❞ اولین کانال علمی دانشـجویان رشته عـلوم سیـاسی : #آموزشی_سیاسی #مفاهیم_سیاسی #مقالات_سیاسی #کلیپهای_سیاسی ❞ پرداختن به تمامی مقاطـع : #کارشـناسـی ➤ #کارشـناسی_ارشـد ➤ #دکـتری ➤ ● مدیر کانال : علی عمرانی - دانشجوی علوم سیاسی 「 @Aliomrani100 」
تجربه عمومی گسترش مییابد
تجربه عمومی گسترش مییابد. افراد باید در سیر تکاملی خود، باید از غایات شخصی فراتر رفته و به علایق جمعی بپردازند. البته در این تعریف، جامعه مدنی کاملاً در برابر دولت قرار نمیگیرد و اینگونه نیست؛ که جامعه مدنی هگلی صرفاً سازمان تشکلیافته از اصناف و گروهها بوده و فاقد دولت باشد؛ بلکه جامعه مدنی او مشتمل بر دولتی است که باید از منافع خصوصی افراد دفاع کند؛ که این دولت، غیر از دولت آرمانی و عقلانی است. بنابراین دولت به یکمعنا در جامعه مدنی هگلی وجود دارد، به معنای دیگر، دولت آرمانی و عقلانی، در برابر جامعه مدنی قرار میگیرد.
🔹3. جامعه مدنی، حوزه روابط مادی و اقتصادی یا روابط زیربنایی و مجموعه روابط میان افراد و طبقات است، که در خارج از حوزه روبنایی دولت قرار دارند. این تفسیر از جامعه مدنی که در فلسفه #کارل_مارکس به چشم میخورد، برآن است که جامعه مدنی، پایگاه طبیعی دولت است و ویژگی عمده آن فردیت، رقابت و منازعه است.
🔹4. جامعه مدنی به مفهوم نهادهای واسط میان مردم و دولت، آن را، مجموعهای متشکل از افرادی که با اراده و انتخاب خود و مستقل از دولت، گروهها و انجمنهایی را تشکیل میدهند و مجموعهای از نهادها و تشکلها که فارغ از دخالت قدرت سیاسی حاکم، وجود دارند، میداند. بنابراین نگرش، نهادهای جامعه مدنی در واقع سازمانهایی هستند، غیردولتی که میتوانند در قالب انجمن، باشگاه، اتحادیه، صنف، حزب، مؤسسات فرهنگی و سازمانهای غیر دولتی ظاهر شوند. متفکرین قرن نوزدهم مانند #الکسی_دو_توکویل (Alexis de Tocqueville: 1805-1859) دریافتند که دولتهای متجددی که بر پایه دموکراسی بنا شده بودند، بسیار قویتر و پر قدرتتر از آن هستند، که پیشبینی میشد؛ بنابراین خواستار تقلیل قدرت دولت در یک جامعه مدنی شدند. دوتوکویل برای تحت کنترل گرفتن قدرت دولت، مهمترین طریق را نهادها و سازمانهای غیردولتی، که بهطور داوطلبانه مسؤلیت اداره امور مدنی خود مردم را در دست دارند، دانست. الگوی جامعه مدنی او بر محور فعالیت و گسترش عملکرد سازمانهای غیردولتی در یک جامعه، شکل گرفت؛ که این سازمانها رابطه بین جامعه و دولت را تضمین میکنند. بنابر الگوی دوتوکویل، این نهادها، از طرفی تنظیمکننده خواستها و دیدگاههای اعضای خودند؛ از طرف دیگر منعکسکننده این خواستها و دیدگاهها، به نظام سیاسی حاکم و جامعه، جهت مشارکت مؤثر در تصمیمگیریهای اجتماعی و سیاسی میباشند. البته باید در نظر داشت استقلال این سازمانها از دولت، به معنای آزادی عمل کامل آنها نیست؛ بلکه بدین معناست که بر مبنای قوانین حاکم در جامعه و حاکم بر چگونگی عملکرد آنها، این سازمانها تشکیل میشود و در حیطه مشخص خود، بر مبنای صلاحدید اعضای خود، تصمیم میگیرند و در جهت تحقق اهداف خود وارد عمل اجتماعی و سیاسی میشوند. چنین سازمانهایی از طرفی از افراط و تفریط اعضای خود در رابطه با خواستهای نامعقول جلوگیری میکنند و از طرف دیگر، مانع انحصار قدرت در دست یک قشر یا گروه خاص شده و از خودکامگیها جلوگیری میکنند و رقابتهای سالم و قانونمند را در جامعه جانشین رقابتهای سیاسی و صنفی ناسالم میکنند.
این تفسیر از جامعه مدنی، که بر محدود ساختن قدرت حاکمه از جانب نهادهای مردمی تأکید دارد، تلقّی نوینی است، که از آن بهعمل آمده است.
وقتی مرزهای قدیم و جدید جامعه مدنی را از لاک و کانت گرفته تا هگل و مارکس و دوتوکویل بررسی میکنیم، این نتیجه کلی اقتصادی به دست میآید، که جامعه مدنی غرب، یک جامعه بورژوا یا سرمایهداری متوسط دنیوی است. آزادی، آزادی داشتن، شدن و بودن است و جامعه مدنی، یک فرمول و معادلهای است که این خصایص مادی و دنیوی را با سازمانهای اجتماعی که تمدن بشری ایجاد کرده، حل و فصل میکند.
◾جامعه دینی، جامعه مدنی؛ احمد واعظی.
https://t.me/politickaraj