در تفاوت علوم انسانی با علوم و فنون دیگر مانند پزشکی و مهندسی بسیار شنیده‌ایم

در تفاوت علوم انسانی با علوم و فنون دیگر مانند پزشکی و مهندسی بسیار شنیده‌ایم. آنچه کمتر شنیده‌ایم این است که در علوم انسانی حرف مفت مالیات ندارد! به همین دلیل، هر کسی به خود اجازه می‌دهد تا بدون هیچ تخصصی در این حوزه سخن بگوید و بخت خویش را بیازماید! علتش هم این است که در پزشکی یا مهندسی بطلان نظر به‌زودی آشکار می‌شود. بالاخره، یا مریض به تشخیص پزشک درمان می‌شود یا نمی‌شود؛ یا از روی آن پل قطاری عبور می‌کند یا نمی‌کند. به همین دلیل، مفت‌گویان را جرئت اظهار نظر در آن حوزه‌ها نیست. این است که دیواری کوتاه‌تر از علوم انسانی نمی‌یابند. می‌آیند و وضو نگرفته نماز می‌گذارند و کفایه نخوانده فتوی می‌دهند که به نظر من چنین است و چنان و از این هم بالاتر که چنین باید و چنان نباید. چرا؟
چون اینجا نه مریضی در کار است که به نسخه ایشان در دم جان دهد و نه پلی که به کرشمه قطاری فرو ریزد. @politickaraj
این نه برای آن است که علوم انسانی را با زندگی ما کاری نیست، بلکه از آن روست که علوم انسانی را با زندگی ما کارهاست!
اگر تشخیص نادرست یک پزشک اعضا و جوارح بیماری را «تفکیک قوا» می‌کند، حرف مفت در علوم انسانی کشورها و آدمیان را با هم کن فیکون می‌کند.
مشکل کار اینجاست که تا جان‌ها نستاند و جوان‌ها پر پر نکند مفتیِ مفتی‌اش معلوم و رسوایی‌اش آشکار نمی‌شود. به همین دلیل، در همه حوزه‌ها و صد البته در علوم انسانی، جز با دلیل و مدرک معتبر سخنی نشاید و نباید گفت.
افسوس که عالمان و متعلمان این علوم به‌سبب رویارویی با مهابت آن غالباً زبان در کام می‌کشند و در کنج خاموشی می‌خزند و سوداگرانِ بیسوادِ نام و نان به‌سادگی دهان می‌گشایند و وقتی هم که از ایشان مطالبه دلیل می‌شود با رویی وصف‌ناشدنی می‌گویند:
هر نظری محترم است! هر کسی آزاد است نظر خود را بگوید! یا از این بالاتر، با نگاهی عاقل اندر سفیه اشتلم می‌زنند که من فقط خواستم تذکری بدهم و تلنگری بزنم!
هیچ با خود پرسیده‌اید که چرا ایشان که در حوزه علوم انسانی اینگونه بلبل‌اند در پزشکی و مهندسی جیکی هم نمی‌زنند؟
مثلاً آیا تاکنون دیده‌اید کسی در جمع پزشکان متخصص قلب بگوید از آنجا که هر کسی آزاد است نظری داشته باشد (تازه به همین هم اکتفا نمی‌کنند و از شما تقاضای بیشتری هم دارند که) و هر نظری محترم است من بر این باورم که نوشیدن جوشانده گل گاو زبان از استنت گذاشتن در رگ قلب کارآتر و هنایاتر است؟ و تازه وقتی پزشکان طلب دلیل کنند در مقام اختفای ناتوانی در دلیل‌آوری شیخ‌وار نصیحتی کنند که این را با شما گفتم تا تلنگری باشد برایتان و چشم‌انتظارند که خلق جامه‌ها بدرند و نعره‌ها سر دهند؟!!
البته، قسمی از این بی‌در و پیکریِ آشیانه ما و جسارت مدعیان معلول سخاوت ماست که من آن را نه فضیلت که رذیلتی تمام‌عیار می‌دانم که حرمت امام‌زاده را بیش و پیش از زوار متولیان باید پاس بدارند که بی‌وضو و دست‌کم تیمم نماز نشاید خواند! @politickaraj
به همین دلیل، سخت‌رو در برابر قائلان می‌ایستم که یا قاعده بحث مراعات کن و سخن بی‌دلیل و مدرک مگو یا خموش!
به هیچ وجه هم بر این باور نیستم که هر نظری محترم است و از این بالاتر گوینده سخنِ بی‌دلیل و مدرک و برهان و منبع را، افزون بر خودِ سخن، نامحترم می‌دانم زیرا کسی که حرمت خویش پاس بدارد جز در زمینه‌ای که پژوهش کرده، خوانده یا نوشته است سخنی نمی‌گوید و کسی که چنین نکند نه تنها کلامش که خودش هم محترم نیست و خلقی از او در محنت‌اند. @politickaraj