🔍 چرا از تاریخ تجربه کسب نمی‌کنیم ⁉️ …📌 نویسنده: علی عمرانی دانشجوی علوم سیاسی..::: خرداد ۹۷::: … (بخش اول)

🔍 چرا از تاریخ تجربه کسب نمی کنیم ⁉️


📌 نویسنده : علی عمرانی دانشجوی علوم سیاسی

::: خرداد 97 :::


(بخش اول )

📩 برای ابهام این موضوع به چندین باید و نباید ازتاریخ میپردازیم :

➖ یا تاریخ کشورمان را مطالعه نمی کنیم و نمی دانیم

➖یا نمیتوانیم بصورت مطالعات نقادانه به تاریخ بنگریم ویا گفتگویی را شروع کنیم

➖ یا مشگل از تربیت دهندگان علم و درس و مکتب هست

➖یا اگر هم تاریخ را بلدیم نمیتوانیم تجربه کسب کرده وعمل کنیم


1- چرا در اکثر دانشگاه ها به بررسی تحولات تاریخی سیاسی اجتماعی گذشته پرداخته نمیشود؟ تابفهمند مردمانش به چه فکرمیکردند چه گذشته چه خواهد شد چه حوادثی رخ داد . چگونه زندگی میکردند تز اندیشه آنان چه بود؟ آیا همین که تاریخ مرور کنیم کافیست ؟
به نقد و بررسی وتحلیل نیازی نیست؟ اگر اینگونه است چرا ازمقطع راهنمایی تا تحصیلات عالیه ما تاریخ میخوانیم چه بشود؟
یکی از دلایلیست که تجربه که هیچ.
کل تاریخ کشورمان را به فراموشی میسپاریم.

2- دانشجویان علوم سیاسی و تاریخ باید کار نوینی پی ریزی کنند
حلقه مطالعاتی - میزگرد دانشجویی برگزار کنند اگر مشگلاتی در فهم تاریخ وجود دارد برطرف ، و تبادل اطلاعات کنند اگر در دوره ای از تاریخ کج فهمی وجود دارد به مطالعه نقادانه بپردازند.

3- آگاهی نظام مند و طبقه بندی شده از گذشته نقش مؤثر و منحصر به فردی در ترسیم چشم اندازهای مطلوب آینده خواهد داشت. کسی که تاریخ نداند، هرچند در رشته ­های علمی مورد علاقه و تحصیل خودش صاحبنظر باشد، ولی انسان مطلعی محسوب نمی­شود.

4- درک تاریخی الزام است و به ما واقع بینی میدهد یعنی میتوانیم ریشه شناسی کنیم ولی دلیلی نمیشود که اسیر تاریخمان بشویم و نتوانیم رفتارهای دیگر داشته باشیم. تجربه های موجود در دنیا، تحولاتی که در جامعه و ارتباطات ما ایجاد شده و آگاهی های جدیدی که در دنیا به وجودآمده میتواند به ما کمک کند که بر این تاریخیت خودمان فائق آییم و اسیر گذشته خودمان نشویم.

5- انسان ایرانی به دلیل عدم توجه و نقد گنجینه ها و دانشهای معرفتی از زمان ورود گفتمان مدرنیسم و پست مدرنیسم بر مبنای گنجینه های معرفتی و بومی خود هنوز نتوانست به پاسخی در خود برسد به همین دلیل به نوعی از خودباختگی فرهنگی, اجتماعی و سیاسی رسیده است .

6- برای یک اجتماع متحرک و جامعه‌ای که می‌خواهد بر عقب‌ماندگی‌های خود غلبه کند و راه پیشرفت و کمال را طی کند، دانستن تاریخ در سطح وسیع و همه‌جانبه یک ضرورت غیرقابل انکار باید بداند.

7- گذشته ؛ چراغ راه آینده است . تا وقتی گذشته خود را نشناسیم و از گذشته باخبر نباشیم نسبت به آینده تدبیر سزامندی نخواهیم داشت.

8- ایران همیشه سه بعد داشته است : ایرانی - اسلامی - غربی
مشکل از جایی شروع میشود که یکی از گزینها بخواهد نقش تنظیم کننده بر عهده بگیرد و دیگری را نادیده گیرد اینگونه میشود که بحران شروع میشود

9- تاریخ بینش و بصیرت آموزش به انسان می­دهدمیتواند به فهم هستی های سیاسی کمک کند.کسی که تاریخ می­خواند و می­داند با الفاظ و عبارات یا با وعده­ های فریبنده اغوا نمی­شود.

10- جامعه‌ای که از تاریخ خود اطلاعی نداشته باشد و فراز و فرودهای پیشین خویش را نداند مرتب اشتباه می‌کند و راه‌های رفته را دوباره می‌پیماید و در هر یک، یا دو قرن مجبور می‌شود از صفر شروع کند و چرخه تسلسل حرکت و سکون و هیجان و خمودی آن پاندول وار تکرار می‌شود. چنین جامعه‌ای به هیچ جا نمی‌رسد.

11- ما نه تنها نمی‌دانیم چه باید انجام دهیم، بلكه قادر به درک توانایی‌های واقعی خویش هم نیستیم؛ زیرا معیاری برای سنجش آنها نداریم .

12- تا زمانی که انسان ایرانی برای این چند پاره شدن هویت خود تصمیم درستی نگیرد و به خودسازی واقعی روی نیاورد و به نقد گنجینه و معارف بومی خود برای رسیدن به یک پاسخ درخور و مناسب برای گفتمانهای غربی دست پیدا نکند در همین دور باطل بازتولید وضع موجود اسیر میماند. هیچ انقلابی هم نمیتواند گره گشای اوباشد