نماینده دولت فرانسه) در سال ۱۹۱۶ بر سر نقشهای با خطوط مستقیم به توافق رسیدند.
https://telegram.me/politickaraj
سایکس و پیکو هر دو از اشراف و نمونه «مردان عصر امپراتوری» بوده، در دستگاه امپراتوری پرورش یافته بودند. مهمتر از همه اینکه توجیه میکردند که مردم منطقه تحت حکومت امپراتوریهای اروپایی زندگی بهتری خواهند داشت. هر دوی آنها هم از نزدیک با خاورمیانه آشنایی داشتند. این دو در سال دوم جنگ جهانی اول (۱۹۱۶) بر سر تجزیه امپراتوری عثمانی به توافق رسیدند، توافقی که پایهها و پیامدهای آن تا به امروز بر این منطقه تأثیرگذار بوده است.
خطوط مستقیمی که سایکس و پیکو ترسیم کردند در نیمه اول قرن بیستم برای بریتانیا و فرانسه بسیار مفید بودند، اما تأثیرشان در مردم منطقه کاملاً متفاوت بود.
با طرح سایکس و پیکو، سرزمینهایی که از اوایل قرن شانزدهم تحت حکومت امپراتوری عثمانی بود میان انگلیس و فرانسه تقسیم شد:
سوریه و لبنان تحت نفوذ فرانسه، و عراق، اردن شرقی و فلسطین تحت نفوذ بریتانیا
ترسیم مرزهای کشورهای عرب شمال آفریقا در شرح وظایف سایکس و پیکو نبود، اما آن منطقه هم به دو حوزه نفوذ مجزا تقسیم شده بود. مصر تحت نفوذ بریتانیا بود و فرانسه بر مغرب (متشکل از تونس، الجزایر و مراکش) مسلط بود.
توافقی پنهانی
اما نظم ژئوپلیتیک ناشی از توافق سایکس- پیکو، سه مشکل بهوجود آورد. اول اینکه این طرح در خفا و بدون اطلاع اعراب تهیه شده بود و وعده اصلی بریتانیا به آنها در دهه ۱۹۱۰ را نادیده میگرفت؛ بریتانیا به اعراب قول داده بود که اگر علیه عثمانیها سر به شورش بردارند، با سقوط این امپراتوری به استقلال خواهند رسید.
بعد از اینکه وعده استقلال بعد از جنگ جهانی اول محقق نشد، و قدرتهای استعماری در دهههای ۱۹۲۰، ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به اعمال نفوذ شدید بر جهان عرب ادامه دادند، محور سیاست در جهان عرب (شمال آفریقا و شرق دریای مدیترانه) تدریجاً از ایجاد نظامهای حکومتی مشروطه لیبرال (نظیر آنچه مصر، سوریه و عراق در دهههای نخست قرن بیستم تجربه کردند) بهسوی ملیگرایی تغییر جهت داد. هدف این نوع ملیگرایی بیرون راندن استعمارگران و نظامهای حاکم متکی به آنان بود. این یکی از عوامل اصلی رشد حکومتهای نظامی است که از دهه ۱۹۵۰ تا قیامهای عربی سال ۲۰۱۱ بر بسیاری از کشورهای عربی حاکم بودند.